توهین یک کارگزار رژیم آخوندی به ساحت ورزش و ورزشکاران ایران

 http://www.hambastegimeli.com/index.php?option=com_content&view=article&id=38888:2012-12-31-10-22-34&catid=26:2010-02-03-14-05-14&Itemid=2



دوشنبه، ۱۱ دی ۱۳۹۱ / ۳۱ دسامبر ۲۰۱۲
هشدار به تمامی ورزشکاران ملی و میهن پرست!؟ ماهیت پلید آخوندی انتها ندارد.
در مسیر نابودی حرث و نسل ایران و ایرانی، اینک رژیم خواهان آلوده کردن ورزشکاران با غیرت و ضد رژیم به ولایت ضد مردمی آخوندی است. به خبر زیر توجه کنید:
خبرگزاری فارس۱۰ دی ۱۳۹۱
"تمام ورزشکاران باید عضو بسیج شوند"
رئیس اداره ورزش و جوانان آخوندی شهرستان شاهرود گفت: تمام ورزشکارانی که در مسابقات استانی و کشوری شرکت می‌کنند، باید عضو بسیج باشند.

بسیجی ضد ایرانی علیرضا رحیمیان ظهر امروز در دیدار با فرمانده سپاه ناحیه شاهرود که در اتاق فرماندهی سپاه برگزار شد، با اشاره به اهمیت بسیج در جامعه و گستردگی آن اظهار داشت: بسیج نیروی مدافع نظام و یکی از ظرفیت‏های عظیم انقلاب در پیشبرد اهداف نظام است که باید همه به آن توجه کنند.

وی با تاکید بر اینکه همه ما جزئی از بسیج هستیم، افزود: همه می‌توانند در بسیج عضو باشند و برای خدمت به نظام اعلام آمادگی کنند.

رئیس اداره ضد ورزش و جوانان شهرستان شاهرود اضافه کرد: ما نیز در مسئولیتی که در آن قرار داریم، همین برنامه را پیش می‏بریم و امیدواریم همه ما با شهدا محشور شویم.

رحیمیان خاطرنشان کرد: تلاش می‌کنیم تا تمام ورزشکاران شهرستان شاهرود که در مسابقات رسمی شرکت می‌کنند، عضو بسیج شوند و این را یک افتخار برای خود بدانند و همه ورزشکاران باید در این نهاد مقدس عضو شوند.

وی اظهار داشت: باید در کنار ورزش، به ابعاد معرفتی و بصیرتی ورزشکاران نیز توجه شود و ما ایمان داریم که بسیج می‌تواند این کار را بر عهده گیرد.

رئیس اداره نابودی ورزش و جوانان شهرستان شاهرود ادامه داد: همکاری تنگاتنگی با کانون بسیج ورزشکاران شاهرود در این زمینه خواهیم داشت و در نخستین فرصت، جلسات خود را با هیئت‌های ورزشی در مورد حضور در برنامه‌های بسیج برگزار می‏کنیم.

جا دارد تا تمامی ورزشکاران باشرف وآزاده  که سالهاست عطای ولایت را به لقای نامردمی وجنایت او بخشیده اند با خروج از حاکمیت وترک میادینی که آلوده به نجاست آخوندی است جواب این یاوه گوئی ها وساز ضد ورزشی کوک کردن های رژیمی را  بدهند

خرد شدن استخوان‌های نحیف ورزش

فوتبال و رخدادهای آن، یک موضوع انحرافی در ورزش ماست و اصل قضیه مشکلات عدیده‌ای است که دامنگیر تشکیلات ورزش شده است.

به گزارش «تابناک»، متاسفانه وزارت ورزش و جوانان عملکرده ضعیفی داشته است که بارها صدای نماینده های مجلس شورای اسلامی را هم در آورده است .

 مربیان زیادی حقوق نگرفته‌اند، فدراسیون‌ها بودجه خود را نمی‌گیرند و یا به آن‌ها نمی‌دهند، هزاران طرح نیمه تمام ورزشی در گوشه گوشه این مملکت پهناور به حال خود‌‌ رها شده و شرکت تجهیز هم به جای تجهیز این فضا‌ها و اماکن به فکر آماده کردن فضای دیگری است که بیشتر به فضای مجازی شبیه است...

 فدراسیون‌ها برای بقا و ماندگاری خود دم برنمی‌آورند و می‌دانند که وزیر و اطرافیانش چند صباحی دیگر بیش اینجا نیستند؛ بنابراین، به نرمی مدارا می‌کنند تا دوره این حضرات به سر آید و شاید وزیر بعدی و دار و دسته‌اش کسانی باشند که با ورزش و فرهنگ آن آشنا باشند، نه اینکه با حربه لبخند و تلخند و هر آنچه لازمه انسانیت هست، اما تکمیل کننده مدیریت نیست، بخواهند سر مردم و ورزش شیره بمالند و ورزش را به امان خدا‌‌ رها کنند.

چقدر رسانه‌ها نوشتند و یادآوری کردند که آقای وزیر، برادر عزیز از مواضع خود کوتاه بیایید تا ورزش ما تعلیق نشود، چرا که یک ار لجبازی رییس دستگاه ورزش با رسانه‌ها و نهادی مثل فیفا چنان تومار فوتبال ما را پیچاند که هنوز هم که هنوز است، تاوان آن را داریم پس می‌دهیم و سیستم کنونی مدیریت نادرست و معیوب ما‌زاده‌‌ همان تفکرات غلط و لجبازی‌های آقای علی آبادی در آن زمان است و جالب این که همین آقای علی آبادی اکنون که بر مسند کمیته المپیک تکیه زده، دم از قانون گرایی و احترام به قوانین و قواعد فدراسیون‌های جهانی می‌زند و لج و لجبازی ایشان با وزارت ورزش کار را به جایی رسانده که هر نهاد جهانی و آسیایی که اوضاع آشفته ورزش ما را می‌بیند، تهدید به تعلیق می‌کند، چه اینکه از این رهگذر دلارهای سبز رنگی نصیب بعضی ها در ایران شود.

این مشکلات به یک طرف و دهن کجی به رؤسای فدراسیون‌ها به سوی دیگر که بنابه اطلاعات ما کفگیر فدراسیون‌ها چنان به ته دیگ خورده که بعضا تا سه ماه و پنج ماه حقوق پرسنل خود را نداده‌اند، چه رسد به تشکیل اردوی تیم‌های ملی و هزار و یک مشکلات دیگری که فدراسیون‌ها دارند و با بودجه وزارت ورزش باید ارتزاق کنند.

غافل از اینکه پایه‌های ورزش ما برای المپیک آینده که دیگر اثری از این آقایان نخواهد بود و بازی‌های آسیایی اینچوان کره جنوبی از همین بودجه‌ها استوار می‌شود، اما وقتی به پرمدال‌ترین و پرافتخار‌ترین ورزش المپیکی ما یعنی کشتی دهن کجی می‌کنند، از رشته‌هایی مثل ناشنوایان و پینگ پنگ و .... چه انتظاری می‌توان داشت؟

در همین حال، ورزشکاران برخی رشته‌ها دل پر خونی از رؤسای منصوبی دارند مثل فدراسیون نابینایان که ورزشکاران آن هر روز جلو وزارت ورزش تحصن می‌کنند، ولی با وعده و وعید هر بار آن‌ها را رد می‌کنند و جالب اینکه گریه و زاری آن‌ها را وزیر که در طبقه چهارم می‌نشیند، دوست ندارد بشنود و معاونین خود و حراست را مأمور می‌کند تا یک جوری دست به سرشان کنند!

مجامع فدراسیون‌های ورزشی را هم که در ساختمان وزارتخانه برگزار می‌کنند تا کسی متوجه مشکلات و انحرافات مالی و غیر مالی آن‌ها نشود همانند مشکلات مالی یکی از فدراسیون که یکی از اعضای مجمع این فدراسیون در حضور سجادی معاون وزیر مچ ذیحساب فدراسیون را گرفت و چند ده میلیون اختلاف حساب را به حاضرین گوشزد کرد و همین امر باعث متشنج شدن جلسه شد و سجادی برای اینکه مشکلات دامنه دار نشود، ترجیح داد آن نشست را ترک کند.

البته این مشکلات مالی بنا به شواهد و مدارک، ارتباطی به ریاست کنونی فدراسیون نداشته است و از آنجا که از سال ۸۸ مجمعی برای ارائه گزارش برگزار نشده، تخلفاتی در آن سال‌ها شده که به هر حال رییس کنونی باید آن را حل و فصل کند.

بگذریم.
سخن ما چیز دیگری است


سخن ما اینجاست، چرا در حالی که کارمندان بسیاری از فدراسیون‌ها حقوق سه ماهه و چند ماهه نگرفته‌اند، اضافه کاری یکی از مدیران میانی وزارتخانه باید بالغ بر یک و نیم میلیون تومان باشد. یا چه اصراری بر ماندگاری برخی رؤسای فدراسیون‌ها به رغم مخالفت خانواده آن فدراسیون‌ها و ورزشکاران و مربیان آنهاست و چرا اینقدر از مدیران کارنابلد حمایت می‌شود؟

چرا اینقدر بر ماندگاری آقای م در نابینایان اصرار دارند و یا فدراسیون بزرگی مثل ایروبیک و آمادگی جسمانی با میلیون‌ها مخاطب، تبدیل به انجمن می‌شود، ولی فدراسیونی تفریحی که مجموع ورزشکاران آن در سراسر کشور به صد نفر هم نمی‌رسد و اصلا نه کار قهرمانی می‌کند و نه همگانی باید فدراسیون بماند؟!

چه اصراری بر ماندن شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی است، در حالی که این شرکت نه نگهداری می‌کند و نه تجهیز و تنها قلک خوبی برای وزارتخانه و مسئولین آن است تا بتوانند در مواقع لزوم از منابع در اختیار به خوبی بهره گیرند.

چرا باید یک مدیر ۲۵ ساله را در جایی بگمارند که امور همه استان‌ها بر عهده ایشان است و وی بنا بر کدام معیار مدیریتی بر این صندلی نشسته است، جز معیار دوستی و قوم و خویشی؟ آن هم در جایی که مدیران بزرگ و با تجربه‌ای مثل بهروز منتقمی، دکتر رحیم خدا بخش و... باید با سمت مشاور در وزارت ورزش کار کنند؟

چرا تکلیف فدراسیون کشتی را روشن نمی‌کنید و رک و راست نمی‌گویید که خطیب را نمی‌خواهید و آنقدر او را در منگنه می‌گذارید، تا عطای کار را به لقایش ببخشد و نیروی مورد نظر خود را در کشتی بگذارید؛ غافل از اینکه کشتی همانند فوتبال باید دست اهلش باشد در غیر این صورت‌‌ همان بلایی برسر کشتی می‌آید که بر سر فوتبال آمد.

بله؛ حکایت جالبی است حکایت ورزش ما

می‌گفت طرف خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد.
ورزش نمی‌توانست بار خودش را با تشکیلات سازمان تربیت بدنی به پیش ببرد آمدند، سازمان جوانان را هم به او اضافه کردند و اکنون نمی‌دانند کدام طرف را بگیرند!

به مشکلات اشتغال و بیکاری و ازدواج و معضلات و نارسایی‌های موجود در میان جوانان رسیدگی کنند و یا فدراسیون‌های ورزشی و هزار و یک هیأت ورزشی و ادارات کل ورزش استان‌ها را سرویس بدهند.

حال بیفزایید درگیری‌های بین کمیته ملی المپیک و چند رییس برکنار شده فدراسیون‌ها را که دور دوستان خود در کمیته حلقه زده‌اند تا با حربه تعلیق، حریف را از میدان به در کنند با وزیر ورزش و جوانان که خوش‌بینانه از آینده زیبای ورزش می‌گوید و چنان آرام حرکت می‌کند که انگار تنها مشکل ورزش ما این است که چرا پس از المپیک دیگر مطبوعات از افتخارات المپیک نمی‌گویند و مردم را با آن ده مدال خوشبین و امیدوار نمی‌کنند.

آقای عباسی، دوستان حاضر در وزارت ورزش و جوانان!

ورزش در آستانه سقوط است و صدای شکستن استخوان‌های این بدن نحیف و لاغر که خون به پیکره آن نمی‌رسد، در حال شنیده شدن است. فکری باید عاجل، تفکری عاقل و توجه به منافع ملی و پا گذاشتن بر منیت‌ها و خودخواهی‌ها؛ هم کمیته ملی المپیک و در رأس آن علی آبادی که ورزش را به ورطه سقوط کشاند و هم عباسی و یارانش که گمان می‌کنند ورزش ارثیه آنهاست.

موتور غیرت سرخ‌پوشان با «رگبار دشنام» روشن می‌شود؟!









یادداشت ویژه: نسخه شفابخش «علی سلطان» از راه رسید ؛ موتور غیرت سرخ‌پوشان با «رگبار دشنام» روشن می‌شود؟!



ایرج طالع | خبرگزاری پارس فوتبال دات کام


کشتی پرهزینه کادرفنی تیم پرسپولیس که طی دو فصل اخیر با تغییر و تحولات زیادی روبرو بود، امروز به گل نشسته است. افکار کمیته ای که رای به استخدام مربی" خارجی" میداد، این روز ها به نوع "ایرانی" آن رضایت می دهد. و این یعنی یک شکست برای سردار و پولهایی که به سادگی آب خوردن بر باد رفت؛ و این شکست ، کام سردار را به‌شدت تلخ کرد. اما بازسازی پرسپولیس کنونی از نظر فنی و علی الخصوص روانی نیاز به یک فصل و تغییراتی فراوان در نیرو و نموّ ایده ها دارد.
یحیی وارد می‌شود !
یحیی را همه هواداران پرسپولیس مثل مهدوی کیا دوست دارند. مردی نجیب و با شخصیت که بالای 70 بازی ملی دارد و جزوی از تاریخ خط دفاعی فوتبال این مرز و بوم است. از وقتی او از تربیت یزد و نساجی مازنداران به حرفه مربیگری روی آورد تا به واسطه رابطه همشهری بودن با شهریار در راه آهن دستیار شد و یا وقتی بواسطه درد در قلب سرخ از سابقه چند هفته ای سرمربیگری خود در صبا باطری گذشت؛ وارد کشتی طوفان زده پرسپولیس شد. او هم مثل نماد اعتراض اینروز های پرسپولیس یا آن گلزن قرن شاید بسوزد و برود، چون تخصص فوتبال ما در سوزاندن اسطور های خودش است. مربیگری پله به پله و تدریجی تجربه را ره آورد دارد و اگر غیر از این بود زیدان باید اینک مربی تیم ملی فرانسه میشد یا فیفا کلاسهای آموزشی خود را تعطیل میکرد. هر چه باشد این بار نوبت یحیی رسیده و برای هواداران لااقل در شعار هایشان تغییراتی ایجاد شده.
سلطان پیروز میدان!
علی آقا چندین بار آمد و رفت. چه گاو گوسفندی به پای او ذبح شد تا خون قرمز فرش ورود او باشد. تمام خارجی ها چیزی از فوتبال نمی فهمیدند، چون فارسی بلد نبودند یا سخنانشان تحریف می‌شد. به بازیکن می گفتند راست برو، بازیکن به چپ می رفت. هر چه بود گذشت. امروز دوباره آسیا شاهد سیستم عجیبی در فوتبال خواهد بود که خیلی وقت بود خبری از آن نبود. فوتبال سنتی با چهار دفاع، چهار هافبک و دو مهاجم با انگیزش رگبار دشنام که حس انتقام و سرعت به بازیکن میدهد تا کوه را از جا بکند!. همه دوست دارند برگردند .حتی آن پیرمرد ملق‌زن کنار زمین، دیشب ساکش در دستش و چشمش به گوشی تلفن بود تا دینگ دینگ بنوازد یا تلگرافی از راه برسد!
بازیکنان عاشق کار !
ترکیب جدید و میهمانان جدیدِ این ترکیب چه بازیکنانی خواهند بود. آیا این بازیکنان به یکباره دگرگون خواهند شد یا باز داستان استیل آذین پیش خواهد آمد و جادوگر به تمرینات گیر میدهد. آیا بازیکنان با چند جلسه تمرین از این رو به آن رو میشوند؟!. آیا سونامی پرسپولیس در راه است و هزاران سوال دیگر.. هر چه هست چون در این جمع دیگر خارجی نیست ، دیگر خبری از بزنیم و برقصیم و دلارها را از فریزر خارج کنیم هم نخواهد بود. حالا بخش جدی کار فرا رسیده ؛ زیرا عدم نتیجه‌گیری در نیم فصل دوم مساوی است با زیرسئوال رفتن بسیاری... بنابراین اکنون وقت کار است ؛ کار ،کار و باز هم کار!
گناه قلم !
نگارنده براین باور است که باید برای مخاطب حقیقت را گفت، حتی اگر مجبور شوی بعد از پخت تک‌دست، چشمانت به نظراتی چپ‌دست روشن شود. و مجبور باشی گوشهایت را با گوشه های کاپشنت بگیری! اما هراسی نیست، همیشه این درگیری وجود داشته تا بواسطه شلوغی و ایجاد هیاهو، پولهای میلیاردی به جیب افراد خاصی برود... با این حال امیدواریم روزگار دو تیم پرطرفدار فوتبال ایران، یعنی پرسپولیس و استقلال همواره سبز و امیدوارکننده باشد.

کارشناس فوتبال ایران گفت: هیچ از هدفی اعزام تیم‌ملی به غرب آسیا نداشتیم.

جلالی چراغپور در مورد دیدار تیم ملی ایران در مسابقات غرب آسیا مقابل عربستان گفت: ابتدا در مقدمه باید تعریفی از فوتبال و تفاوت game  و play  داشته باشیم. این دو مسئله با یکدیگر کاملا تفاوت دارند. کاری که ما در مقابل عربستان انجام دادیم فقط بازی بود و نتوانستیم فوتبال خوبی به نمایش بگذاریم. درست چند ساعت پس از این مسابقه در تلویزیون بازی تیمی مثل بارسلونا به نمایش در می‌آید و آن وقت متوجه می‌شویم که چه فاصله زیادی بین فوتبال بازی کردن تا بازی کردن وجود دارد.

وی افزود: چیزی که از تیم ملی در این مسابقات دیده می‌شود استفاده از تیم دوم و تیم ب نیست. ما اگر می‌خواهیم تیم دومی را به مسابقات بفرستیم باید در تمامی پست‌ها از نفراتی استفاده کنیم که در آینده بتوانند به تیم ملی کمک کنند اما می‌بینیم که در حساس‌ترین پست‌ها و در جاهایی که تیم ملی دچار ضعف و کمبود بازیکن است همان نفرات اصلی مثل مهرداد پولادی و حاج صفی استفاده می شود. در حالی که در صورت نبودن پولادی یار جانشینی در اختیار تیم ملی نیست اما در این فرصت نیز از بازیکن جوان برای کسب تجربه استفاده نمی کنیم.

چراغپور تاکید کرد: نوع ارنج تیم ملی در بازی روز گذشته فقط چیدمان بدون برنامه بود. نمایش تیم ملی هیچ امیدواری ایجاد نکرد و برنامه ای وجود نداشت. در جریان مسابقه یک تاکتیک دو بار توسط بازیکنان در زمین اجرا نشد. همچنان به هم ریختگی‌های همیشگی و سنتی فوتبال ایران در دفاع وجود داشت و بازیکنان شرح وظایفی نداشتند. مثل همیشه به انجام حرکات انفرادی و در انتظار رخ دادن یک اتفاق متکی بودیم. این بازی نتوانست کسی را امیدوار کند.

وی افزود: در مقابل تیم عربستان نیز هر چند با آن تیم سال‌های قبل فاصله داشت اما آن‌ها خیلی با برنامه‌ و هدفمند‌تر بازی می‌کردند و حرکات خوبی از جناح راست و جناح چپ داشتند. به خوبی مثلث‌هایی را در مناطق مختلف زمین ایجاد و فاصله کمی بین خطوط این تیم  وجود داشت.

چراغپور در مورد اینکه آیا هدف از فرستادن این تیم آینده سازی یا کسب نتیجه بوده است خاطرنشان کرد: باید در این مورد به چند نکته اشاره کرد. وقتی تیم دومی به مسابقات ارسال می‌شود باید از نفرات جوان و آینده دار استفاده کرد. نهایت دروازه بانی سوشا مکانی را دیدیم وقتی از او استفاده می شود باید دید آیا او می‌تواند 10 سال دیگربه عنوان دروازه بان تیم ملی در جام جهانی به میدان برود؟ اگر به خاطر کسب نتیجه می‌خواستیم به این مسابقات برویم باید از نفرات اصلی در پست‌های کلیدی مثل مهاجم برای گلزنی استفاده می‌کردیم. وقتی تمامی این مسائل را کنار یکدیگر قرار می‌دهیم می‌بینیم فکر فنی و هدف خاصی برای ارسال این تیم به مسابقات وجود نداشته و مثل همیشه فقط تیمی را بدون برنامه به مسابقات اعزام کردیم. تمامی این مسائل نشان می‌دهد فوتبال ایران نیاز به یک مجموعه فکر فنی دارد تا برای آینده جهت رشد فوتبال و تصمیم گیری های صحیح برنامه ریزی و هدف سازی کنند.