نام همیشه جاودان " جدیکار "

درگذشت بیوک جدیکار

سنّ کمی‌ داشتم که همراه بچه‌های محل در زمین خاکی و یا در کوچه‌های تنگ دنبال توپ پلاستیکی میدویدم با نام همیشه جاودان " جدیکار " آشنا شدم.از شوت‌های سهمگین " آقا بیوک " داستان‌ها نبود که نقل نشود و ما را به رؤیا‌های قشنگ بچگی‌ نبرد.شوت‌های اولین لژیون فوتبال ایران با پای چپ که حتی شایعه صدمه دیدن دروازه بان تیم حریف و یا مرگش را دامن میزد الگو یی بود که ما سعی‌ به تقلید ش داشتیم ، که البته با آن توپ پلاستیکی‌ها ۱۰ متر هم قادر به شوت زدن نبودیم.این تصویر‌ها و رؤیا‌ها از عزیز تازه سفر کرده برای ما انگیزه ، الگو برداری و کری خواندن آن دوران نوجوانی بودند.بعد‌ها بیشتر و بیشتر با شخصیت " جدیکار " آشنا شدم.حضور جدیکار همراه با چندین بازیکنان به نام آن زمان سر فصلی بود برای رویکرد بچه‌های محلات به بازی فوتبال .البته نسل امروزی جوانان باید توجه داشته باشند که از دورانی صحبت میشود که شرایط و امکانات در مقایسه با امروز در حد زیر صفر بودند ، مشکل اساسی‌ دیگر نگرش پدر و مادران نسبت به این بازی بود ، چرا که اکثرا نه با فوتبال آشنا بودند و نه با وسوسه‌های این بازی ، و نگرانی آنها بیشتر از صدمه دیدن ، پاره شدن کفش ( منظور کفش ورزشی نیست ، اصلا این امکان وجود نداشت) و شلوار بود.اما " آقا بیوک " این بی‌ نظیر‌ترین بازیکن فوتبال ایران با نامش به مرور این موانع را از سر راه ما تشنه گان توپ پلاستیکی بر داشت. اگر چه ناگزیر به وداع با این بزرگ مرد ورزش ایران هستیم ولی‌ بی‌ ترید نامش جاودانه است و جامعه ورزش و فوتبال ایران همیشه و همواره این زنده یاد را فراموش نخواهد کرد.با تعظیم در برابر پیشکسوت تاریخی‌ فوتبال ایران این فقدان را به خانواده " جدیکار " ، دوستان ، پیشکسوتان و دوستداران فوتبال تسلیت میگویم.روحش شاد

پاي صحبت ورزشكاران و قهرمانان ملي پوش 2


پاي صحبت ورزشكاران و قهرمانان ملي پوش 2


http://vimeo.com/78983402

پاي صحبت ورزشكاران و قهرمانان ملي پوش1

 پاي صحبت ورزشكاران و قهرمانان ملي پوش1

 http://vimeo.com/78983385

پيشوا، همان قاضي پرونده بود كه در ليست اعزامي پرسپوليس به آلمان حضور داشت



به گزارش خبرگزاری پارس فوتبال به نقل از گل بعد از صحبتهاي محمد دايي عليه مايلي كهن، اين بار نادر فريادشيران، افشاگري جديدي عليه علي دايي انجام داد. مربي صباي قم در پاسخ به صحبتهاي محمد اايي كه گفته بود در دادگاه دست چپ و راستش را به مايلي كهن نشان مي دهد صحبتهاي جالبي انجام داد كه گزيده هاي آن را مي خوانيد.

_ مسلماني يا غيرمسلماني محمد مايلي كهن را كه نبيد محمد دايي تاييد كند. مگر اين آقا چكاره است كه درباره مايلي كهن نظر مي دهد. حتما همه بايد جلوي محمد دايي نماز بخوانند يا تشهد بگويند كه اين آقا بداند مسلمانند. نمي دانم از كجا آمده و در پرسپوليس پست گرفته اما باور كنيد داگر برادرش نبود، در اين فوتبال و ليگ 3 هم نمي توانست مربيگري كند. او مي گويد كارت مربيگري دارد. ببخشيد، خيلي جلوتر از شما افرادي هستند كه كارت مربيگري گرفته اند.شما كدام باشگاه تراز اول مربيگري كرده اي كه مي آيي و روي نيمكت پرسپوليس مي نشيني؟ صرف اينكه برادرت ، در تيم ملي بوده و سالها بازي كرده، مي آيي و روي نيمكت تيمي بزرگ به نام پرسپوليس مي نشيني كه اين ، واقعا عجيب است.

_ در جواب مايلي گفته كه كافر، همه را به كيش خود پندارد. الحمدلله از نظر محمد دايي، مايلي كهن كافر هم شد. تو مسلمان، مايلي كهن كافر. شما برو و شكايت كن. شما راه دادگاه را بلديد. برويد در لاهه، دادگاه جرايم اقتصادي، دادگاه كاركنان دولت، دادگاه خانوادگي و هر جا كه دوست داشتيد شكايت كنيد. فقط شكايت كنيد، فرافكني نكنيد. محمد دايي هم مثل برادرش، فرار رو به جلو مي كند.

_ از علي دايي مي خواهم آدرس خدا را به ما هم بدهد. مي خواهيم با خدا لابي كنيم تا خشكسالي در هامون و درياچه رضاييه از بين برود. مي خواهيم با خدا لابي كنيم تا بيماران سرطاني شفا پيدا كنند. مي خواهيم لابي كنيم تا تعاوني مسكن راه بيندازيم ، عضو شويم و در ولنجك ، زمين بگيريم.تعاوني مسكن اقتصاد و دارايي كه در ولنجك، زمين پخش مي كند! مي خواهيم با خدا لابي كنيم تا نمايندگي آديداس داشته باشيم. مي خواهيم با خدا لابي كنيم تا دو، سه بار سرمربي پرسپوليس شويم.

_ علي دايي گفته كه مسئولان امنيتي وارد شوند و فوتبال را نجات بدهند.مايلي كهن كه اين را 10 سال پيش مي گفت. آقايان مي گويند ماموران امنيتي بيايند اما سوال من اينجاست كه چطور دوستان آنها ممنوع الفعاليت شده اند؟ حتما خلافي انجام داده اند ديگر. مگر اين دوستان هميشه كنار اين آقا نيستند؟ آنها محروم شده اند، پيدا كنيد پرتقال فروش را.

_ ببينيد من هميشه به دايي احترام مي گذاشتم. هميشه قبل از بازيها با او خوش و بش و روبوسي مي كردم. مايلي كهن هيچ وقت مانعم نشد تا دسمت دايي بروم يا با او حرف بزنم. حتي خيلي از مواقع به من مي گفت دوست پسرت خوب است؟ براي بازي گهر- راه آهن پارسال هم يكي از دوستان ما، سردار ميرزايي كه در گهر فعاليت مي كرد گفت كه من، مايلي كهن و دايي را آشتي مي دهم. به روح مادرم، روح مايلي كهن هم خبر نداشت.ميرزايي با علي دايي حرف زد و ديدم عصباني است. نمي توانم حرفي را كه او زد من بزنم اما گويا او با دايي صحبت كرده اما او به ناموس مايلي كهن فحش داده. سردار ميرزايي عصباني بود از دست دايي. او زنده است و مي توانيد از فحاشي دايي به مايلي كهن از او بپرسيد.

_ علي دايي عادت دارد به كتمان حقيقت. من خطاب به او مي گويم كه تو شاگرد ما بودي و از ما اجازه مي گرفتي كه چكار كني. يادت نرود كه ما به تو مي گفتيم بد و مي دوي، مي گفتيم ندو و نمي دوي. اگر براي همه كسي هستي، براي ما هيچي نيستي. مايلي كهن نه خواهر داشت و نه برادر. از بچگي هم پدرش را از دست داد. مادرش، تمام زندگي او است اما تو به مادر او توهين كرده اي. دوست دارم وجودش را داشته باشي و حقيقيت را بگويي. به روح پدرت قسم بخور كه فحش نداده اي. اگر قسم خوردي من ويلاي محمد شهر را كه به تو مي دهم هيچ، يك آپارتمان 100 متري هم مي دهم . به رح پدرت كه با من همسفر مكه بود قسم بخور، البته اگر وجودش را داري.

_ علي دايي مي گويد برادرم به جبهه رفته. مگر ما گفتيم كه برود جبهه؟ او سرباز بوده و اجباري به جبهه رفته. مگر با پاي خودش رفته كه اين همه منت مي گذاريد؟ حالا كه محمد دايي جبهه رفته چرا به پرسپوليس آمده؟ ما بحثمان اين است كه او تجربه حضور روي نيمكت پرسپوليس را ندارد. وقتي جبهه رفته مي تواند برود و رييس سپاه، رييس بسيج يا سازمان ايثارگران شود، در پرسپويلس و روي نيمكت اين تيم چه مي كند. تمام حرف مايلي كهن اين است كه در حد محمد دايي نيست روي نيمكت پرسپوليس بنشيند. محمد خاكپور كجاست؟ او نبايد باشد و محمد دايي باشد؟ مجتبي محرمي كجاست؟ كاظم سيدعليخاني چطور؟ بهروز سلطاني، سعيد عزيزيان و در خشان و محمدخاني كجايند كه اين آقا به صرف اينكه برادرشريال سرمربي پرسپوليس است مي آيد و روي اين نيمكت بزرگ مي نشيند؟

_ علي دايي مي گويد مايلي كهن وام گرفته. من مي گويم اين شما هستيد كه داريد از جبهه رفتن برادرتان وام مي گيريد و سهم مي خواهيد. اگر دايي ثابت كند كه مايلي كهن وام گرفته، من كل دارايي ام را به او مي دهم.

_ دايي مي گويد زمان دكتر شما ، مربي تيم ملي شدم و بعد مي گويد مايلي كهن در مصلي گدايي تيم مي كرده! در تعجبم كه او خودش يك حرفي مي زند و خودش هم جواب خودش را مي دهد. او مي گويد زمان دكتر شما، منظورش دكتر احمدي نظاد است. بايد بگويم احمدي نژاد دكتر نبود بلكه رييس جمهور همه بود. حتي رييس جمهور علي دايي. چطور علي دايي، مايلي كهن را به احمدي نژاد وصل مي كند اما خودش در دوران رياست جمهوري او هم سرمربي پرسپوليس مي شود و هم دو بار سرمربي پرسپوليس؟ مايلي كهن در زمان احمدي نژاد كدام پست را گرفت؟ آيا وزير ورزش شد يا سرمربي پرسپوليس؟ بعد اين آقا مي آيد و مدام مي گويد دكتر شما!

_ دكتر روحاني حرف خوبي زد . او گفت من رييس جمهور آنهايي هم هستم كه به من راي ندادند. جالب اينكه علي دايي مدام مي گويد كه به روحاني راي داده تا سهمي بگيرد.از دكتر روحاني مي خواهم تا جايزه علي دايي را زودتر بدهد تا ديگر اين حرف را نزند. به روح مادرم قسم من و خانواده ام هم به دكتر روحاني راي داديم اما باور كيند اگر در دوران او، مايلي كهن سرمربي تيم ملي هم شود من كنارش نمي روم و كار نمي كنم. چون الان گفتم كه به روحاني راي داده ام. فقط از دكتر روحاني مي خواهم كه هر چه زودتر جايزه علي دايي را بدهد!

_ اين آقا به كت و شلوارهاي تيم ملي هم رحم نمي كرد. يادم مي آيد با تيم اميد بوديم كه قرار شد كت و شلوار بدهند. نماينده هاكوپيان آمد و گفت علي دايي ، كت و شلوارها را انتخاب كرده! تعجب كرديم. مايلي كهن گفت او چكاره است كه كت و شلوار را انتخاب كرده. مبعلي و نصرتي شاهدند. مايلي كهن از آنها پرسيد چه رنگي مي خواهيد كه آنها گفتند انگار علي دايي انتخاب كرده. مايلي كهن به آنها گفت بگوييد كه چه رنگي دوست داريد تا سفارش  را عوض كنم. در آخر هم مايلي كهن رنگ مشكي را سفارش داد. مي خواهم بگويم اين آقا آنقدر در فدراسيون نفوذ داشت كه رنگ كت و شلوارها و نوعشان را هم او انتخاب مي كرد اما در دوره ما نتوانست اين كار را بكند. داستان تكل مبعلي يا دعوت نشدن وحيد هاشميان و خدادا عزيزي در زمان برانكو را هم كه همه مي دانند.
_ علي دايي مي گويد در دادگاه مايلي كهن را محكوم كرده. چه محكوميتي كه نام قاضي تجديد نظر در ليست مسافران آلمان اردوي پرسپوليس حضور دارد. براي اولين بار اسم اين آقا را مي گويد. پيشوا، همان قاضي پرونده بود كه در ليست اعزامي پرسپوليس به آلمان حضور داشت و البته بعدها، عضو كميته استيناف باشگاه پرسپوليس هم شد. آن هم در زمان حضور دايي و مديريت كاشاني!اينها عجيب نيست. به نظر شما راي عليه مايلي كهن با عدالت صادر شده يا لابي بوده؟

فساد در فوتبال نمی تواند از فساد در بخش های دیگر جامعه جدا باشد

فساد در فوتبال ایران



حوادث بوقوع پیوسته در مسابقه فوتبال بین تیم های سپاهان و پرسپولیس در اصفهان از سری مسابقات لیگ برتر کشور بار دیگر فساد در فوتبال ایران را در صدر اخبار ورزشی کشور قرار داد. داور مسابقه در یک اشتباه محرز در دقیقه۲ بازی با اعلام خطای مدافع پرسپولیس بر روی مدافع پیش تاخته سپاهان، ضمن اعلام پنالتی و اخراج بازیکن پرسپولیس، آن تیم را ۱۰ نفره نمود در حالیکه بازبینی فیلم بازی نشان از خطای آشکار مدافع سپاهان داشت که از چشم داور و کمک او بدور مانده بود. مدیر عامل و سرمربی پرسپولیس بعد از بازی پرده از فسادی برداشتند که سالهاست بر فوتبال ایران همچون بخشی از شئونات جامعه ایران حکفرماست. سرمربی پرسپولیس سخن از اطلاع او و تیم فنی همراهش مبنی بر غش کردن داور بازی از شب قبل از مسابقه بسمت تیم حریف داشت و مدیرعامل باشگاه پرسپولیس هم سخن از پیشنهاد رشوه ۶۰ میلیونی در سال گذشته برای تعیین سرنوشت یک بازی کرد.

واقعیت آشکار این است که فساد در فوتبال نمی تواند از فساد در بخش های دیگر جامعه جدا باشد. هیچ حکومتی بسمت دیکتاتوری میل نمی کند الا برای فساد و چهاردیواری خصوصی اعلام کردن حاکمیت. ورزش کشور بخصوص رشته پرطرفدار فوتبال از مقطع پایان جنگ ۸ ساله با عراق به عرصه تاخت تاز افراد وابسته به نهادهای امنیتی و سپاه پاسداران تبدیل شد. مدیریت باشگاههای فوتبال به تصرف کسانی در آمد که حتی یکبار هم پایشان به توپ نخورده بود. فدراسیون فوتبال خود منشأ فساد و کمیته داوران آن بنا به اعتراف یکی از افرادی که پایش به ماجرای اخیر کشیده شده است در جریان تمامی فعل و انفعالات پیشنهاد رشوه و … می باشد. از یاد نبرده ایم همین چند ماه پیش بود که بخاطر تبانی واضح، چند تیم دسته اولی مجازات و تنی چند از بازیکنان و مربیان برای مدتی محروم شدند. مشکل نه پیشنهاد داوران برای دریافت رشوه که از قضا ضعیف ترین حلقه در فساد حاضر می باشند بلکه جریانی سازمانیافته در فدراسیون فوتبال است که می خواهد از خوان پر از امکانات مادی فوتبال، سهم خود را برچیند. بر این جمع باید بنگاههای فراقانونی شرط بندی فوتبال که بیشک در اختیار نهادهای درونی اطلاعاتی و امنیتی کشور است نیز افزود.

در برنامه تلویزیونی ۹۰ در دوشنبه شب گذشته، پرده فساد در فوتبال ایران کمی بالاتر زده شد و معلوم گردید که اراده جدی برای برخورد با فساد در فوتبال کشور وجود ندارد، بطوریکه مجری برنامه مدعی شد که اگر این موضوع واقعیت داشته باشد، باید فاتحه فوتبال در این کشور را خواند. باید ادعا کرد در این کشور که سراپایش را نکبت و فساد گرفته است، باید قبل از همه فاتحه سرچشمه اصلی غارتگری یعنی رژیم سراپا غرق در فساد و جنایت حاکم را خواند چرا که فساد در فوتبال بخشی از مفسده بزرگ یعنی وجود رژیم آخوندی است که تا در این سرزمین برپاست، جز در جهت بسط و گسترش فساد حرکت نخواهد کرد. بزرگترین فساد همانا ستاندن حق حاکمیت ملی از آحاد مردم و سپردن آن به فردی بنام «ولی فقیه» است که می تواند بر نفوس تمامی مردم حکم براند. مبارزه با فساد مکانیزمها و اهرمهای خاص و قانونمند خود را طلب می کند که این رژیم وجود هیچکدام از آنها را برنمی تابد.

اهرمها و مکانیزمهای مبارزه با فساد :

اصولا در نظامهای دمکراتیک وجود یک قوه قضائیه مستقل بعنوان چشم و وجدان بیدار تمامی جامعه است که می تواند هرگونه فسادی را پیگیری نموده و عاملان درگیر در آن را به پای میز محاکمه بکشد. در کنار قوه قضائیه مستقل، وجود احزاب و گروههای سیاسی اپوزیسیون، نهادهای مدنی مستقل، مطبوعات و وسائل ارتباط جمعی آزاد و غیر وابسته به دولت، نهادها، اهرمها و مکانیزمهای قانونمند کنترل قدرت هستند. وجود این اهرمها و مکانیزمهای دمکراتیک و طبیعی می تواند میل به فساد را در دولت و حاکمیت را کنترل و بسمت پائین سوق دهد چرا که قدرت بطور طبیعی و اتوماتیک وار میل به گریز از کنترل و گرایش به فساد دارد. در جامعه طبقاتی که برتری جوئیهای اقتصادی عامل اصلی برتری و بطور کلی ارزش گذاری در جامعه است، تنها و تنها با ابزار و اهرمهای مردمی و غیرقابل کنترل از سوی دولت است که می توان، میل به فساد در اجزای درونی حکومت را کنترل و مهار ساخت. حکومتی که خود را «مقدس» و لاجرم »مطلق» می خواند اصولا اعتقادی به فساد در اجزای درونی خود ندارد تا اراده ای برای برخورد با آن داشته باشد. سراپای چنین حکومتی غرق در فساد و تمامی اجزای آن درگیر در تبانی و غارت و چپاول و رانت خواری هستند و قوه قضائیه ای که وابسته به حکومت و رئس آن یعنی «ولی فقیه» باشد خود بعنوان بخشی از مشکل و نه یک راه حل برای خشکاندن ریشه فساد است.

از آنجائیکه اراده جدی در برخورد با فساد در این رژیم سراپا غرق در غارتگری وجود ندارد ، مبارزه با فساد شعاری فرمالیستی و بی محتوا بیش نبوده و هربار با طرح افتضاح و ماجرایی در معرض دید و نظر وجدان عمومی جامعه قرار می گیرد و سپس به ورطه فراموشی سپرده می شود. نمونه های قطره چکانی کشف شده از فساد مالی و نوع برخورد قوه قضائیه رژیم با آنها مؤید این نظر می باشد.

در شرایط خاص ایران و با توجه به حکومت مطلق گرایی که خود را «مقدس» می خواند، یگانه راه حل مبارزه با فساد همانا تلاش و عزم و رزم برای سرنگونی تمام عیار آن و در اندازی طرحی نو مبتنی بر نظامی دمکراتیک و برخاسته از رأی و نظر مردم با اهرمهای قانونمند است، در چنان صورتی می توان از اراده جدی برای برخورد با فساد سخن گفت.

مهاجرت ورزشکاران ايراني به خارج از کشور و تابعيت گرفتن آنها يکي از معضلات بزرگ


 

چگونه جودوکاران ایرانی ، لبنانی شدند 

 

متاسفانه مهاجرت ورزشکاران ايراني به خارج از کشور و تابعيت گرفتن آنها يکي از معضلات بزرگي بوده که در چند سال اخير، بدجور گریبان ورزش ايران را گرفته است. معضلي که مسئولان مربوطه در مقابل هيچ چاره اي براي حل آن نينديشيده اند.


به گزارش تابناک ، مسائل مالي و بي اهميت جلوه دادن ورزشکاران حرفه اي و ملي، اصلي ترين دليلي است که اين ورزشکاران در توجيه خروجشان از کشور عنوان مي کنند. قايقراني، شمشيربازي، جودو، کشتي و کاراته از جمله رشته هايي بوده که طي اين سال ها ملي پوشان خود را که گاها بنام بوده اند از دست دادند و به اميد يافتن شرايط بهتر براي زندگي و ورزش، دست به مهاجرت زده اند.
چگونه جودوکاران ایرانی ، لبنانی شدند ؟
اين بار نيز اين قضيه در مورد جودوکاران تکرار شده است. پس از محسن غفار، وحيد سرلک و احسان رجبي اعضاي سابق تيم ملي جودو بزرگسالان ايران که در طول دو، سه سال گذشته تابعيت آلمان و آمريکا را گرفتند، متاسفانه شنیده می شود سبحان رسولي، ملي پوش وزن 73- کيلوگرم و کاپيتان تيم ملي نوجوانان که در مسابقه هاي ماه گذشته قهرماني جهان در آمريکا به مقام هفتم رسيد به همراه حسن خدامرادي، ملي پوش وزن 81- کيلوگرم تيم ملي جوانان، هم اکنون در لبنان حضور دارند و در تلاش هستند تا تابعيت اين کشور را بگيرند. 

جالب این که محمد منصوري از مربيان جودو ايران و سرمربي اسبق تيم جودو ایران و استقلال نيز همراه اين دو جودوکار است و کارهاي مربوط به هماهنگي با فدراسيون جودو لبنان و اقامت اين جودوکاران را انجام مي دهد! محمد منصوري كه نزديك به ۲ ماه است هدايت تيم هاي نونهالان تا بزرگسالان لبنان را برعهده گرفته است

منصوری می گوید : در جريان مسابقات قهرماني بزرگسالان آسيا كه در تايلند برگزار شد به همراه محمدرضا رودكي راهي اين كشور شديم و با روساي فدراسيون چند كشور آسيايي مذاكره داشتيم. در اين ميان پيشنهاد لبنان بهتر بود و توافقات خوبي را براي پذيرفتن هدايت تيم هاي ملي اين كشور انجام داديم. حتي رييس فدراسيون جودوي ايران نيز در جريان اين مذاكرات بود و در جريان مسابقاتي كه در كره جنوبي و برزيل نيز انجام شد با مسوولان لبناني صحبت كرد. منصوري گفت: رييس فدراسيون جودوي ايران از روز نخست شاهد اين مساله بود ولي نمي دانم چرا چندي پيش اين مساله را تكذيب و صحبت هايم را دروغ دانسته است!

مهاجرت اين دو جودوکار به لبنان در حالي است که آذرماه مسابقات قهرماني نوجوانان و جوانان آسيا در چين برگزار مي شود و رسولي و خدامرادي قصد دارند براي اين رقابت ها در قالب تيم ملي جودوي لبنان روي تاتامي بروند. 

البته شایعه شده است که علاوه بر منصوری، رئیس فدراسیون جودو نیز در این پناهندگی نقش داشته ! این دو جودوکار جوان و بااستعداد ایرانی را به کشور لبنان تقدیم کرده است تا بتواند با این تحفه پیشکشی با استفاده از نفوذ لبنانی‌ها در تشکیلات کنفدراسیون جودوی آسیا، برای خود پستی دست و پا کند!

جالب‌تر اینکه رئیس فدراسیون جودوی لبنان نیز با ارسال نامه‌ای به کمیته ملی المپیک این ادعا را تائید کرده است. اما رئیس فدراسیون جودوی لبنان مدعی شده که در حاشیه مسابقات داخل سالن در کره جنوبی و مسابقات قهرمانی آسیا در تایلند که طی یکی دوماه اخیر برگزار شده با رئیس فدراسیون ایران رایزنی کرده و موافقت او را برای رفتن جودوکاران به لبنان گرفته است!؟

به هر حال بحث پناهندگي ورزشکاران ايراني به خاطر مشکلات مالي در طول اين سال ها فقط از سوي ملي پوشان ورزش هاي غيرفوتبالي صورت گرفته است؛ ورزشکاراني که حتي در طول سال، يک چهارم دستمزد فوتباليست ها را هم نمي گيرند. از سوی دیگر چون فدراسيون هاي جهاني اين رشته ها در مقابل فدراسيون جهاني فوتبال (فيفا) قانون مدوني در اين خصوص ندارد و با اين قضيه برخورد نمي کنند مهاجرت ها به راحتي انجام مي شود. به طور مثال فيفا در شرايطي اجازه تغيير تابعيت به فوتباليست ها را مي دهد که خانواده فوتباليست ها اقدامي در کشور دوم داشته باشد يا بازيکن مورد نظر سابقه چند سال زندگي در آن کشور را داشته باشند.

 

از سورتمه علي پروين تا نود علي دايي


 شیشه عمر مافیای فوتبال شکسته می شود ؟

در دهه هفتاد برو بيايي بود در ميدان هفتم تير تهران و نمايشگاه سورتمه كه پاتوق علي پروين بود و خيلي ها به اينجا رفت و آمد مي كردند. از بازيكن و مربي و داور و خبرنگار بگير تا دلال و حراف و پولدار و بي پول و خلاصه همه رقم آدم اونجا رفت و آمد داشتند. علي پروين پرسوليس خوبي بسته بود و انتظار مي رفت كه تيم خوبي را از سرخپوشان ببينيم.

به گزارش تابناک ، راوی می گفت: از وي پرسيديم كه علي آقا امسال كدوم تيم شانس قهرماني داره؟ يك داور که اونجا بود اشاره كرد به داور و با همون ادبيات خاص خودش گفت ...!

 ظاهرا يك داور و دو كمك داور در همان دهه هفتاد به تبريز مي روند تا قضاوت كنند و ارتباطاتي از طريق يك د؟ با د؟ برقرار مي شود تا به نفع فلان تيم بازي رو در بياره. تيم داوري و دو تيم دارند وارد زمين ميشن كه ....شاید شایعه باشه !؟

 بازي تموم ميشه و داوران بلافاصله با هواپيما بر مي گردند تهران و كمك داور بازي ميره دوش بگيره كه به خانمش مي گه حوله منو از توي ساكم بده. حاج خانم در ساك شوهرشو كه باز مي كنه از ديدن آن همه پول شوكه ميشه و از خوشحالي فرياد ميكشه تا اينكه شوهرش مياد بيرون. تلفن خانه جناب كمك داور به صدا در مياد و ..(واسطه مورد نظر پولها را اشتباهي در كيف كمك داور جاي ميده و اينم از بخت بده آقاي داور بوده) شاید شایعه باشه !؟

همچنین پرسپوليس در فينال جام حذفي سال 82 در اصفهان با يك تيم بازي داشت. يك پنالتي مسلم پرسپوليس را جناب داور آن بازي نگرفت و در بازي برگشت هم پرسپوليس باخت اما بعدا صحبت از بسته هاي گزي شد كه به جناب داور داده بودند و اين در حالي بود كه شایعه شد ، گزها بوي سكه طلا مي داد و بعدا هم گفتند اشتباه شده يا هديه بوده و خلاصه اينكه ناديده گرفتند. 

يك تيم داوري در مقدماتي جام جهاني براي قضاوت مسابقه بين دو تيم عربي در هتل مشغول استراحت هستند كه واسطه يكي از تيم هاي وارد اتاق آقايان ميشه. جناب سرداور پيشنهاد ميشه كه 100 هزار دلار هديه تيم ... به شما و فقط به عنوان هديه است. گوش هاي هرسه نفر تيز ميشه اما جناب سرداور ميگه فعلا قبول نمي كنم تا ببينم مصلحت چيه. 

 هديه را قبول مي كنه اما به واسطه اعلام ميكنه شتر ديدي نديدي! بازي در جريانه كه مربي خارجي يكي از تيم هاي عربي ميره كنار خط و با اشاره انگشتان خود به جناب سرداور مي گه كه ميدونم هديه گرفتي! در زمان رياست دكتر دادكان يك بنده خدايي مياد فدراسيون فوتبال و ميگه فلان آقاي داور پول مي گيره و منم مداركي دارم كه پول خوبي از تيم .... گرفته.

 دادكان تلفن ميزنه و از داور متهم ميخواد كه فورا بياد فدراسيون فوتبال. مخبري كه مدعي است آقاي ... پول گرفته آن طرف ديوار شيشه ايي يا پارتيشن بوده و دادكان و اين داور متهم هم اين طرف. دادكان قرآن ميذاره جلو آقاي داور و ميگه قسم بخور كه از فلان تيم پول نگرفته ايي كه بنده خدا شوكه ميشه و حاشا مي كنه و به درو ديوار ميزنه تا انكار كنه و قسم هم نخوره ولي آقاي دكتر دادكان از فرد آگاه ميخواد با آقاي داور روبرو بشه. آن داور را دادكان براي هميشه محروم كرد ولي هيچگاه اسمي نياورد و به داور درگوشي گفت:

 برو دنبال كارت و چون آبروت نميخوام جلو زن و بچه ات بره بهتره هم تو سكوت كني و هم ما چيزي نخواهيم گفت.

 علي دايي بعد از بازي جنجالي سپاهان و پرسپوليس به طور واضح از جرياني صحبت كرد كه بسيار تكان دهنده بود و البته نگران نباشید، به احتمال زياد با محروم كردن يك نفر سروته اين موضوع هم جمع خواهد شد...!؟

 اما جريان فساد در فوتبال ما رسوخ كرده و دامن اغلب افراد درگير را گرفته است.

 پول زياد و بي حساب و كتابي كه به فوتبال وارد مي شود بسياري را وسوسه مي كند تا اگر دستشان مي رسد سهمي از آن بردارند و متاسفيم كه بايد بگوييم در اين آشفته بازار هستند در چرخه فوق از برخی مديرعامل گرفته تا برخی مربي و بازيكن و دلال و تعدادی داور و ليدر و مدير برنامه و تا سرچشمه آن به نوعي آلوده پول هاي بادآورده شده اند و دست به هر كاري مي زنند. با محروم كردن يك مربي و يك داور و يك تيم مشكل حل نخواهد شد.

آیا می دانید چرا پای داور خارجی از دربی قطع شد ؟ چون داوران ایرانی که بعضا در حد جهانی سوت می زنند ! با خیالی آسوده به فکر فوتبال ایران احساس مسئولیت کنند!

پس از افشاگری 90 و برخی رسانه های سالم ، دیگر مسلم شده است که مافیای داوری بخاطر رد و بدل شده پولهای کلان کاملا شریان حیاتی را به دست گرفتند و گستاخانه جولان می دهند و بعضا نتایج فوتبال را رقم زدند و می زنند ...

حال دیگر عیان شده است که فلان سرمربی یا فلان مدیر که قاطعانه حرف از برد حتی در دربی می زند حتما پشتوانه ای دارد...
دیگر عیان شده است فلان مربی با تیمی جدا از بازیکنانش که بسیار قویتر از بازیکنانش است به افتخارات زیادی دست یافته و همیشه طلبکار است ...از نظر شرایط مالی در سطح عالی قرار دارد و هر کس بر علیه او حرف بزند خائن است

متاسفانه دیگر مشخص شد که برخی قهرمانی ها چقدر بی ارزش بوده است چون...

 آب از سر چشمه گل آلود است بزرگان. بايد ريشه را زد نه شاخه و برگ را . چرا با فلان مسئول فوتبال مماشات مي كنيد؟ چرا با مديري كه رشوه مي دهد مماشات مي كنيد؟ چرا با مربي كه با پول و تقسيم كردن قرارداداش با چند مسئول و چند واسطه همواره از اين تيم به آن تيم مي رود مبالغ كلاني هم مي گيرد برخورد نمي كنيد؟

چرا مربی منشوری کارشناس بازی استقلال و سئول درشبکه خبر میشه ؟ چرا دلال معروف مجریگری می کند ؟ خيلي حرفها و مستندات داريم ...

البته خبرهای خوبی در ارتباط با قطع دستهای آلوده از فوتبال از مسئولان ذیربط به گوش می رسد که مایه دلگرمی ماست .

جمله آخر را با کلام حضرت محمد (ص) به پایان می بریم که فرمود : هر آن کس که می داند ولی سکوت می کند خیانت کار است .


سر وکله آخوندها در مسابقات تیم های فوتبال









در بیش از 34 سال گذشته  کجا آخوندهای مرده و مفت خوران حوزوی حضور ندا شته اند؟ چون از مجلس جشن عقد عروسی 

تا مجالس سوگواری و  گورستان و موقع دفن جسدها و مساجد همه جا حضور پررنگ این غیرمولدان مفت خور  وجود داشته 

اند . به خصوص اینکه در متروی تهران هم بساط  دائر کرده اند . به  ویژه  در شرایطی که زنان که نیمی از جمعیت کشور را 

تشکیل می دهند و  تیم ورزشی فوتبال هم دارند. ولی با این وجود  زنان مجاز نیستند در کنار همسران شان در میادین ورزشی 

فوتبال حضور داشته باشند .ولی در عوض سر وکله آخوندها  همچون موقع مسابقات تیم های فوتبال در زمان تمرین تیم ملی 

فوتبال هم  پیدا می شود تا جوابگوی شک بین 2 و3 بازیگران باشند ! از این واضح تر دیکتاتوری اشغال گری آخوند ها در 

همه سطوح حکومتی و اجتماعی و ورزشی و .... به نمایش گذاشته شود؟











عکس های مهر، فارس، تسنیم و ایسنا از حواشی این تمرین را در زیر می بینید.

فرارو- آخرین تمرین تیم ملی ایران پیش از حضور در اردوی امارات درحالی عصر روز شنبه با حضور پیشکسوتان فوتبال خصوصا علی کریمی و اهالی رسانه برگزار شد که ملی‌پوشان پس از پایان تمرین از زیر قرآن رد شدند.به گزارش خبرنگار مهر، تمرین دیروز تیم ملی فوتبال ایران از ساعت 18 و با حضور پیشکسوتان فوتبال و اهالی رسانه برگزار شد که بخش عمده آن به تنیس فوتبال و تمرینات تفریحی اختصاص برگزار شد.محور اصلی آخرین تمرین تیم ملی قبل از سفر به امارات، بالابردن انگیزه و نشاط ملی‌پوشان با حضور مسئولان فدراسیون، پیشکسوتان و بزرگان فوتبال و مدیران، سردبیران و خبرنگاران و عکاسان ورزشی بود که تلاش کردند انگیزه و نشاط را در بین ملی‌پوشان بارورتر از قبل کنند.حضور پیشکسوتان فوتبال باعث دلگرمی بیشتر بازیکنان تیم ملی شد، ضمن اینکه نشاط و شادابی را به کادرفنی تیم ملی هدیه کرد.اعضای تیم ملی فوتبال ایران درحالی کمپ تیم‌های ملی را ترک کردند که فدراسیون فوتبال همه عوامل حمایت از این تیم را در تمرین عصر شنبه گردهم آورده بود و حضور پیشکسوتان فوتبال کشورمان نیز به این مهم کمک کرد.در این تمرین حضور علی کریمی بیش از سایر پیشکسوتان مورد توجه قرار گرفته بود. کریمی که با نشاط خاصی در این تمرین حضور یافته بود، علاوه بر صحبت با کارلوس کی‌روش، با سایر بازیکنان گپ و گفت روحیه بخشی داشت. وی در اواسط این تمرین دقایقی با علی کفاشیان صبحت کرد و در پایان تمرین هم با علی کفاشیان و محمدرضا خلعتبری صحبت کرد.بازیکنان تیم ملی در پایان تمرین سبک خود طی مراسمی ویژه که از سوی کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال تدارک دیده شده بود، پس از قرائت آیه الکرسی، از زیر قرآن عبور کردند و قرار است صبح یکشنبه برای برپایی اردوی تدارکاتی راهی امارات شوند تا خود را برای دیدار روز 14 خردادماه برابر قطر آماده کنند.

داور يك كيف پر از دلار به ارزش 100 ميليون تومان از تيم ما گرفت





من دو تا سه سال قبل با استيل آذين بودم و مي ديدم كه علناً‌ بازيكن حريف و داور را مي خرند
سایت گل - بهروز رهبری فرد مدافع سابق پرسپولیس در هفته های گذشته به دلیل انتقادات تند و غیرمنصفانه از یحیی گل محمدی دوباره مطرح شده است. او اما در بخشی از مصاحبه بلندش با باشگاه خبرنگاران شدید ترین افشاگری ممکن را در موضوع تبانی انجام داده است. 
به گزارش گل ، رهبری فرد در این باره می گوید : تباني در فوتبال ما وجود دارد، خيلي هم وجود دارد. من دو تا سه سال قبل با استيل آذين بودم و مي ديدم كه علناً‌ بازيكن حريف و داور را مي خرند، خودم چون در ليگ يك بودم و ديده ام اين حرف ها را مي زنم و هيچ وقت بدون مدرك و سند حرف نمي زنم.
او که گرم صحبت شده ، حرفهای کلی را تمام می کند و مستقیم از موارد حرف می زند :  تيم ما يعني استيل آذين در آن سال همه را خريد. از گلر شموشك گرفته تا دفاع تراكتورسازي همه را خريديم.
باور کنید این هم از حرف های اوست : خود هدايتي و پروين مي دانند كه چه كاري كردند. خدا هم دقيقه 90 يقه ما را گرفت و در بازي آخر در تهران نتوانستيم تيمي كه بچه هاي محل ما هم آن ها را مي بردند(سپاهان نوین) را ببريم و صعود نكرديم. 
هدايتي اين مسائل را نمي دانست و من هم بعداً فهميدم، من 6 ماه بعد اين قضايا را فهميدم اما خيلي ها رأس اين ماجراها بودند و اين كارها را مي كردند.رهبری فرد که در کادر فنی استیل آذین حضور داشت ، سپس حرفهایش را متوجه  بخش داوری لیگ می کند و می گوید : يكي از


داوران در بازي آ‌خر يك كيف پر از دلار به ارزش 100 ميليون تومان از تيم ما گرفت تا بازي را درآورد اما هيچ كاري نكرد و پس از بازي گفت كه مگر يكي از بازيكنان شما خودش را در محوطه جريمه حريف زمين انداخت كه من پنالتي بگيرم؟ آن داور پول را گرفت و به همين راحتي 100 ميليون كاسب شد!






این حرفها ، اگر صحت داشته باشند واویلاست و اگر نه ، باید برخوردی با رهبری فرد کرد که اینطور اظهارنظر نکند... به هرحال ، پیگیری لطفا. به خصوص که این بار دانه درشت ها متهم شده اند!

سال 92 هم سال بی پولی است؟

 مسعود پاشنا
 
وزیر ورزش و جوانان سال 1391 را در حالی به عنوان اولین سال وزارت رسمی خود در این وزارتخانه و در حضور کارکنان وزارت ورزش 14 محور را به عنوان اصل محوری کاری خود اعلام و ابلاغ کرد و این در حالی بود که خود وزیر هم تا به همین امروز نتوانسته تعریفی درست از وزارت ورزش و جوانان ارائه کند.

به عبارتی اکنون و با توجه به جذابیت بالای ورزش می بینیم که بخش ورزش در وزارتخانه ورزش وجوانان بر بخش جوانان می چربد در حالی که در مفهوم اصلی قضیه برعکس باید باشد چرا که جوانان به مراتب دارای مفهومی عام تر و کلی تر نسبت به ورزش است.
به عبارتی در حقیقت بخشی از جوانان ورزشکارند در حالی که جوانان نیازهای عمده دیگری هم دارند که در سایه جذابیت ورزش و عناوین ورزشی رنگ باخته و فقط دوسه جشنواره بی سر و ته برگزار می کنند تا بگویند جوانان را هم مورد توجه قرار می دهند.

اما آیا وزارت ورزش و جوانان به اهداف اولیه خود رسیده است و توانسته ماموریت خود را پیدا کند؟
به نظر می رسد هنوز هم نوعی سر درگمی در وزارت ورزش و جوانان وجود دارد و خود اهالی این وزارتخانه هم نمی دانند که چه ماموریتی دارند و بارها از هم سوال می کنند که چه سنخیتی بین ورزش و جوانان وجود دارد.

البته از حق نباید گذشت که بر خلاف بخش ورزش که تا قبل از وزارتخانه با عنوان سازمان تربیت بدنی ارائه می شد بخش جوانان یا سازمان ملی جوانان سابق دارای اصل و اساسی بنیادی است و حداقل اینکه این سازمان با تعریف و جایگاه و کارکردی مشخص پای به عرصه وجود گذاشته است و تازه داشت شکل و شمایل و ماموریت های خود را پیدا می کرد که طرح ادغام مطرح شد و این سازمان هم مثل ورزش دچار سردرگمی شد.
در واقع اکنون نه سازمان ملی جوانان و نه سازمان تربیت بدنی سابق دارای کارکرد اولیه و سابق خود هستند و نه ادغام ایندو توانسته باری را از روی دوش این دو سازمان مهم و تاثیر گذار در جامعه بردارد.
فرض کنید الان در ادارات کل تربیت بدنی استانها توانسته اند معاونتی تحت عنوان معاونت جوانان درست کنند که استاندار هر استان این سمت را برعهده دارد.
حالا این سوال مطرح می شود که استاندار در یک استان دارای جایگاه بالاتری است یا مدیر کل ورزش و جوانان و جدای از این با چه نقش و تعریفی این ادغام ناهمگون در استانها انجام شده و استانداران و مدیران کل ورزش چگونه با هم می توانند این مهم را با آنهمه مشغله ایی که استانداران دارند انجام بدهند؟
شاید بتوان گفت که ادارات کل به نوعی به صورت ظاهری با هم کنار آمده اند حالا باز این سوال مطرح است که فدراسیونهای ورزشی چه ارتباط و سنخیتی با بخش جوانان برقرار می کنند!
جز اینکه یک نفر را در هر فدراسیون به عنوان رییس کمیته جوانان گماشته اند که این بنده خد ا نه دستور کاری دارد و نه بودجه ایی و نه ورودی و خروجی مشخصی.
حالا با همه این اوصاف و احوال اگر به 14 محور کاری وزیر ورزش در سال 91 توجه کنیم می بینیم که تمام 14 محور حول ورزش می چرخد و از جوانان خبری نیست و بر فرض که اسمی هم از جوانان آمده باتشد در طول این یکسال و اندی تا چه حد توانسته وزارت ورزش به اهداف مورد نظر مجلس و دولت دست یابد و یا چه باری از روی دوش جوانان برداشته است.
وزارتی که هنوز هم مشغول تغییر و تحول روسای فدراسیونها  ومدیران استانی است و کماکان آقای وزیر در باد افتخارات المپیک لندن خوابیده و لبخند می زند و آنچنان غرق آن اتفاق نادر در ورزش کشورند که از فوتبال و جام جهانی اسمی نمی برند و نمی دانند یا دانسته ورزش را به حال خود رها کرده اند غافل از اینکه بازیهای آسیایی اینچوان کره نزدیک است و بلافاصله المپیک بعدی از راه می رسد.
به گمانم خود آقایان هم می دانند که تا آن موقع ایشان در خیابان سئول نخواهند بود و همه نارسائی ها را باید وزیر بعدی به دوش بکشد و می بینیم که فدراسیون های ورزشی اغلب تورنمنت ها و اردوها و مسابقات خارجی و داخلی خود را بعد از المپیک لغو کردند و به بهانه نداشتن بودجه ورزشکاران و قهرمانان ما یکی یکی دلسرد شده و هر روز اخبار ناگواری از فدراسیون ها به گوش می رسد.
یک روز وسایل فلان فدراسیون را طلبکاران می برند و روزی کارکنان فدراسیون دیگر بدلیل عدم دریافت حقوق و عیدی تحسن می کنند و روسای فدراسیونها هم که می دانند دوسه ماه دیگر بیشتر با این مدیریت کار نخواهند کرد سکوت کرده اند چرا که بقای خود را بر هر امر دیگری مقدم می دانند.
ورزش ایران در سال 92 شاید میدان بزرگ و مهمی پیش رو نداشته باشد اما بزرگان و کارشناسان می دانند که پایه های مدال آوری ما در اینچوان 2014 و المپیک 2016 طی همین ماههای سال جاری استوار خواهد شد که وزیرورزش و جوانان به بهانه نداشتن بودجه و شرایط سخت اقتصادی لبخندی میزنند و مثل این است که کودکان دبستانی را تنبیه می کند می گوید اینکه فدراسیونی از نداشتن پول بنالد بد کاری است!
نگویید پول نیست و ما هم می دانیم به جز معدود روسای با دل و جرات و .کار بلد سایر روسا هم می دانند که گفتن اینکه پول نیست بدکاری است.
هیس! نگوید پول نیست که بدکاری است!
آقای عباسی .! المپیک نقطه عطفی در ورزش ایران بود که تاثیر چندانی شما در افتخارات آن نداشتید اما بازیهای اینچوان کره – جام جهانی فوتبال و.... هر نتیجه ایی بدست آید ماحصل کار شما و دوستان تعاون و گلستانی شما خواهد بود چه اینکه مردم خوب و بد را خوب تشخیص می دهند.

روابط غیر اخلاقی و غیر ورزشی مدافع و دروازه بان معروف

 سایت ايستگاه ورزش

برخی از اتفاقات و روابط تعریف نشده در فوتبال به اصطلاح حرفه ای امروز می تواند یک معضل برای فوتبال ما باشد. فوتبالی که افت فاحش آن را شاهدیم. به خصوص در میادین بین المللی و در سطوح ملی. افتی که می تواند دلایل زیادی داشته باشد. اما یکی از عواملی که می تواند در افت فوتبال ایران نقش زیادی داشته باشد، رواج یافتن یکسری رفتار ها و عادات غیر حرفه ای در فوتبال می باشد. رفتارهائی که می توان آن را ناهنجاری های فوتبال دانست. به گزارش ایستگاه ورزش، در همین رابطه می توان به رفتار غیر حرفه ای و عادت های نا مناسب برخی از بازیکنان مطرح و معروف در فوتبال اشاره کرد. از جمله یک مهاجم و یک دروازه بان بسیار معروف و مطرح در یک تیم مطرح شهرستانی اشاره کرد. این دو بازیکن که پیش از این هر دو در یک تیم شهرستانی دیگر همبازی بوده اند، در این فصل در تیم جدید خود بازی می باشند. در خصوص ارتباط این دو بازیکن گفته می شود که سابق بر این و در تیم سابقشان  نیز از دوستی و رفاقت شدیدی برخوردار بودند ولی دوستی این دو در این فصل از حد متعارف گذشته و به میهمانی های شبانه و شب بیداری هائی توام با دود البته از نوع قلیون آغشته شده. حتی برخی از منابع نزدیک به این باشگاه معتقدند که مدیریت باشگاه نیز از این ارتباط خاص مطلع بوده و از این بابت در عذاب هستند. حتی در چند نوبت به این مهاجم و دروازه بان که هر دو نیز از سوابق ملی در کارنامه شان برخوردار می باشند تذکراتی داده شده ولی این تذکرات تا کنون افاقه نکرده و این دو بازیکن مطرح فوتبال کشورمان رفتار غیر حرفه ای خود را همچنان ادامه می دهند.

جنگ گرگها در برنامه 90

 امیر برادران



جنگ گرگها در برنامه 90– امیر برادران -وقتی در یک سرزمین هیچ کس و هیچ چیز در جای خود قرار نداشته باشد ، همه کس می تواند هر کاری بکند و خود را صاحب حق بداند .این داستان 34 سال زندگی در دورغ و نیرنگ برای ایرانی ها ست و هر روز که میگذرد ، بیش از پیش کثافت موجود درحکومت مطلقه ولایت فقیه خود را نشان میدهد و حالا کار به جایی رسیده است که سازندگان این بساط سراسر نکبت و تباهی خود به جان یکدیگر افتاده اند. احمدی نژاد به عنوان ریاست جمهوری گریبان برادران لاریجانی را می گیرد تا پرونده آنان را به عنوان بزرگترین دزدها پیش رو بگذارد تا خود را پاک و منزه جلوه دهد!!!!!
این ماجرای عمومی حاکم بر رژیم ویرانگر در ایران است که در تمام زمینه ها به چشم می آید و همین نیز این روزها در فوتبال جمهوری اسلامی دیده می شود.آخرین برنامه نود ) دوشنبه 11 فوریه ) که از سیمای جمهوری اسلامی در چند ساعت به روی آنتن فرستاده شد ، گویای حال و روز عمومی دست اندکاران این نظام جنایتکار و تبهکار بود و چند مهره وابسته به رژیم (مدیر عامل سابق وحال حاضرگهردرود ،حاج فتح الله زاده ،امیر قلعه نوعی ،امیر عابدینی )در این برنامه ظاهر شدند و یکدیگر را به فساد و آلودگی نسبت دادند. امیر قلعه نوعی در مصاحبه عمومی از خیانت عادل فردوسی پور به فوتبال ایران در طول ده سال گذشته گفت و با صراحت مجری برنامه نود را در صف دشمنان فوتبال ایران قرار داد ! در این برنامه چند ثانیه سکوهای تماشاگران استقلال را نیز به نمایش گذاشته شد تا بشنویم شعار : فردوسی پور دلال است –دشمن استقلال است !
لازم به اشاره است که این روزها در محافل رسانه ای ورزش ایران گفته می شود که فردوسی پور 300 میلیون تومان از مسئولان آگهی های تجاری اطراف زمین های فوتبال به صورت نقد دریافت کرده است و شعار استقلالی ها برپایه همین گفته ها بود !!مسئله ای که نگارنده از صحت آن اطلاعی ندارد.
در این حال فردوسی پور هم دست به تلفن شد و فتح الله زاده را به روی خط آورد تا از رئیس باشگاه استقلال یاری بگیرد وحاج فتح الله زاده وقتی به روی خط آمد حرفی زد که قابل تعمق است ! و آن اینکه آقای فردوسی پور ما همه با هم هستیم و در این چند سال یارو قار یکدیگر بوده ایم !!!!( فردوسی پور هم هیچ اعتراضی به این گفته حاج فتح الله نکرد!!!) در حالیکه فردوسی پور مجری وتهیه کننده برنامه نود است و حاج فتح الله خواهر زاده آقا محمدی از ارکان امنیتی نظام و مامور به فوتبال وهیچ ربطی نبایدهم به داشته باشند !!!
براستی حاج فتح الله یک حرف زد تا بدانیم که همه دست اندکاران امروز فوتبال جمهوری اسلامی یارو قار هم هستند و بی دلیل نیست که به قول خود حضرات فوتبال ایران از سر تا پا فاسد و آلوده گشته است.
زهی تاسف که مردم گیج و خوابزده آن سر زمین در داخل و خارج خیال می کنند که برنامه نود تیشه را برداشته و به ریشه نظام میزند!!!!
به واقع تا چه اندازه باید خوش خیال بود و پنداشت که در سیمای جمهوری اسلامی که کاملا یک محیط امنیتی است یک برنامه هر هفته چهار – پنج ساعت تیشه را برداشته به ریشه نظام اسلامی میزند ! و ماموران حراست هم هیچ گاه نمی فهمند !!!!
براستی که باید به حال خودمان گریه کنیم که پس از 34 سال هنوز هم فریب می خوریم و هیچ گاه حاضر به یک ساعت اندیشیدن نیستیم !!!
حرف آخر اینکه آخرین برنامه نود را باید چند بار تماشا کنیم تا هر خوش خیال نیز در یابد که چه کسانی نقش آفرین فوتبال فاسد و کثیف در جمهوری اسلامی هستند و همه آنان نقش خود را بازی می کنند و سالهاست که هیچ آدم شرافتمندی نه تنها در فوتبال جمهوری اسلامی بلکه در تمام زمینه ها باقی نمانده است!!!!!
لینک صحبت های حاج فتح الله با فردوسی پور: http://www.youtube.com/watch?v=qss1k30de3k&feature=youtu.be
یکبار دیگر حرف فتح الله زاده را تکرار می کنم که می گوید: آقای فردوسی پور ما همه با هم هستیم و در این چند سال یارو قار یکدیگر بوده ایم !!!!و سکوت فردوسی پور!!!!

آیا الینا در نه سالگی باید از مسابقات قهرمانی جهان بازنشسته شود؟

الینا قاضی عسگر ۸ ساله است. در سه ساگلی و به طور تصادفی در یکی از استخرهای شهر اصفهان، استعداد او کشف شد. الینا که به همراه مادر خود به استخر رفته بود، در بخش کودکان و کم عمق با تیوب مشغول بازی می‌شود. ناگهان او را در قسمت سه متری و عمیق استخر مشاهده می‌کنند، که بدون هیچ واهمه‌ای شنا می‌کند.

مربی حاضر در استخر متوجه شجاعت او می‌شود و پس از سه جلسه آموزش و تمرین، بدون تیوب و براحتی، او را برای شنا آزاد می‌گذارند. والدین او هفت ماه و بطور مداوم برای او مربی می‌گیرند.

در چهار سالگی قهرمان مسابقات زیر نه سال در استان اصفهان و در پنج سالگی قهرمان مسابقات زیر نه سال در کل کشور می‌شود. به همراه سه دختر دیگر، برای مسابقات جهانی تایلند اعزام می‌شوند که نتیجه شگفت انگیز آن نایب قهرمانی جهان است.

جالب اینجاست که در همین مسابقات، ابتدا از نفر اول حدود سه متر جلو‌تر بوده است که متاسفانه در لحظات آخر دچار گرفتگی عضله می‌شود، ولی با همت و تلاش غیرقابل وصفی خود را به پایان خط می‌رساند و چند سانتی متر عقب‌تر از دختری ایتالیائی، نایب قهرمان جهان می‌شود.

میل به یادگیری در این دختر محدود به شنا نیست، بزرگ‌ترین تاسف الینا پس از قرار گرفتن روی سکوی نایب قهرمانی، نداشتن توانائی مناسب برای مکالمه انگلیسی با قهرمان ایتالیائی بوده است. او به پدر و مادرش گفته بود که دختر قهرمان با اینکه ایتالیائی بود ولی با من انگلیسی احوال پرسی کرد که نتوانستم جواب بدهم. بلافاصله پس از بازگشت به کلاس زبان می‌رود، اکنون علاوه بر انگلیسی که یاد گرفته، به یادگیری زبان فرانسه نیز علاقه نشان می‌دهد.

روز به روز مهارتهای او در انواع شنا و شیرجه بالا می‌رود. اما این تنها استعداد ورزشی او نیست، هم اکنون الینا کمربند مشکی کاراته هم دارد که قهرمان اصفهان شده و منتظر مسابقات کشوری است. بدون تردید چنین دختر شاداب و بااستعدادی باعث افتخار است. والدین او نیز هر چه در توان داشته‌اند برای پیشرفت او هزینه کرده‌اند.

اما الینا با این همه استعداد یک مشکل بزرگ دارد، او در نه سالگی باید از مسابقات قهرمانی جهان بازنشسته شود! دختران پس از نه سال اجازه شرکت در مسابقات بین المللی شنا را ندارند. خانواده او چه کاری باید بکند؟ برای آینده الینا چه کاری از دست آنها ساخته است؟

اگر جای این خانواده بودیم چه می‌کردیم؟ آنطور که پدر ایشان برای من تعریف می‌کرد، فدراسیون شنا در حال طراحی لباسی مناسب است. البته نظر به تجربه فوتبال بانوان، در ورزشی مثل شنا، بعید به نظر می‌رسد طرحی موفق باشد.

آیا الینا، نایب قهرمان جهان در هشت سالگی، فقط امکان درخشش در مسابقاتی را خواهد داشت که در پنج ساگلی! قله‌های آن را فتح کرده است؟

نسل سوخته بعد از انقلاب

جامعه ورزش ما و خصوصاً فوتباليست‌ها دارند حساب خود را از مردم جدا مي‌كنند

غلامحسين شعباني

يكي از اوصاف رذيله اخلاقي، خودخواهي و خودپسندي است. تحمل فرد خودخواه بسيار دشوار است و حضور او در هر جا باعث آزار اطرافيان مي‌شود. همه ما كمابيش با افرادي روبرو شده‌ايم كه اين خصلت ناروا را داشته‌اند و ديده‌ايم كه چگونه حضورشان حتي باعث از هم پاشيدگي يك جمع مي‌شود. محيطي را تصور كنيد كه در آن افراد خودپسند به دور هم گرد آيند، آيا به نظر شما اصلاً چنين جمعي پا مي‌گيرد؟ اگر اين كار در سطح گسترده‌تري صورت گيرد گمان مي‌كنيد اصلاً جامعه‌اي پا مي‌گيرد؟

بنيان اصلي و اساسي هرجامعه‌اي حاكميت اخلاق و قانون است و اگر قرار باشد در اجتماع هر كسي فقط به فكر خود باشد به طور قطع آن جامعه در خطر فروپاشي قرار خواهد گرفت.

خودپسندي و خودخواهي فقط جنبه‌ فردي ندارد و مي‌تواند به صورت‌هاي ديگري هم ظهور كند. اينكه ملتي خود را برتر بداند و همه چيز را فقط براي خود بخواهد يكي از انواع آن است. قوميت‌پرستي، نژادپرستي و ... هر كدام نمونه‌اي هستند از خودخواهي در محدوده‌اي گسترده‌تر. يكي از انواع خودپسندي‌ها در سطح اجتماع اين است كه يك گروه اجتماعي بدون در نظر گرفتن شرايط كل جامعه فقط و فقط در فكر خود و منافع گروه خود بوده و هيچ نظاره نكنند كه در ساير اقشار چه مي‌گذرد و آن‌ها چگونه زندگي مي‌كنند.

جامعه ورزش هميشه اين افتخار را داشته است كه به دور از منافع صنفي و گروهي در فكر افراد ضعيف بوده و هميشه براي احقاق حق آن‌ها تلاش كرده است. پاره‌اي اوقات حتي ورزشكاران پا بر روي حق و حقوق خود گذاشته و آن را خرج كساني كرده‌اند كه توان كافي نداشته‌اند. اين بدون ترديد اوج عبور از خودخواهي و خودپسندي است و مصداق جود و احسان است. متاسفانه، ديري است كه اين اخلاق حسنه از جامعه ورزش ما رخت بر  بسته و ديگر آن حال و هوايي كه مردم ورزشكاران را پشت و پناه خود مي‌دانستند وجود ندارد. حالا به نظر مي‌رسد جامعه ورزش ما و خصوصاً فوتباليست‌ها دارند حساب خود را از مردم جدا مي‌كنند. كار اين جدايي به آنجا كشيده كه ديگر مسئولان ما هم به اين باور رسيده و فارغ از آن كه در جامعه چه مي‌گذرد هزينه‌هاي بسياري كه برخي اوقات بيهوده هم هست براي  فوتبالی ها انجام مي‌دهند. بايد بپذيريم كه ما همه در يك جامعه زندگي مي‌كنيم و بايد كار را به شكل عمومي انجام دهيم نه آنكه هر كسي و قشري فقط به فكر خود باشد.

نگاهي كنيد به آنچه كه اين روزها پيرامون كمبود ارز براي واردات مطرح است، تا به راحتي دريابيد وقتي در جامعه‌اي همبستگي نباشد و هر كس فقط خود را ببيند چه بلايي ممكن است بر سر آن بيايد. دكتر زالي عضو شوراي عالي نظام‌پزشكي طي مصاحبه‌اي گفته است خودروهاي لوكس با ارز دولتي مي‌آيند و ما نگران تأمين دارو هستيم. ايشان تأكيد كرده‌اند پرداخت هزينه‌ سلامت توسط مردم به اين معناست كه بسياري از افراد مجبورند زندگي خود را براي سلامتشان بفروشند. در همين حال در اخبار مي‌خوانيم كه وزارت بهداشت از كمبود ارز براي واردات داروهاي حياتي گله دارد و يك مقام آگاه در بانك مركزي مي‌گويد ارز دولتي گرفتند و به جاي دارو، لوازم آرايشي وارد كردند.

با خواندن اين خبرها چه احساسي به شما دست مي‌دهد آيا اين است تأسي جستن به پيام خداوند مبني بر يد واحده بودن؟ مگر خداوند با جماعت نيست پس ما را چه شده است كه به سادگي فرديت و قشري‌گرايي و گروه‌پرستي را جانشين اجماعي مي‌كنيم كه خداوند با آن است؟ چون بحث ما در حوزه ورزش است فقط چند خبر را مي‌آورم تا ببينیم ما به عنوان اهالي ورزش آيا مي‌توانيم هم چنان با وجدان آسوده زندگي كنيم و اصلاً انديشه نكنيم كه در اين جامعه دارد چه مي‌گذرد و چه هزينه‌هايي لازم‌تر است؟

1ـ به گزارش تابناك روح‌الله پيري يكي از كارگران خدماتي اداره كل ورزش و جوانان تهران به علت نامعلومي دست به خودكشي زد. متاسفانه شنيده شده نامبرده كه از لحاظ مالي وضعيت مناسبي نداشت، به خاطر نگرفتن حقوق معوقه‌اش به خاطر فقر مالي براي مداواي فرزندش درخواست وام نموده كه با كمال تأسف با درخواست وام موافقت نشده و به همين علت با قرص برنج خودكشي كرد.

2ـ جاهد جهانشاهي، مترجم و منتقد پيشكسوت تئاتر، در حين كوهنوردي درگذشت. به گزارش ايسنا همسر جهانشاهي ضمن اعلام اين خبر گفت اين نويسنده، مترجم و منتقد تئاتر ساعت 30/9 دقيقه پنج‌شنبه 23 آذر در حين كوهنوردي در دركه، دچار ايست قلبي شد، و از دنيا رفته است. او از نبود كمك‌هاي اوليه در مسير كوهپيمايي انتقاد كرد.

3ـ خبرگزاري مهر نوشت جواد جهانگيرزاده نماينده اروميه در مجلس در واكنش به آتش‌سوزي مدرسه دخترانه شين‌آباد در پيرانشهر با انتفاد از ميزان اعتبارات اختصاص يافته به مدارس و محيط‌هاي آموزشي تصريح كرد با توجه به اين كه اينگونه حوادث مسبوق به سابقه بوده است مسئولان امر در وزارتخانه بايد حساسيت لازم را در اين خصوص به ويژه در نقاط سردسير كشور داشته باشند. وي ادامه داد متاسفانه اعتبارات صرف هزينه‌هاي غيرضروري نظير شام دادن و افطاري دادن شده و اكنون محيط‌هاي آموزشي با مشكل اعتبارات مواجه هستند و برخي هزينه‌هاي ضروري آ‌ن‌ها به دليل كمبود اعتبارات پرداخت نمي‌شود.

4ـ داستان زلزله‌زدگان و كمك‌هايي كه در اين فصل سرما لازم دارند را هم به خوبي مي‌دانيد.

اينها‌ در كنار بسياري از خبرهاي ناگوار ديگر است كه عامل اصلي آن‌ها فقر و نداري است. خوب دقت كنيد واقعاً چنين نيست كه پول كم است بلكه مشكل اصلي بر سر چگونگي توزيع آن است. اگر به جاي دارو ماشين‌هاي لوكس و لوازم آرايشي وارد نشود، اگر به جاي هزينه كردن جهت شام و افطار هزينه‌هاي ضروري مدارس پرداخت شود، اگر به جاي پرداخت‌هاي آنچناني به فوتبالیست ها تلاش شود كه يك وام حداقلي به كارمندان و كارگران پرداخت شود، اگر به جاي پاداش‌هاي بيهوده و ساختن ورزشگاه‌هايي كه نمي‌توانيم از پس هزينه‌ نگهداري آن برآييم، حداقل كمك‌هاي اوليه را در مسير كوهنوردان مستقر كنيم و اگرهاي بسيار ديگري كه اگر انجام شوند، آيا باز هم شاهد چنين اخباري خواهيم بود؟ با بخش‌هاي ديگر جامعه كار ندارم اما حداقل در مورد ورزش اين نكته را مي‌دانم كه بسياري از هزينه‌هاي ما بيهوده است و به نظر مي‌رسد در اين شرايط اقتصادي و با اين انبوه مشكلات اين گونه هزينه كردن و پرداختن پول به يك ورزشكار نه مورد رضاي خداوند است و نه مورد رضايت بندگان او. آیا رضای خداوند در  این است که ، از نظر تامین دارو برای بیماران مشکل داشته باشیم و آنگاه ارز خود را خرج  مربی کنیم که نیم فصل عذر او را می خواهیم؟

بياييد از سر انصاف رفتار كنيم تا دچار قهر و نفرين الهي نشويم.
 

استاديوم ورزشي يا ميدان اعدام -استاديوم ورزشي سبزوار 27 دي 91

استاديوم ورزشي يا ميدان اعدام -استاديوم ورزشي سبزوار 27 دي 91

اينجا ايران است
چشمهايمان را نبنديم
كشور خودمان است
وقتي كه دستار به سران حكومت ميكنند
حتي ورزشگاه بوي مرگ ميدهد
مرگ نه! اعدام نه! حكومت مرگآفرينان نه!

انتخابات یا انتصابات انجمن نویسندگان و عکاسان ورزشی ایران

 امیر برادران


قراره بزودی انتخابات انجمن ورزشی نویسان ایران برگزار بشه انجمنی که خشت اول آن از ابتداد کج گذاشته شد و این کج نهادن خشت اول باعث شد  تا این انجمن  نیز همچون بسیاری از دیگر امور و زمینه های ورزشی ما در بستر قابل قبول و سازنده قرار نگیرد  و امروز بعد از این همه سال با کمترین اعتبار همراه باشد .گردن گذاشتن به حرکتی غلط و مردود از همان آغاز باعث شد تا انجمن به اصطلاح نویسندگان و عکاسان ورزشی  ایران از رکن اول و اصل تردید ناپذیر کار روزنامه نگاری  یعنی استقلال حرفه ای دور شود!! رئیس این انجمن به اصطلاح ورزش نویسان ایران  را از نزدیک نمی شناسم و قصد توهین هم ندارم اما ایشان پیرامون دیدار تیم های ملی فوتبال ایران و کره جنوبی مطلبی قلمی کرد  تا بیش از پیش بدانیم که چه کسی و با چه میزان دانشی 17 سال در این پست نشسته است.او می گوید که:
جنگ روانی کارلوس کی‌روش به ویژه پس از اخراج شجاعی در این برد بی تاثیر نبود. وی با این روش توانست هم بر عملکرد تیم خود و هم بر بازیکنان حریف و داوری تاثیر بگذارد و نتیجه مثبت این روش زیرکانه !!سرمربی تیم ملی، علیرغم دریافت کارت قرمز از داور، در پایان بازی بر همگان مشهود بود. http://isna.ir/fa/news/91072717731/یادداشتی-درباره-پیروزی-تیم-ملی-ایران-براب
براستی چه می توان گفت که کسی عنوان ریاست انجمن ورزشی نویسان ایران را  در طول 17 سال عهده دار است !حرکت مردود و احمقانه کی روش را زیرکانه قلمداد کند!
خود کی روش 48 ساعت بعد از مسابقه که آرام شده بود، در مصاحبه ای با فارس: از اینکه اخراج شدید چه حسی داشتید؟
حس خوبی نداشتم و از این رفتارم راضی نیستم چون به داور فرصت دادم مرا جریمه و از زمین مسابقه اخراجم کند. نباید این اجازه را به او می دادم. اشتباه من و مسعود یک شکل بود چون ما هر دو اخراج شده بودیم!!

در این میان بد نیست یادآوری کنیم که  نماینده وزرات کشور جمهوری اسلامی در 17 سال پیش و به هنگام انتخاب رئیس برای انمجن ورزشی نویسان ایران در پاسخ به نویسندگان ورزشی که گفته بودند این انجمن سیاسی نیست و اجازه بدهید تا خودمان انتخاب کنیم ! گفت: از نظر ما حتی انجمن حمایت از بیماران کلیوی هم سیاسی است!!
نماینده وزارت کشور همچنین  به اعضای هیت مدیره به گونه ای علنی و مستقیم گفت که چنانچه آقای سیدعبدالحمید احمدی را به عنوان رئیس انتخاب (بخوانیم انتصاب) کنید وزرارت کشور این انجمن را تایید میکند و به رسمیت می شناسد و در غیر این صورت هرگز!!
 و بدینسان آقای سیدعبدالحمید احمدی 17 سال است که رئیس انجمن ورزشی نویسان در جمهوری اسلامی است!! انجمنی که دبیرکل سابق آن (منوچهر زندی ) می گوید: درچند سال گذشته در ورزش ایران تغییرات عجیبی رخ داده و به عنوان یک فرد ورزشی کمتر مدیران حال حاضر ورزش کشوررا می شناسم. در گذشته بیشتر مدیران ورزش از جنس ورزش بودند، اما امروز دیگر به این شکل نیست و اگر هم مدیر ورزشی باقی مانده باشد به طور کامل در اختیار مدیران بالادست خود قرار گرفته است!! وی تاکید کرد: دبیرکلی که قدرت لازم را در اختیار ندارد، و به دلیل عدم امکان برقراری ارتباط با مدیریت ورزش امکان جذب پول وامکانات را ندارد !!بهتراست جای خود را به فرد دیگری دهد!!


آنچکه تردید ناپزیر است، این است که انتخابات در حکومتی چون جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه هیچ معنا و مفهومی به شکل معمول ندارد و از همان آغاز این حکوت ویرانگر دیده ایم که همه گاه با این حیله و فریب که فعلا تن به این غلط بدهیم تا در آینده بتوانیم آن را تغییر دهیم و به درست دست پیدا کنیم!!!
جمهوری اسلامی با همین رنگ و ریا شکل گرفت و از آن پس نیز آنان که به پای صندوق رای رفته اند ، همواره ناگزیر بوده اند تا به خیال خود بد را به جای بدتر انتخاب کنند که همین امر گویای 34 سال تکیه بر باد است!!
حرف آخر اینکه انجمن به اصطلاح ملی نویسندگان و عکاسان ورزشی ایران در سال 1374 به همان شکلی به راه افتاد که مثل همه جای دیگر خشت اول کاملا کج گذاشته شد تا هرگز ذره ای اعتبار و احترام بدست نیاید!!

شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!

Foto: ‎شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!
امیر حسین برادران –همین چند هفته پیش بود که مقاله ای نوشتم تحت عنوان << در خارج خبری نیست،وجدان های داخلی نخوابیده است!!
نوشتم که برای آنکه بدانیم که هنوز درمیان قلم زن های داخلی فوتبال ایران همه وجدانها نخوابیده و تلنگر صداقت بر قلم خورده است،اشاره ای کردم به مقاله ای در روز نامه اعتماد و به بخشی از نوشته ورزشی نویسی بنام علی عالی با عنوان <<مگر چه اتفاقي براي فوتبال افتاده؟>>که می نویسد: اين شكست‌ها و پيروزي‌ها و اين امتيازات به دست آمده و از دست رفته، «حق» ما نيست. صعود كردن يا نكردن به جام‌جهاني هم دردي از فوتبال ايران درمان نمي‌كند چراكه پايه‌هاي ساختاري فوتبال ايران روي پوشال است !!
و همینطور اشاره ای کردم به نوشته هیوا یوسفی در سر مقاله سایت جهان ورزش که خطاب به کسانی که می گویند: بگذارید با همین پیروزی خوش باشیم!!
می نویسد: اگر گوش شنوایی بود، حال و روز ما این نبود که هست. اینکه به لبنان ببازیم، که قطر تهدیدمان کند و در تهران نتوانیم به اندازه انگشتان یک دست به دروازه کره جنوبی نزدیک شویم و برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان به ازبکستا ن ببازیم!!
این همان وجدان نخوابیده است و مهم این است که از داخل ایران به صدا در می آید نه در خارج و رسانه هایی  چون بی بی سی فارسی که کارشناس آن(محمد تقوی ) مشاور فتح الله زاده و امیر قلعه نوعی است!! که می گوید: تیم ملی فوتبال ایران از زمانی که کی‌روش را بعنوان سرمربی انتخاب کرده به سیستم کاملاً تهاجمی پیشرفته 3-3-4 روی آورده!!!!
(پنج بازی و فقط دو گل)!!
بسیار شرم آور است که دردنیای به اصطلاح آزاد و رسانه های مدعی دمکراسی وبیان واقعیت و حقیقت می بینیم که حتی یک خط از آنچه که دربعضی از رسانه های داخل به چاپ میرسد ،در این رسانه های امریکایی و اروپایی بیان نمی شود و جمعه شب بار دیگر بی بی سی فارسی با شارلاتانی تمام با کی روش مصاحبه میکند و در این مصاحبه سفارشی و فرمایشی ،مصاحبه کننده یک آدم عقب افتاده بنام پوریا ژافره است که خود او هم با سفارش و پارتی بازی بهرام افشار زاده دبیرکل مادام العمر کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی به بی بی سی فارسی آمده است!!
 در شرایطی که جوانان آن سرزمین درافسردگی و ناامیدی کامل بسر می برند، این عقب افتاده با کی روش از شرایط خوب ایران و کباب های خوشمزه و شیرینی های تر و تازه  صحبت میکند!!
 
کارلوس کی‌روش با با تزویر و ریا تمام دلیل افت و ناکامی تیم ملی را عملکرد ضعیف پرسپولیس در چندان ماه گذشته می داند و می گوید: "متاسفانه وضعیت پرسپولیس تیم ملی را هم تحت تاثیر قرار داده است!!
کی روش هیچوقت به لیگ و تیم های آن نه کاری داشت و نه اعتمادی و برای همین هم لیگ را تعطیل می کرد تا در اردو های بلند مدت تیم را آماده کند اما امروز از آنجا که با مانول اختلاف داشت و حاشیه زیادی برای تیم ملی ایجاد کرد! این را بهانه قرار میدهد ! در داخل ایران ورزشی نویس بنام علي مغاني  می نویسند : كي روش و ژوزه از سال هاي دور با هم اختلاف دارند و چشم ندارند همديگر را ببينند. آيا هزينه هاي اين اختلاف كهنه بايد از كيسه فوتبال ايران پرداخت شود؟
. فوتبال توسعه نيافته ايران، با همه دردها و كمبودهايش، با همه مشكلات هولناك اقتصادي اش، دست نياز به سوي «خارجي»ها دراز مي كند تا اتمسفر تازه اي را تجربه كند. اما اگر قرار باشد مربيان خارجي هم در اين فوتبال، «بازتوليد مربيان ايراني» باشند، احساس نمي كنيد چه كلاه گشادي سر ما رفته است؟
مهدی مهدوی کیا یکی از با اخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران می گوید: 
خیلی دوست داشتم درگیری لفظی کی‌روش و ژوزه در کشور خودشان حل شود تیم ملی و پرسپولیس ضربه می‌خورند!! 
 حمید صدر در ایران می نویسد:وقتی کارلوس آمد تصور می کردیم با حرفه ای تمام عیاری روبرو هستیم! زمان سپری شد و سپری.... از اندیشه های خوش در تیم ملی نشانی نیامد و کارلوس حوصله کشف استعدادهای این مرز و بوم را هم به خود نداد!!!!

کی روش در طول سالهای دستیار مربیگری در منچستر یوناتید هرگز اجازه و امکان این را نمی یابد تا نظرات و سلیقه های شخصی خود در تیم انگلیسی وارد کند اما همین کی روش با حضور در فوتبال ایران به قول هموطن او یعنی مانوئل ژوزه، مربی سابق پرتغالی پرسپولیس،چهره واقعی خود را بروز میدهد و باز هم به قول مانوئل سعی میکند تا با بعضی از بازیکنان رابطه خصوصی و بدور از حرفه ای گری برقرار کند تا بتواند تیم را کاملا در دست داشته باشد.
کی روش در گفتگوی بی ارزش و نمایشی در بی بی سی فارسی می گوید که به تماشای دو تیم انگلیسی تاتنهام و ردینیگ رفته است تا بازیکنان و حریفانی را ببینید که شاید روزی تیم ملی ایران با آنان روبرو شود!!!
 براستی حرفی از این ابلهانه تر و مسخره تر می توان از دهان یک مربی دورغگو و نیرنگ باز شنید!؟ کی روش تا آنجا در فوتبال فاسد ایران غرق شده که روی دست همه کلاه بردار های فوتبال امروز ایران بلند شده و حرفهایی میزند که حتی چهره معلوم الحالی چون سردار محمد رویانیان ، رئیس انتصابی پرسپولیس نیز از گفته های کی روش شکایت دارد !! 
کی روش در این گفتگوی تاریخی و برنامه ریزی شده از سوی داخل و خارج همچنین شکر خورد میکند و یاد آور می شود که به مسئو لان فدارسیون فوتبال جمهوری اسلامی گفته که نباید با تقویم فدارسیون جهانی فوتبال (فیفا ) هماهنگ باشند و این تقویم به درد کشورهای در جه یک فوتبال می خورد !!!
 به واقع آیا این شالارتان بزرگ  نمی داند که تمام کشور های عضو فیفا  باید بر اساس تقویم فیفا برای مسابقات بین الملی  برنامه ریزی کنند و حتی کشورهای درجه سه و چهار نیز طبق تقویم فیفا عمل می کنند ! پیش از این بارها گفته بودیم که کی روش گمان می کند به فوتبالی آمده که هیچ سابقه و اعتباری نداشته و اوست که براین فوتبال منت گذاشته و به جمع یک مشت آدم نا دان و بدور از حداقل فهم فوتبال وارد شده است  و نسخه هایی عجیب و غریب بدست این و آن میدهد البته شاید مشاوران پشت پرده به کی روش نگفته اند که فوتبال ایران همیشه دارای مردان بزرگ و با دانش بوده و اینان که دور و بر او هستند ، همگی افراد آویزان به فوتبال هستند و حقیر ترین افراد !!
آیا کی روش می داند که برای مثال شادروان منصور امیر آصفی 19 سال پیش در مورد حل مشکلات فوتبال در جمهوری اسلامی چنین گفته است :     مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد !!!‎
Foto: ‎شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!
امیر حسین برادران –همین چند هفته پیش بود که مقاله ای نوشتم تحت عنوان << در خارج خبری نیست،وجدان های داخلی نخوابیده است!!
نوشتم که برای آنکه بدانیم که هنوز درمیان قلم زن های داخلی فوتبال ایران همه وجدانها نخوابیده و تلنگر صداقت بر قلم خورده است،اشاره ای کردم به مقاله ای در روز نامه اعتماد و به بخشی از نوشته ورزشی نویسی بنام علی عالی با عنوان <<مگر چه اتفاقي براي فوتبال افتاده؟>>که می نویسد: اين شكست‌ها و پيروزي‌ها و اين امتيازات به دست آمده و از دست رفته، «حق» ما نيست. صعود كردن يا نكردن به جام‌جهاني هم دردي از فوتبال ايران درمان نمي‌كند چراكه پايه‌هاي ساختاري فوتبال ايران روي پوشال است !!
و همینطور اشاره ای کردم به نوشته هیوا یوسفی در سر مقاله سایت جهان ورزش که خطاب به کسانی که می گویند: بگذارید با همین پیروزی خوش باشیم!!
می نویسد: اگر گوش شنوایی بود، حال و روز ما این نبود که هست. اینکه به لبنان ببازیم، که قطر تهدیدمان کند و در تهران نتوانیم به اندازه انگشتان یک دست به دروازه کره جنوبی نزدیک شویم و برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان به ازبکستا ن ببازیم!!
این همان وجدان نخوابیده است و مهم این است که از داخل ایران به صدا در می آید نه در خارج و رسانه هایی  چون بی بی سی فارسی که کارشناس آن(محمد تقوی ) مشاور فتح الله زاده و امیر قلعه نوعی است!! که می گوید: تیم ملی فوتبال ایران از زمانی که کی‌روش را بعنوان سرمربی انتخاب کرده به سیستم کاملاً تهاجمی پیشرفته 3-3-4 روی آورده!!!!
(پنج بازی و فقط دو گل)!!
بسیار شرم آور است که دردنیای به اصطلاح آزاد و رسانه های مدعی دمکراسی وبیان واقعیت و حقیقت می بینیم که حتی یک خط از آنچه که دربعضی از رسانه های داخل به چاپ میرسد ،در این رسانه های امریکایی و اروپایی بیان نمی شود و جمعه شب بار دیگر بی بی سی فارسی با شارلاتانی تمام با کی روش مصاحبه میکند و در این مصاحبه سفارشی و فرمایشی ،مصاحبه کننده یک آدم عقب افتاده بنام پوریا ژافره است که خود او هم با سفارش و پارتی بازی بهرام افشار زاده دبیرکل مادام العمر کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی به بی بی سی فارسی آمده است!!
 در شرایطی که جوانان آن سرزمین درافسردگی و ناامیدی کامل بسر می برند، این عقب افتاده با کی روش از شرایط خوب ایران و کباب های خوشمزه و شیرینی های تر و تازه  صحبت میکند!!
 
کارلوس کی‌روش با با تزویر و ریا تمام دلیل افت و ناکامی تیم ملی را عملکرد ضعیف پرسپولیس در چندان ماه گذشته می داند و می گوید: "متاسفانه وضعیت پرسپولیس تیم ملی را هم تحت تاثیر قرار داده است!!
کی روش هیچوقت به لیگ و تیم های آن نه کاری داشت و نه اعتمادی و برای همین هم لیگ را تعطیل می کرد تا در اردو های بلند مدت تیم را آماده کند اما امروز از آنجا که با مانول اختلاف داشت و حاشیه زیادی برای تیم ملی ایجاد کرد! این را بهانه قرار میدهد ! در داخل ایران ورزشی نویس بنام علي مغاني  می نویسند : كي روش و ژوزه از سال هاي دور با هم اختلاف دارند و چشم ندارند همديگر را ببينند. آيا هزينه هاي اين اختلاف كهنه بايد از كيسه فوتبال ايران پرداخت شود؟
. فوتبال توسعه نيافته ايران، با همه دردها و كمبودهايش، با همه مشكلات هولناك اقتصادي اش، دست نياز به سوي «خارجي»ها دراز مي كند تا اتمسفر تازه اي را تجربه كند. اما اگر قرار باشد مربيان خارجي هم در اين فوتبال، «بازتوليد مربيان ايراني» باشند، احساس نمي كنيد چه كلاه گشادي سر ما رفته است؟
مهدی مهدوی کیا یکی از با اخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران می گوید: 
خیلی دوست داشتم درگیری لفظی کی‌روش و ژوزه در کشور خودشان حل شود تیم ملی و پرسپولیس ضربه می‌خورند!! 
 حمید صدر در ایران می نویسد:وقتی کارلوس آمد تصور می کردیم با حرفه ای تمام عیاری روبرو هستیم! زمان سپری شد و سپری.... از اندیشه های خوش در تیم ملی نشانی نیامد و کارلوس حوصله کشف استعدادهای این مرز و بوم را هم به خود نداد!!!!

کی روش در طول سالهای دستیار مربیگری در منچستر یوناتید هرگز اجازه و امکان این را نمی یابد تا نظرات و سلیقه های شخصی خود در تیم انگلیسی وارد کند اما همین کی روش با حضور در فوتبال ایران به قول هموطن او یعنی مانوئل ژوزه، مربی سابق پرتغالی پرسپولیس،چهره واقعی خود را بروز میدهد و باز هم به قول مانوئل سعی میکند تا با بعضی از بازیکنان رابطه خصوصی و بدور از حرفه ای گری برقرار کند تا بتواند تیم را کاملا در دست داشته باشد.
کی روش در گفتگوی بی ارزش و نمایشی در بی بی سی فارسی می گوید که به تماشای دو تیم انگلیسی تاتنهام و ردینیگ رفته است تا بازیکنان و حریفانی را ببینید که شاید روزی تیم ملی ایران با آنان روبرو شود!!!
 براستی حرفی از این ابلهانه تر و مسخره تر می توان از دهان یک مربی دورغگو و نیرنگ باز شنید!؟ کی روش تا آنجا در فوتبال فاسد ایران غرق شده که روی دست همه کلاه بردار های فوتبال امروز ایران بلند شده و حرفهایی میزند که حتی چهره معلوم الحالی چون سردار محمد رویانیان ، رئیس انتصابی پرسپولیس نیز از گفته های کی روش شکایت دارد !! 
کی روش در این گفتگوی تاریخی و برنامه ریزی شده از سوی داخل و خارج همچنین شکر خورد میکند و یاد آور می شود که به مسئو لان فدارسیون فوتبال جمهوری اسلامی گفته که نباید با تقویم فدارسیون جهانی فوتبال (فیفا ) هماهنگ باشند و این تقویم به درد کشورهای در جه یک فوتبال می خورد !!!
 به واقع آیا این شالارتان بزرگ  نمی داند که تمام کشور های عضو فیفا  باید بر اساس تقویم فیفا برای مسابقات بین الملی  برنامه ریزی کنند و حتی کشورهای درجه سه و چهار نیز طبق تقویم فیفا عمل می کنند ! پیش از این بارها گفته بودیم که کی روش گمان می کند به فوتبالی آمده که هیچ سابقه و اعتباری نداشته و اوست که براین فوتبال منت گذاشته و به جمع یک مشت آدم نا دان و بدور از حداقل فهم فوتبال وارد شده است  و نسخه هایی عجیب و غریب بدست این و آن میدهد البته شاید مشاوران پشت پرده به کی روش نگفته اند که فوتبال ایران همیشه دارای مردان بزرگ و با دانش بوده و اینان که دور و بر او هستند ، همگی افراد آویزان به فوتبال هستند و حقیر ترین افراد !!
آیا کی روش می داند که برای مثال شادروان منصور امیر آصفی 19 سال پیش در مورد حل مشکلات فوتبال در جمهوری اسلامی چنین گفته است :     مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد !!!‎Foto: ‎شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!
امیر حسین برادران –همین چند هفته پیش بود که مقاله ای نوشتم تحت عنوان << در خارج خبری نیست،وجدان های داخلی نخوابیده است!!
نوشتم که برای آنکه بدانیم که هنوز درمیان قلم زن های داخلی فوتبال ایران همه وجدانها نخوابیده و تلنگر صداقت بر قلم خورده است،اشاره ای کردم به مقاله ای در روز نامه اعتماد و به بخشی از نوشته ورزشی نویسی بنام علی عالی با عنوان <<مگر چه اتفاقي براي فوتبال افتاده؟>>که می نویسد: اين شكست‌ها و پيروزي‌ها و اين امتيازات به دست آمده و از دست رفته، «حق» ما نيست. صعود كردن يا نكردن به جام‌جهاني هم دردي از فوتبال ايران درمان نمي‌كند چراكه پايه‌هاي ساختاري فوتبال ايران روي پوشال است !!
و همینطور اشاره ای کردم به نوشته هیوا یوسفی در سر مقاله سایت جهان ورزش که خطاب به کسانی که می گویند: بگذارید با همین پیروزی خوش باشیم!!
می نویسد: اگر گوش شنوایی بود، حال و روز ما این نبود که هست. اینکه به لبنان ببازیم، که قطر تهدیدمان کند و در تهران نتوانیم به اندازه انگشتان یک دست به دروازه کره جنوبی نزدیک شویم و برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان به ازبکستا ن ببازیم!!
این همان وجدان نخوابیده است و مهم این است که از داخل ایران به صدا در می آید نه در خارج و رسانه هایی  چون بی بی سی فارسی که کارشناس آن(محمد تقوی ) مشاور فتح الله زاده و امیر قلعه نوعی است!! که می گوید: تیم ملی فوتبال ایران از زمانی که کی‌روش را بعنوان سرمربی انتخاب کرده به سیستم کاملاً تهاجمی پیشرفته 3-3-4 روی آورده!!!!
(پنج بازی و فقط دو گل)!!
بسیار شرم آور است که دردنیای به اصطلاح آزاد و رسانه های مدعی دمکراسی وبیان واقعیت و حقیقت می بینیم که حتی یک خط از آنچه که دربعضی از رسانه های داخل به چاپ میرسد ،در این رسانه های امریکایی و اروپایی بیان نمی شود و جمعه شب بار دیگر بی بی سی فارسی با شارلاتانی تمام با کی روش مصاحبه میکند و در این مصاحبه سفارشی و فرمایشی ،مصاحبه کننده یک آدم عقب افتاده بنام پوریا ژافره است که خود او هم با سفارش و پارتی بازی بهرام افشار زاده دبیرکل مادام العمر کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی به بی بی سی فارسی آمده است!!
 در شرایطی که جوانان آن سرزمین درافسردگی و ناامیدی کامل بسر می برند، این عقب افتاده با کی روش از شرایط خوب ایران و کباب های خوشمزه و شیرینی های تر و تازه  صحبت میکند!!
 
کارلوس کی‌روش با با تزویر و ریا تمام دلیل افت و ناکامی تیم ملی را عملکرد ضعیف پرسپولیس در چندان ماه گذشته می داند و می گوید: "متاسفانه وضعیت پرسپولیس تیم ملی را هم تحت تاثیر قرار داده است!!
کی روش هیچوقت به لیگ و تیم های آن نه کاری داشت و نه اعتمادی و برای همین هم لیگ را تعطیل می کرد تا در اردو های بلند مدت تیم را آماده کند اما امروز از آنجا که با مانول اختلاف داشت و حاشیه زیادی برای تیم ملی ایجاد کرد! این را بهانه قرار میدهد ! در داخل ایران ورزشی نویس بنام علي مغاني  می نویسند : كي روش و ژوزه از سال هاي دور با هم اختلاف دارند و چشم ندارند همديگر را ببينند. آيا هزينه هاي اين اختلاف كهنه بايد از كيسه فوتبال ايران پرداخت شود؟
. فوتبال توسعه نيافته ايران، با همه دردها و كمبودهايش، با همه مشكلات هولناك اقتصادي اش، دست نياز به سوي «خارجي»ها دراز مي كند تا اتمسفر تازه اي را تجربه كند. اما اگر قرار باشد مربيان خارجي هم در اين فوتبال، «بازتوليد مربيان ايراني» باشند، احساس نمي كنيد چه كلاه گشادي سر ما رفته است؟
مهدی مهدوی کیا یکی از با اخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران می گوید: 
خیلی دوست داشتم درگیری لفظی کی‌روش و ژوزه در کشور خودشان حل شود تیم ملی و پرسپولیس ضربه می‌خورند!! 
 حمید صدر در ایران می نویسد:وقتی کارلوس آمد تصور می کردیم با حرفه ای تمام عیاری روبرو هستیم! زمان سپری شد و سپری.... از اندیشه های خوش در تیم ملی نشانی نیامد و کارلوس حوصله کشف استعدادهای این مرز و بوم را هم به خود نداد!!!!

کی روش در طول سالهای دستیار مربیگری در منچستر یوناتید هرگز اجازه و امکان این را نمی یابد تا نظرات و سلیقه های شخصی خود در تیم انگلیسی وارد کند اما همین کی روش با حضور در فوتبال ایران به قول هموطن او یعنی مانوئل ژوزه، مربی سابق پرتغالی پرسپولیس،چهره واقعی خود را بروز میدهد و باز هم به قول مانوئل سعی میکند تا با بعضی از بازیکنان رابطه خصوصی و بدور از حرفه ای گری برقرار کند تا بتواند تیم را کاملا در دست داشته باشد.
کی روش در گفتگوی بی ارزش و نمایشی در بی بی سی فارسی می گوید که به تماشای دو تیم انگلیسی تاتنهام و ردینیگ رفته است تا بازیکنان و حریفانی را ببینید که شاید روزی تیم ملی ایران با آنان روبرو شود!!!
 براستی حرفی از این ابلهانه تر و مسخره تر می توان از دهان یک مربی دورغگو و نیرنگ باز شنید!؟ کی روش تا آنجا در فوتبال فاسد ایران غرق شده که روی دست همه کلاه بردار های فوتبال امروز ایران بلند شده و حرفهایی میزند که حتی چهره معلوم الحالی چون سردار محمد رویانیان ، رئیس انتصابی پرسپولیس نیز از گفته های کی روش شکایت دارد !! 
کی روش در این گفتگوی تاریخی و برنامه ریزی شده از سوی داخل و خارج همچنین شکر خورد میکند و یاد آور می شود که به مسئو لان فدارسیون فوتبال جمهوری اسلامی گفته که نباید با تقویم فدارسیون جهانی فوتبال (فیفا ) هماهنگ باشند و این تقویم به درد کشورهای در جه یک فوتبال می خورد !!!
 به واقع آیا این شالارتان بزرگ  نمی داند که تمام کشور های عضو فیفا  باید بر اساس تقویم فیفا برای مسابقات بین الملی  برنامه ریزی کنند و حتی کشورهای درجه سه و چهار نیز طبق تقویم فیفا عمل می کنند ! پیش از این بارها گفته بودیم که کی روش گمان می کند به فوتبالی آمده که هیچ سابقه و اعتباری نداشته و اوست که براین فوتبال منت گذاشته و به جمع یک مشت آدم نا دان و بدور از حداقل فهم فوتبال وارد شده است  و نسخه هایی عجیب و غریب بدست این و آن میدهد البته شاید مشاوران پشت پرده به کی روش نگفته اند که فوتبال ایران همیشه دارای مردان بزرگ و با دانش بوده و اینان که دور و بر او هستند ، همگی افراد آویزان به فوتبال هستند و حقیر ترین افراد !!
آیا کی روش می داند که برای مثال شادروان منصور امیر آصفی 19 سال پیش در مورد حل مشکلات فوتبال در جمهوری اسلامی چنین گفته است :     مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد !!!‎شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!
امیر حسین برادران –همین چند هفته پیش بود که مقاله ای نوشتم تحت عنوان << در خارج خبری نیست،وجدان های داخلی نخوابیده است!!
نوشتم که برای آنکه بدانیم که هنوز درمیان قلم زن های داخلی فوتبال ایران همه وجدانها نخوابیده و تلنگر صداقت بر قلم خورده است،اشاره ای کردم به مقاله ای در روز نامه اعتماد و به بخشی از نوشته ورزشی نویسی بنام علی عالی با عنوان <<مگر چه اتفاقي براي فوتبال افتاده؟>>که می نویسد: اين شكست‌ها و پيروزي‌ها و اين امتيازات به دست آمده و از دست رفته، «حق» ما نيست. صعود كردن يا نكردن به جام‌جهاني هم دردي از فوتبال ايران درمان نمي‌كند چراكه پايه‌هاي ساختاري فوتبال ايران روي پوشال است !!
و همینطور اشاره ای کردم به نوشته هیوا یوسفی در سر مقاله سایت جهان ورزش که خطاب به کسانی که می گویند: بگذارید با همین پیروزی خوش باشیم!!
می نویسد: اگر گوش شنوایی بود، حال و روز ما این نبود که هست. اینکه به لبنان ببازیم، که قطر تهدیدمان کند و در تهران نتوانیم به اندازه انگشتان یک دست به دروازه کره جنوبی نزدیک شویم و برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان به ازبکستا ن ببازیم!!
این همان وجدان نخوابیده است و مهم این است که از داخل ایران به صدا در می آید نه در خارج و رسانه هایی چون بی بی سی فارسی که کارشناس آن(محمد تقوی ) مشاور فتح الله زاده و امیر قلعه نوعی است!! که می گوید: تیم ملی فوتبال ایران از زمانی که کی‌روش را بعنوان سرمربی انتخاب کرده به سیستم کاملاً تهاجمی پیشرفته 3-3-4 روی آورده!!!!
(پنج بازی و فقط دو گل)!!
بسیار شرم آور است که دردنیای به اصطلاح آزاد و رسانه های مدعی دمکراسی وبیان واقعیت و حقیقت می بینیم که حتی یک خط از آنچه که دربعضی از رسانه های داخل به چاپ میرسد ،در این رسانه های امریکایی و اروپایی بیان نمی شود و جمعه شب بار دیگر بی بی سی فارسی با شارلاتانی تمام با کی روش مصاحبه میکند و در این مصاحبه سفارشی و فرمایشی ،مصاحبه کننده یک آدم عقب افتاده بنام پوریا ژافره است که خود او هم با سفارش و پارتی بازی بهرام افشار زاده دبیرکل مادام العمر کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی به بی بی سی فارسی آمده است!!
در شرایطی که جوانان آن سرزمین درافسردگی و ناامیدی کامل بسر می برند، این عقب افتاده با کی روش از شرایط خوب ایران و کباب های خوشمزه و شیرینی های تر و تازه صحبت میکند!!

کارلوس کی‌روش با با تزویر و ریا تمام دلیل افت و ناکامی تیم ملی را عملکرد ضعیف پرسپولیس در چندان ماه گذشته می داند و می گوید: "متاسفانه وضعیت پرسپولیس تیم ملی را هم تحت تاثیر قرار داده است!!
کی روش هیچوقت به لیگ و تیم های آن نه کاری داشت و نه اعتمادی و برای همین هم لیگ را تعطیل می کرد تا در اردو های بلند مدت تیم را آماده کند اما امروز از آنجا که با مانول اختلاف داشت و حاشیه زیادی برای تیم ملی ایجاد کرد! این را بهانه قرار میدهد ! در داخل ایران ورزشی نویس بنام علي مغاني می نویسند : كي روش و ژوزه از سال هاي دور با هم اختلاف دارند و چشم ندارند همديگر را ببينند. آيا هزينه هاي اين اختلاف كهنه بايد از كيسه فوتبال ايران پرداخت شود؟
. فوتبال توسعه نيافته ايران، با همه دردها و كمبودهايش، با همه مشكلات هولناك اقتصادي اش، دست نياز به سوي «خارجي»ها دراز مي كند تا اتمسفر تازه اي را تجربه كند. اما اگر قرار باشد مربيان خارجي هم در اين فوتبال، «بازتوليد مربيان ايراني» باشند، احساس نمي كنيد چه كلاه گشادي سر ما رفته است؟
مهدی مهدوی کیا یکی از با اخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران می گوید:
خیلی دوست داشتم درگیری لفظی کی‌روش و ژوزه در کشور خودشان حل شود تیم ملی و پرسپولیس ضربه می‌خورند!!
حمید صدر در ایران می نویسد:وقتی کارلوس آمد تصور می کردیم با حرفه ای تمام عیاری روبرو هستیم! زمان سپری شد و سپری.... از اندیشه های خوش در تیم ملی نشانی نیامد و کارلوس حوصله کشف استعدادهای این مرز و بوم را هم به خود نداد!!!!

کی روش در طول سالهای دستیار مربیگری در منچستر یوناتید هرگز اجازه و امکان این را نمی یابد تا نظرات و سلیقه های شخصی خود در تیم انگلیسی وارد کند اما همین کی روش با حضور در فوتبال ایران به قول هموطن او یعنی مانوئل ژوزه، مربی سابق پرتغالی پرسپولیس،چهره واقعی خود را بروز میدهد و باز هم به قول مانوئل سعی میکند تا با بعضی از بازیکنان رابطه خصوصی و بدور از حرفه ای گری برقرار کند تا بتواند تیم را کاملا در دست داشته باشد.
کی روش در گفتگوی بی ارزش و نمایشی در بی بی سی فارسی می گوید که به تماشای دو تیم انگلیسی تاتنهام و ردینیگ رفته است تا بازیکنان و حریفانی را ببینید که شاید روزی تیم ملی ایران با آنان روبرو شود!!!
براستی حرفی از این ابلهانه تر و مسخره تر می توان از دهان یک مربی دورغگو و نیرنگ باز شنید!؟ کی روش تا آنجا در فوتبال فاسد ایران غرق شده که روی دست همه کلاه بردار های فوتبال امروز ایران بلند شده و حرفهایی میزند که حتی چهره معلوم الحالی چون سردار محمد رویانیان ، رئیس انتصابی پرسپولیس نیز از گفته های کی روش شکایت دارد !!
کی روش در این گفتگوی تاریخی و برنامه ریزی شده از سوی داخل و خارج همچنین شکر خورد میکند و یاد آور می شود که به مسئو لان فدارسیون فوتبال جمهوری اسلامی گفته که نباید با تقویم فدارسیون جهانی فوتبال (فیفا ) هماهنگ باشند و این تقویم به درد کشورهای در جه یک فوتبال می خورد !!!
به واقع آیا این شالارتان بزرگ نمی داند که تمام کشور های عضو فیفا باید بر اساس تقویم فیفا برای مسابقات بین الملی برنامه ریزی کنند و حتی کشورهای درجه سه و چهار نیز طبق تقویم فیفا عمل می کنند ! پیش از این بارها گفته بودیم که کی روش گمان می کند به فوتبالی آمده که هیچ سابقه و اعتباری نداشته و اوست که براین فوتبال منت گذاشته و به جمع یک مشت آدم نا دان و بدور از حداقل فهم فوتبال وارد شده است و نسخه هایی عجیب و غریب بدست این و آن میدهد البته شاید مشاوران پشت پرده به کی روش نگفته اند که فوتبال ایران همیشه دارای مردان بزرگ و با دانش بوده و اینان که دور و بر او هستند ، همگی افراد آویزان به فوتبال هستند و حقیر ترین افراد !!
آیا کی روش می داند که برای مثال شادروان منصور امیر آصفی 19 سال پیش در مورد حل مشکلات فوتبال در جمهوری اسلامی چنین گفته است : مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد !!!
(4 Fotos)