ما شکوفایی فردای ایران را در میعادگاه عاشقان آزادی «ویلپنت» می‌بینیم.
و با فریاد «می‌توان و باید»
و نوید «از آن ماست پیروزی»
با همبستگی با قیام ایران، 
دفاع از زندانیان سیاسی، 
همسو با خروش کارگران، زحمتکشان و کشاورزان، 
همراه با حق طلبی دختران و زنان شجاع و جسور سرکوب شده،
هم درد با کودکان کار، کارتون و قبر خواب ها،
با بوسه بر دستان و گونه‌های مادران و پدران شهدا و زندانیان،
 باحمایت از یکان های شورشی و برپایی هزار اشرف در ایران،
جامعه ورزشی ایرانیان - آلمان فدرال ضمن تاکید و دفاع از منشور ۱۰ ماده ای رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت مریم رجوی، با حضوری فعال در مراسم گردهمایی - کهکشان قیام تا پیروزی - ۹ تیرماه ۹۷ ویلپنت- پاریس برای پایان دادن به عمر نکبت بار ارتجاع حاکم بر ایران عزیز از تمام پیشکسوتان، جوانان و دست اندرکاران ورزشی درخواست می‌شود که بنابر وظیفه ملی و رسم پهلوانی در این گردهمایی حضور یابند.

جامعه ورزشی ایرانیان ـ آلمان فدرال 
بهرام مودت

https://www.hambastegimeli.com/گزيده-ها/74957-فراخوان-جامعه-ورزشی-ایرانیان%E2%80%8E-به-گردهمایی-بزرگ-مقاومت-در-پاریس

حامی و فریاد دختران و زنان ورزشکار و دوستداران ورزش باشیم

حامی و فریاد دختران و زنان ورزشکار و دوستداران ورزش باشیم
بهرام مودت

مقدمه:
" دیدگاه ارتجاعی و ضد ورزشی رژیم فاشیستی مذهبی آخوندها به مقوله ورزش و نظارت مستقیم بر تمام دستگاه ها و ارگان های ورزشی با حضور سرسپردگان ، مدیران سپاهی و در یک کلام دولتی کردن کلیت ورزش در ایران بحران زده، در چند دهه گذشته  نتایج فاجعه آمیزی در بر داشته است . اگرچه موضوع ورزش همه زندگی انسان نیست ، ولی بدیهی است که جزء مهمی از آن است. چنانچه به نقش اساسی و تاثیر گذار مقوله ورزش در ارتقا سلامت جامعه ، کاهش مشکلات اجتماعی و فرهنگی ، افزایش انگیزه برای رقابت سالم و دور شدن جوانان از مسایل خانمان سوز و مصیبت باری همچون اعتیاد و بزهکاری توجه داشته باشیم و همچنین به میزان سرمایه گذاری ، برنامه ریزی کوتاه و طولانی مدت ، مدیریت سالم و ایجاد زمینه های مناسب و مفید برای مشارکت مردم در جهت هرچه بیشتر تشویق اقشار مختلف از جمله نوجوانان و جوانان برای روی آوردن به ورزش کردن را دقت داشته باشیم، به نقش مخرب و ضد ورزشی رژیم در این امر بسیار مهم پی میبریم . اساسا نیمچه توجه آخوندها به ورزش در وطنمان آنهم فقط در چند رشته ورزشی خاص بر اساس اهداف شوم و سرکوبگرانه جهت سوء استفاده و کنترل هرچه بیشتر میباشد.
 رژیم آخوندی به انزجار و نفرت ملت ایران نسبت به خودش واقف است.  نسبت به ابعاد گسترش و افزایش اعتراضات و مخالفت ها از سوی اقشار مختلف جامعه از یکسو و از سوی دیگر به توانمندی و اقتدار مقاومت و تنها آلترناتیو دموکراتیک یعنی شورای ملی مقاومت واقف و آگاه هست. در یک کلام در هراس و کابوس سرنگونی بسر می برد و بنابراین میادین ورزشی و تجمع هزاران جوان را یک تهدید جدی تلقی میکند و برای کنترل و نظارت بر تمام امور ورزشی جهت ممانعت از گسترش اعتراضات و تبدیل شدن میادین به بمب ساعتی که هر لحظه امکان انفجارش هست، مجبور به سرکوب بیشتر میباشد. جدا از بررسی و تحلیل های کارشناسانه در مورد برنامه و اهداف وزارت ورزش ، فدراسیون ها و دیگر ارگان های ذیربط ،  عملکرد مسئولین و مدیران ، نتایج و راندمان تیم های ورزشی و ورزشکاران در رشته های مختلف چه در رقابت های داخلی و چه بین المللی (که بایستی در فرصت های مناسب به آن پرداخت)، با توجه به انبوهی از اتفاقات و رویداد ها در جامعه ورزشی ایران بویژه در یکسال گذشته تا امروز میتوان به وضعیت انفجاری و وخیم بودن کل دستگاه ورزش تحت حاکمیت ملا ها پی برد .
مثال های بسیاری از جمله  فرار ورزشکاران به خارج ، تهدید به محروم شدن ورزشکاران ، ورشکستگی مالی باشگاهای ورزشی حتی دو باشگاه بزرگ پایتخت پرسپولیس و استقلال با بیش از ۴۰ میلیون هوادار ، اعتراضات دختران و زنان ورزشدوست علیه عدم اجازه به حضورشان در میادین ورزشی ، افزایش عصبیت های  ناشی از کنترل و محدودیت که تبدیل به دعوا ، افشاگری و شکایت ورزشکاران بر علیه یکدیگر ، و......
بیش از پرداختن و اشاره به اینگونه رفتار و حرکات غیر ورزشی و غیر اخلاقی باید به یک اصل و بحران واقعی در حیطه ورزش که البته جدا از بحران های دیگر درعرصه های مختلف نیست اشاره شود. این واقعیت همانا سرکوب دختران و زنان در محیط ورزشی است. بیش از نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل میدهند که از بدو حاکمیت جهل و خرافات همواره مورد آزار،  تحقیر ، سرکوب ، محرومیت و  محدودیت قرار گرفته اند .  در این زمینه میتوان به کمبود واقعی امکانات و تاسیسات و سالن های  ورزشی مختص به بانوان ، عدم مهیا بودن شرایط و زمینه های امن و مساعد جهت شرکت و فعالیت زنان به ورزش ، افزایش محدودیت و کنترل شدید و تحقیرآمیز در مورد انتخاب نوع پوشش و البسه با توجه به نوع رشته ورزشی مورد علاقه زنان ، گسترش محدودیت و حتی محرومیت دختران و زنان از سفرهای ورزشی داخلی و خارجی با توجه به قوانین ارتجاعی در مورد حق و حقوق زنان که بایستی اجازه والدین وهمسر در رابطه با چنین سفرهایی کتبا ارایه شود و هزاران مثال دیگر اشاره نمود. "

نگارنده به عمد، با توجه به روز جهانی زن در ۸ مارس و همچینن نزدیک شدن شروع بهار و تحویل سال نو ۱۳۹۷ به یک نکته اساسی از نکات و معضلات بالا که همانا سرکوب مضاعف نسبت به دختران و زنان ورزشکار و دوستداران ورزشی باشد، شما پسران و مردان جامعه را به چالش در همین موضوع دعوت می نمایم. سالهاست که بخصوص دختران هوادار ورزش ، بخصوص فوتبال با شگردهای مختلف ضمن رد تمام مقرارت ضد زن در ارتباط با عدم اجازه ورودشان به میادین ، استادیوم و سالن های ورزشی جهت دیدن مسابقات و تماشای رقابت های مردان ، وارد شده و به تشویق تیم و ورزشکار مورد علاقه شان می پردازند.
سئوال اساسی از شما مردان که صاحب مادر ، خواهر ، همسر و دختر نیز هستید اینست که چگونه  بعنوان یک مرد و با یدک کشیدن صفت جوانمردی حاضرید که ضمن تن دادن به یک چنین رفتار سرکوبگرانه، خود نیز شریک ظالمان شوید. لطفا ابتدا با خونسردی و با دقت به جملات فوق و ریشه سرزدن چنین رفتاری از خودتان سئوال کنید. اینکه رژیم فاشیستی مذهبی آخوندها از ابتدا با بکار گرفتن ابزار سرکوب و ارعاب در تمام عرصه ها سعی در کنترل و بسط و گسترش فرهنگ ضد زن بوده و هست بر کسی پوشیده نیست و به همان اندازه با توجه به وا دادن و ترس ما مردان از یکسو وایستادگی ، حق طلبی و حمایت از حقوق زنان از سوی دیگر، سرکوب اش را افزایش و یا عقب نشینی میکند. نمونه بارز و تازه این ادعا را در همین " قیام مردم ایران" شاهد بودیم و هستیم.
بنابراین با نگاهی ژرف و آموزنده به این قیام و استمرار آن و با الهام از آمدن بهار و عید نوروز، تغییر و دگرگونی را به همان شکل که در طبیعت در کمال آزادی صورت میگیرد،  از انسان نیز  هم بعنوان یک عنصر فردی و هم اجتماعی  انتظار میرود که در راستای یک چنین فلسفه ای تلاش کند و در آرزو ها و دعا ها در زمان تحویل سال نو در بستر تغییر و دگرگونی قدم های مهم و ارزشمندی بردارد. یکی از مهمترین وظایف و مسئولیت های مردان جامعه باور به حقوق برابر زنان و مردان میباشد و دفاع از آن.
بنابراین اکنون پاسخ بدهیم که تا چه اندازه حاضر به پذیرش بیشتر و بیشتر تحقیر و اهانت به کرامت انسانی مادر ، خواهر ، همسر و دخترانمان هستیم ؟
قیام مردم ایران جدا از هرگونه تحلیل و برداشت یک واقعیت شیرین و یک حقیقت غیرقابل انکار را به اثبات رساند و آن باور بیشتر به توانمندی و اراده خودمان و ترس و واهمه رژیم از سرنگونی است. بر همین اساس و نتیجه گیری در عرصه ورزش نیز همین باور صادق هست و نیمی از جمعیت جامعه که همانا زنان باشند برای بدست آوردن حق و حقوق خود در تمام زمینه های ورزشی به حمایت و پشتیبانی ما مردان نیاز دارند. یقین داشته باشید که بر اساس منشور حقوق بشر  و قوانین و مقرارت حمایت از حقوق زنان و بر اساس باوروعرضگی ما مردان میتوانیم در صفوف زنان و در کنار آنها دیوار اختناق و ترس را بر روی خود آخوندهای مرتجع خراب کنیم.  بله "میتوان و باید" که به این معضل اجتماعی و ورزشی پایان دهیم. در مقدمه بالا که چیکیده ای از یک مقاله نگارنده میباشد به انفجاری بودن وضعیت کل دستگاه ورزش اشاره شده است. برای پایان دادن به استبداد ولایت فقیه و اراذل اوباش سپاهی و اطلاعاتی در دستگاه ورزش وظیفه ما مردان ایجاب میکند که دست در دست دختران و زنان جامعه و با فراخوان دادن به ورزشکاران مردمی و ملی، بعنوان یک نمونه و مثال، مسابقات فوتبال لیگ برتر را تحریم کنیم. باور کنید که انفجاری صورت خواهد گرفت که آتش آن فقط ریش و پشم آخوندها را خواهد سوزاند. ورزش جزئی از زندگی سالم و با ارزش انسان میباشد . ورزش در مرام و اهداف انسانی و اجتماعی خود به آزادی وآزاده زیستن اعتقاد دارد. ورزش تفاوتی به رنگ و نژاد و اختلاف جنسیتی قائل نیست. ما مردان جامعه آخوند زده باید توجه داشته باشیم که زمانی که برای لذت ، هیجان و دیدن صحنه ها و لحظات زیبا و شگفت انگیز  و تشویق تیم و ورزشکار مورد علاقه بی پروا به استادیوم ها هجوم می بریم، به موازات آن به سرکوب ، محرومیت وتحقیر زنان جامعه خود خفت بار تن ندهیم. به پا خیزیم و این مردانه بودن و جوانمردی را با حضور در صفوف زنان و حمایت از حقوق اولیه آنها معنا بدهیم و تعریف صحیح و درستی از آن به فرزندان خود انتقال دهیم. با تحریم مسابقات و نرفتن به استادیوم و سالن های ورزشی اولین قدم را بر داریم . مطمئن باشیم که زنان نیز نه تنها استقبال خواهند کرد ، بلکه با جسارت و شجاعتی که اتفاقآ در همین قیام دی ماه شاهدش بودیم، آتش سرنگونی را بیش از بیش در خیمه ولایت دامن خواهند زد.

فيروزه اجاق: تبعيض در ورزش زنان

 تاریخ ایجاد در 30 ارديبهشت 1393
سابقه ضدّ زن بودن رژیم دیکتاتوری آخوند‌ها را اگرچه از همان روزهای نخست، از شیوه‌های کاملا ابتدایی تا پیچیده اش، زنان ایران زمین با پوست و گوشت خود تجربه کرده اند و اگرچه با مقاومت خود در اشکال مختلف روز خوش را بر آخوند‌های جانی حرام کردند، اما در سر فصل‌های مهم و مشخص با توجه به شرایط بحرانی‌ و انفجاری جامعه از خود خمینی خونخوار تا همین علی‌ گدا همراه با گله یی از اوباش، اراذل و ساندیس خوار مشترکا، در جبهه‌‌های مختلف، تا امروز از زن ستیزی خود کم نگذاشتند. ولی‌ آنچه در این دوران بلای جان این رژیم بود حضور مستمر و مقاومت زنان بوده است، مبارزه با این شیوه‌های ضدّ زن و توهین به مقام زنان را هم در حضور پایدار و مقتدر زنان قهرمان در ارتش آزادی بخش که در شهر اشرف و زندان لیبرتی حماسه‌ها آفریدند ديديم، و هم به موازات آن در داخل ایران شاهد بودیم. اگرچه تا کنون زنان ایرانی‌ از بابت سرکوب، دستگیری، شکنجه، تجاوز و حجاب اجباری کم مصیبت ندیده بودند، امّا خامنه اي جلاد و زهر خورده برای فرار از سرنگوني و سرپوش گذاشتن بر بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مملکت در آخرين صحنه زن ستيزي و وحشتش از حضور و شركت زنان در سرنگوني نظام ، با وقاحت زیاد پا به میدان گذاشته و یک ریز از ضرورت ماندن زنان در خانه و همسرداري و شتاب برای فرزند بيشتر آوردن و عدم ضرورت ادامه تحصيل و فعاليت هاي اجتماعي توسط آنان سخن ميراند و دیگر اراذل و آخوند‌های اجاره یی و نمره موقت پا به گور هم میمون وار وارد معرکه شده اند و زنان سرکوب شده را با فرهنگي كه از شدت بيشرمي بازگو كردني نيست، به داشتن فرزند آنهم نه یکی‌، دو تا و سه‌ تا بلکه تا چهارده تا، نصیحت می‌کنند.
زنان ایرانی‌ از هر قشر و در هر مسئولیت اجتماعی و خانوادگی با این نوع سرکوب‌ها و سرزنش‌های روزمره در جنگ و گریز میباشند. اما شاید تا کنون کمتر توجه شده است که زنان ورزشکار با یک ستم مضاعف ديگر نیز دست و پنجه نرم میکنند.
به هر یک از این دختران شجاع که این‌چنین ضمن مواجه با تمام سد‌ها و موانع و ستم‌ها با اراده و خواست باور نکردنی به ورزش در رشته‌های مختلف می‌پردازند، واقعا باید تبریک گفت و آنها را تحسین کرد.
پرداختن به ستم و سرکوب زنان ورزشکار در حوصله این نوشتار نیست، تنها به يكي دو نمونه اشاره میشود تا هم روشن شود که دقیقا با موضوع”نقض حقوق بشر“ در رژیم آخوندها مرتبط است و هم عمق بی‌ احترامی نظام آخوندي به مقام زن و فشار و ستم مضاعف بیشتر افشا گردد. از همان اوایل انقلاب شاهد بودیم که چگونه به مرور مانع از حضور دختران و زنان در استادیوم‌های ورزشی حتي برای تماشا و تشویق ورزشکاران مرد شدند، در صورتی که حضور پر شور و تشویق این علاقمندان به ورزش خود سرمایه گرانبهایی است در موفقیت ورزشکاران. بارها تیم‌‌های فوتبال زنان در مسابقات و تورنمنت‌های بین المللی بدلیل داشتن پوشش و لباس‌های ورزشی غیر استاندارد از دور رقابت‌ها کنار گذاشته شده اند. يك نمونه بارز که بيانگر حقیقتی تلخ است، شجاعت و صداقت بانوی قهرمان دو و میدانی”مریم طوسی“ است که با جملاتی هر چند کوتاه اما عمق فجایعی که بر زنان و بخصوص ورزش زنان ميهن مان حاکم است را مطرح می‌کند. مریم طوسی مشکلات را این چنین بازگو می‌کند: ”ورزشکاران مطرح جهان لباس‌هایی‌ میپوشند که مخصوص خودشان است، متأسفانه لباس‌هایی‌ که به ما میدهند قابل استفاده نیست، نه جنس و نه اندازه شان، لباسی میدهند که دو برابر من است“. وي در ارتباط با ورزشکار مورد علاقه خود ”آلیسون فلیکس“ چنین میگوید: ”تفاوت چندانی با من نداشت و تفاوت فقط در امکانات است. بیشتر حریفان ما در آسیا و جهان لباس‌هایشان مخصوص دویدن است، اما من خودم باید از نمایندگی‌ها به دنبال لباس باشم“. این دونده قهرمان ایران در يك مقایسه ديگر وزن کّل لباس دوندگان خارجی‌ را با مقنعه خودش برابر دانسته و تاکید مي كند که اگر می‌خواست بدون حجاب بدود الان تجربه حضور در المپیک را هم داشت.
اینگونه سختی‌ها و تحمل شرایط غیر ورزشی و غیر انسانی‌ را در رشته شنای بانوان بهتر میتوان مشاهده کرد. به عنوان مثال به گزارش عصر ایران در تیر ماه ۹۲ اشاره میشود. ” الهام اصغری“ قهرمان شنا چنین میگوید: ”با اینکه هنگام شنا از پوشش اسلامی استفاده کردم و ناظران قانونی هم تمام مدت در پلاژ حضور داشتند اما پس از آن مسئولان وزارت ورزش به من گفتند که باید ثبت این رکورد را فراموش کنم“. الهام اصغری در مورد لباس ابداعی که به تأئید ناظران نیز رسیده بود گفت: ”پوشش من به اندازه لباس فضانوردی آزار دهنده و سنگین بود اما چاره دیگری نداشتم .اکنون اگر لباسی از این جنس و یا حجم را به تن‌ آقای رضا زاده کنید و از او بخواهید تا وزنه بزند همان لحظه از این رشته خدا حافظی می‌کند“. به مثال دیگری در مورد قهرمان رشته رزمی که در شانزدهمین دور مسابقات آسیا یی در چین صاحب مدال طلا شد می‌پردازیم. ”خدیجه آزادپور“ ضمن تحمل فشار‌ها و تبعیض‌ها توانست با افتخار بسیار با شکست حریفان سر سخت و مقتدر به مدال طلا دست یابد. وي در باره قول و قرار‌های کارگزاران دستگاه ورزش که به هر ورزشکاري كه مدال طلا بیاورد یک خانه هدیه میدهند، میگوید: ”قبل از اعزام به من وعده اهدای منزل در صورت کسب مدال طلا را دادند و عنوان کردند پس از بازگشت شما از مسابقات کلید آپارتمان در همان فرودگاه اهدا خواهد شد،که متأسفانه اینگونه نشد و پس از پیگیری‌هایی‌ که انجام دادم، اعلام کردند که شرایط تغییر کرده است و تنها در صورتی که متأهل شوید این پاداش به شما تعلق خواهد گرفت. این تصمیم واقعا باعث تضعیف روحیه من و سایر ورزشکاران خواهد شد و باعث خواهد شد تا با دلسردی خودمان را برای رقابت‌های آینده آماده کنیم .در صورتی که قهرمان قطری در وزن من که به مقام سومی‌ دست پیدا کرد، پس از پایان مراسم و در حضور من ۴۰ هزار دلار به او پاداش دادند.“

بی‌ تردید آنچه خار چشم آخوند‌ها شده است حضور گسترده زنان در تمام سطوح جامعه است که با جدیت، کوشش و امید به تغییر با تحمل تمام سختی‌ها و تبعیض‌ها به مبارزه می‌پردازند. خامنه‌ای جانی با وراجی‌های اخیر خود کور خوانده است که میتواند زنان ایرانی‌ که اتفاقا در هر کجا که هستند بخصوص در خانواده با مسئولیت پذیری و فعالیت‌های خستگی‌ ناپذیر نقش مهمی‌ ایفا می‌کنند، را به پستوی خانه‌ها بکشاند. آنهم با تحمیل و به بهانه ”تولید“ فرزندان بیشتر براي تقديم به حکومت جبار و ضدّ ایرانی‌ که براي جنگ و عملیات تروریستی، و خدمت در بسیج و سپاه ضد مردمي و دست آخر به عنوان ساندیس خوار تربیت شوند. فرزندان برومند همین زنان که یقیناً هوشیارانه عمل خواهند کرد و بی‌ تردید پاسخ تاریخی‌ را به آخوند‌ها خواهند داد ، پاسخی که از جنس تغییر و سرنگونی خواهد بود. همانطور که زنان مبارز و مجاهد با ایستادگی و با ایثار جان خود و با ایمان به سرنگونی رژیم نوید بخش آینده درخشان ایران زمین میباشند.
اگرچه در مطلبی جداگانه و بطور مفصل باید به آن پرداخت، اما جا دارد به نقش زنان در صفوف مجاهدین و مبارزین و بویژه به چهره ممتاز و محبوب ”مریم رجوی“ رئیس جمهور بر گزیده شورای ملی‌ مقاومت ایران نیز کوتاه اشاره شود، و بخصوص به پلاتفرم ۱۰ ماده‌ای خانم رجوی نظر انداخت که در ماده چهارم آن به نکات بسیار مهم اشاره میشود:
ماده ۴: ”ما به برابری کامل حقوق سیاسی و اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی معتقدیم و هرگونه اشکال تبعیض علیه زنان ملغی خواهد شد و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش بر خوردار خواهند بود“
درود بر زنان مجاهد و مبارز
۲۴ اردیبهشت ۹۳