جامعه ورزش ما و خصوصاً فوتباليست‌ها دارند حساب خود را از مردم جدا مي‌كنند

غلامحسين شعباني

يكي از اوصاف رذيله اخلاقي، خودخواهي و خودپسندي است. تحمل فرد خودخواه بسيار دشوار است و حضور او در هر جا باعث آزار اطرافيان مي‌شود. همه ما كمابيش با افرادي روبرو شده‌ايم كه اين خصلت ناروا را داشته‌اند و ديده‌ايم كه چگونه حضورشان حتي باعث از هم پاشيدگي يك جمع مي‌شود. محيطي را تصور كنيد كه در آن افراد خودپسند به دور هم گرد آيند، آيا به نظر شما اصلاً چنين جمعي پا مي‌گيرد؟ اگر اين كار در سطح گسترده‌تري صورت گيرد گمان مي‌كنيد اصلاً جامعه‌اي پا مي‌گيرد؟

بنيان اصلي و اساسي هرجامعه‌اي حاكميت اخلاق و قانون است و اگر قرار باشد در اجتماع هر كسي فقط به فكر خود باشد به طور قطع آن جامعه در خطر فروپاشي قرار خواهد گرفت.

خودپسندي و خودخواهي فقط جنبه‌ فردي ندارد و مي‌تواند به صورت‌هاي ديگري هم ظهور كند. اينكه ملتي خود را برتر بداند و همه چيز را فقط براي خود بخواهد يكي از انواع آن است. قوميت‌پرستي، نژادپرستي و ... هر كدام نمونه‌اي هستند از خودخواهي در محدوده‌اي گسترده‌تر. يكي از انواع خودپسندي‌ها در سطح اجتماع اين است كه يك گروه اجتماعي بدون در نظر گرفتن شرايط كل جامعه فقط و فقط در فكر خود و منافع گروه خود بوده و هيچ نظاره نكنند كه در ساير اقشار چه مي‌گذرد و آن‌ها چگونه زندگي مي‌كنند.

جامعه ورزش هميشه اين افتخار را داشته است كه به دور از منافع صنفي و گروهي در فكر افراد ضعيف بوده و هميشه براي احقاق حق آن‌ها تلاش كرده است. پاره‌اي اوقات حتي ورزشكاران پا بر روي حق و حقوق خود گذاشته و آن را خرج كساني كرده‌اند كه توان كافي نداشته‌اند. اين بدون ترديد اوج عبور از خودخواهي و خودپسندي است و مصداق جود و احسان است. متاسفانه، ديري است كه اين اخلاق حسنه از جامعه ورزش ما رخت بر  بسته و ديگر آن حال و هوايي كه مردم ورزشكاران را پشت و پناه خود مي‌دانستند وجود ندارد. حالا به نظر مي‌رسد جامعه ورزش ما و خصوصاً فوتباليست‌ها دارند حساب خود را از مردم جدا مي‌كنند. كار اين جدايي به آنجا كشيده كه ديگر مسئولان ما هم به اين باور رسيده و فارغ از آن كه در جامعه چه مي‌گذرد هزينه‌هاي بسياري كه برخي اوقات بيهوده هم هست براي  فوتبالی ها انجام مي‌دهند. بايد بپذيريم كه ما همه در يك جامعه زندگي مي‌كنيم و بايد كار را به شكل عمومي انجام دهيم نه آنكه هر كسي و قشري فقط به فكر خود باشد.

نگاهي كنيد به آنچه كه اين روزها پيرامون كمبود ارز براي واردات مطرح است، تا به راحتي دريابيد وقتي در جامعه‌اي همبستگي نباشد و هر كس فقط خود را ببيند چه بلايي ممكن است بر سر آن بيايد. دكتر زالي عضو شوراي عالي نظام‌پزشكي طي مصاحبه‌اي گفته است خودروهاي لوكس با ارز دولتي مي‌آيند و ما نگران تأمين دارو هستيم. ايشان تأكيد كرده‌اند پرداخت هزينه‌ سلامت توسط مردم به اين معناست كه بسياري از افراد مجبورند زندگي خود را براي سلامتشان بفروشند. در همين حال در اخبار مي‌خوانيم كه وزارت بهداشت از كمبود ارز براي واردات داروهاي حياتي گله دارد و يك مقام آگاه در بانك مركزي مي‌گويد ارز دولتي گرفتند و به جاي دارو، لوازم آرايشي وارد كردند.

با خواندن اين خبرها چه احساسي به شما دست مي‌دهد آيا اين است تأسي جستن به پيام خداوند مبني بر يد واحده بودن؟ مگر خداوند با جماعت نيست پس ما را چه شده است كه به سادگي فرديت و قشري‌گرايي و گروه‌پرستي را جانشين اجماعي مي‌كنيم كه خداوند با آن است؟ چون بحث ما در حوزه ورزش است فقط چند خبر را مي‌آورم تا ببينیم ما به عنوان اهالي ورزش آيا مي‌توانيم هم چنان با وجدان آسوده زندگي كنيم و اصلاً انديشه نكنيم كه در اين جامعه دارد چه مي‌گذرد و چه هزينه‌هايي لازم‌تر است؟

1ـ به گزارش تابناك روح‌الله پيري يكي از كارگران خدماتي اداره كل ورزش و جوانان تهران به علت نامعلومي دست به خودكشي زد. متاسفانه شنيده شده نامبرده كه از لحاظ مالي وضعيت مناسبي نداشت، به خاطر نگرفتن حقوق معوقه‌اش به خاطر فقر مالي براي مداواي فرزندش درخواست وام نموده كه با كمال تأسف با درخواست وام موافقت نشده و به همين علت با قرص برنج خودكشي كرد.

2ـ جاهد جهانشاهي، مترجم و منتقد پيشكسوت تئاتر، در حين كوهنوردي درگذشت. به گزارش ايسنا همسر جهانشاهي ضمن اعلام اين خبر گفت اين نويسنده، مترجم و منتقد تئاتر ساعت 30/9 دقيقه پنج‌شنبه 23 آذر در حين كوهنوردي در دركه، دچار ايست قلبي شد، و از دنيا رفته است. او از نبود كمك‌هاي اوليه در مسير كوهپيمايي انتقاد كرد.

3ـ خبرگزاري مهر نوشت جواد جهانگيرزاده نماينده اروميه در مجلس در واكنش به آتش‌سوزي مدرسه دخترانه شين‌آباد در پيرانشهر با انتفاد از ميزان اعتبارات اختصاص يافته به مدارس و محيط‌هاي آموزشي تصريح كرد با توجه به اين كه اينگونه حوادث مسبوق به سابقه بوده است مسئولان امر در وزارتخانه بايد حساسيت لازم را در اين خصوص به ويژه در نقاط سردسير كشور داشته باشند. وي ادامه داد متاسفانه اعتبارات صرف هزينه‌هاي غيرضروري نظير شام دادن و افطاري دادن شده و اكنون محيط‌هاي آموزشي با مشكل اعتبارات مواجه هستند و برخي هزينه‌هاي ضروري آ‌ن‌ها به دليل كمبود اعتبارات پرداخت نمي‌شود.

4ـ داستان زلزله‌زدگان و كمك‌هايي كه در اين فصل سرما لازم دارند را هم به خوبي مي‌دانيد.

اينها‌ در كنار بسياري از خبرهاي ناگوار ديگر است كه عامل اصلي آن‌ها فقر و نداري است. خوب دقت كنيد واقعاً چنين نيست كه پول كم است بلكه مشكل اصلي بر سر چگونگي توزيع آن است. اگر به جاي دارو ماشين‌هاي لوكس و لوازم آرايشي وارد نشود، اگر به جاي هزينه كردن جهت شام و افطار هزينه‌هاي ضروري مدارس پرداخت شود، اگر به جاي پرداخت‌هاي آنچناني به فوتبالیست ها تلاش شود كه يك وام حداقلي به كارمندان و كارگران پرداخت شود، اگر به جاي پاداش‌هاي بيهوده و ساختن ورزشگاه‌هايي كه نمي‌توانيم از پس هزينه‌ نگهداري آن برآييم، حداقل كمك‌هاي اوليه را در مسير كوهنوردان مستقر كنيم و اگرهاي بسيار ديگري كه اگر انجام شوند، آيا باز هم شاهد چنين اخباري خواهيم بود؟ با بخش‌هاي ديگر جامعه كار ندارم اما حداقل در مورد ورزش اين نكته را مي‌دانم كه بسياري از هزينه‌هاي ما بيهوده است و به نظر مي‌رسد در اين شرايط اقتصادي و با اين انبوه مشكلات اين گونه هزينه كردن و پرداختن پول به يك ورزشكار نه مورد رضاي خداوند است و نه مورد رضايت بندگان او. آیا رضای خداوند در  این است که ، از نظر تامین دارو برای بیماران مشکل داشته باشیم و آنگاه ارز خود را خرج  مربی کنیم که نیم فصل عذر او را می خواهیم؟

بياييد از سر انصاف رفتار كنيم تا دچار قهر و نفرين الهي نشويم.
 

استاديوم ورزشي يا ميدان اعدام -استاديوم ورزشي سبزوار 27 دي 91

استاديوم ورزشي يا ميدان اعدام -استاديوم ورزشي سبزوار 27 دي 91

اينجا ايران است
چشمهايمان را نبنديم
كشور خودمان است
وقتي كه دستار به سران حكومت ميكنند
حتي ورزشگاه بوي مرگ ميدهد
مرگ نه! اعدام نه! حكومت مرگآفرينان نه!

انتخابات یا انتصابات انجمن نویسندگان و عکاسان ورزشی ایران

 امیر برادران


قراره بزودی انتخابات انجمن ورزشی نویسان ایران برگزار بشه انجمنی که خشت اول آن از ابتداد کج گذاشته شد و این کج نهادن خشت اول باعث شد  تا این انجمن  نیز همچون بسیاری از دیگر امور و زمینه های ورزشی ما در بستر قابل قبول و سازنده قرار نگیرد  و امروز بعد از این همه سال با کمترین اعتبار همراه باشد .گردن گذاشتن به حرکتی غلط و مردود از همان آغاز باعث شد تا انجمن به اصطلاح نویسندگان و عکاسان ورزشی  ایران از رکن اول و اصل تردید ناپذیر کار روزنامه نگاری  یعنی استقلال حرفه ای دور شود!! رئیس این انجمن به اصطلاح ورزش نویسان ایران  را از نزدیک نمی شناسم و قصد توهین هم ندارم اما ایشان پیرامون دیدار تیم های ملی فوتبال ایران و کره جنوبی مطلبی قلمی کرد  تا بیش از پیش بدانیم که چه کسی و با چه میزان دانشی 17 سال در این پست نشسته است.او می گوید که:
جنگ روانی کارلوس کی‌روش به ویژه پس از اخراج شجاعی در این برد بی تاثیر نبود. وی با این روش توانست هم بر عملکرد تیم خود و هم بر بازیکنان حریف و داوری تاثیر بگذارد و نتیجه مثبت این روش زیرکانه !!سرمربی تیم ملی، علیرغم دریافت کارت قرمز از داور، در پایان بازی بر همگان مشهود بود. http://isna.ir/fa/news/91072717731/یادداشتی-درباره-پیروزی-تیم-ملی-ایران-براب
براستی چه می توان گفت که کسی عنوان ریاست انجمن ورزشی نویسان ایران را  در طول 17 سال عهده دار است !حرکت مردود و احمقانه کی روش را زیرکانه قلمداد کند!
خود کی روش 48 ساعت بعد از مسابقه که آرام شده بود، در مصاحبه ای با فارس: از اینکه اخراج شدید چه حسی داشتید؟
حس خوبی نداشتم و از این رفتارم راضی نیستم چون به داور فرصت دادم مرا جریمه و از زمین مسابقه اخراجم کند. نباید این اجازه را به او می دادم. اشتباه من و مسعود یک شکل بود چون ما هر دو اخراج شده بودیم!!

در این میان بد نیست یادآوری کنیم که  نماینده وزرات کشور جمهوری اسلامی در 17 سال پیش و به هنگام انتخاب رئیس برای انمجن ورزشی نویسان ایران در پاسخ به نویسندگان ورزشی که گفته بودند این انجمن سیاسی نیست و اجازه بدهید تا خودمان انتخاب کنیم ! گفت: از نظر ما حتی انجمن حمایت از بیماران کلیوی هم سیاسی است!!
نماینده وزارت کشور همچنین  به اعضای هیت مدیره به گونه ای علنی و مستقیم گفت که چنانچه آقای سیدعبدالحمید احمدی را به عنوان رئیس انتخاب (بخوانیم انتصاب) کنید وزرارت کشور این انجمن را تایید میکند و به رسمیت می شناسد و در غیر این صورت هرگز!!
 و بدینسان آقای سیدعبدالحمید احمدی 17 سال است که رئیس انجمن ورزشی نویسان در جمهوری اسلامی است!! انجمنی که دبیرکل سابق آن (منوچهر زندی ) می گوید: درچند سال گذشته در ورزش ایران تغییرات عجیبی رخ داده و به عنوان یک فرد ورزشی کمتر مدیران حال حاضر ورزش کشوررا می شناسم. در گذشته بیشتر مدیران ورزش از جنس ورزش بودند، اما امروز دیگر به این شکل نیست و اگر هم مدیر ورزشی باقی مانده باشد به طور کامل در اختیار مدیران بالادست خود قرار گرفته است!! وی تاکید کرد: دبیرکلی که قدرت لازم را در اختیار ندارد، و به دلیل عدم امکان برقراری ارتباط با مدیریت ورزش امکان جذب پول وامکانات را ندارد !!بهتراست جای خود را به فرد دیگری دهد!!


آنچکه تردید ناپزیر است، این است که انتخابات در حکومتی چون جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه هیچ معنا و مفهومی به شکل معمول ندارد و از همان آغاز این حکوت ویرانگر دیده ایم که همه گاه با این حیله و فریب که فعلا تن به این غلط بدهیم تا در آینده بتوانیم آن را تغییر دهیم و به درست دست پیدا کنیم!!!
جمهوری اسلامی با همین رنگ و ریا شکل گرفت و از آن پس نیز آنان که به پای صندوق رای رفته اند ، همواره ناگزیر بوده اند تا به خیال خود بد را به جای بدتر انتخاب کنند که همین امر گویای 34 سال تکیه بر باد است!!
حرف آخر اینکه انجمن به اصطلاح ملی نویسندگان و عکاسان ورزشی ایران در سال 1374 به همان شکلی به راه افتاد که مثل همه جای دیگر خشت اول کاملا کج گذاشته شد تا هرگز ذره ای اعتبار و احترام بدست نیاید!!

شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!

Foto: ‎شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!
امیر حسین برادران –همین چند هفته پیش بود که مقاله ای نوشتم تحت عنوان << در خارج خبری نیست،وجدان های داخلی نخوابیده است!!
نوشتم که برای آنکه بدانیم که هنوز درمیان قلم زن های داخلی فوتبال ایران همه وجدانها نخوابیده و تلنگر صداقت بر قلم خورده است،اشاره ای کردم به مقاله ای در روز نامه اعتماد و به بخشی از نوشته ورزشی نویسی بنام علی عالی با عنوان <<مگر چه اتفاقي براي فوتبال افتاده؟>>که می نویسد: اين شكست‌ها و پيروزي‌ها و اين امتيازات به دست آمده و از دست رفته، «حق» ما نيست. صعود كردن يا نكردن به جام‌جهاني هم دردي از فوتبال ايران درمان نمي‌كند چراكه پايه‌هاي ساختاري فوتبال ايران روي پوشال است !!
و همینطور اشاره ای کردم به نوشته هیوا یوسفی در سر مقاله سایت جهان ورزش که خطاب به کسانی که می گویند: بگذارید با همین پیروزی خوش باشیم!!
می نویسد: اگر گوش شنوایی بود، حال و روز ما این نبود که هست. اینکه به لبنان ببازیم، که قطر تهدیدمان کند و در تهران نتوانیم به اندازه انگشتان یک دست به دروازه کره جنوبی نزدیک شویم و برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان به ازبکستا ن ببازیم!!
این همان وجدان نخوابیده است و مهم این است که از داخل ایران به صدا در می آید نه در خارج و رسانه هایی  چون بی بی سی فارسی که کارشناس آن(محمد تقوی ) مشاور فتح الله زاده و امیر قلعه نوعی است!! که می گوید: تیم ملی فوتبال ایران از زمانی که کی‌روش را بعنوان سرمربی انتخاب کرده به سیستم کاملاً تهاجمی پیشرفته 3-3-4 روی آورده!!!!
(پنج بازی و فقط دو گل)!!
بسیار شرم آور است که دردنیای به اصطلاح آزاد و رسانه های مدعی دمکراسی وبیان واقعیت و حقیقت می بینیم که حتی یک خط از آنچه که دربعضی از رسانه های داخل به چاپ میرسد ،در این رسانه های امریکایی و اروپایی بیان نمی شود و جمعه شب بار دیگر بی بی سی فارسی با شارلاتانی تمام با کی روش مصاحبه میکند و در این مصاحبه سفارشی و فرمایشی ،مصاحبه کننده یک آدم عقب افتاده بنام پوریا ژافره است که خود او هم با سفارش و پارتی بازی بهرام افشار زاده دبیرکل مادام العمر کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی به بی بی سی فارسی آمده است!!
 در شرایطی که جوانان آن سرزمین درافسردگی و ناامیدی کامل بسر می برند، این عقب افتاده با کی روش از شرایط خوب ایران و کباب های خوشمزه و شیرینی های تر و تازه  صحبت میکند!!
 
کارلوس کی‌روش با با تزویر و ریا تمام دلیل افت و ناکامی تیم ملی را عملکرد ضعیف پرسپولیس در چندان ماه گذشته می داند و می گوید: "متاسفانه وضعیت پرسپولیس تیم ملی را هم تحت تاثیر قرار داده است!!
کی روش هیچوقت به لیگ و تیم های آن نه کاری داشت و نه اعتمادی و برای همین هم لیگ را تعطیل می کرد تا در اردو های بلند مدت تیم را آماده کند اما امروز از آنجا که با مانول اختلاف داشت و حاشیه زیادی برای تیم ملی ایجاد کرد! این را بهانه قرار میدهد ! در داخل ایران ورزشی نویس بنام علي مغاني  می نویسند : كي روش و ژوزه از سال هاي دور با هم اختلاف دارند و چشم ندارند همديگر را ببينند. آيا هزينه هاي اين اختلاف كهنه بايد از كيسه فوتبال ايران پرداخت شود؟
. فوتبال توسعه نيافته ايران، با همه دردها و كمبودهايش، با همه مشكلات هولناك اقتصادي اش، دست نياز به سوي «خارجي»ها دراز مي كند تا اتمسفر تازه اي را تجربه كند. اما اگر قرار باشد مربيان خارجي هم در اين فوتبال، «بازتوليد مربيان ايراني» باشند، احساس نمي كنيد چه كلاه گشادي سر ما رفته است؟
مهدی مهدوی کیا یکی از با اخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران می گوید: 
خیلی دوست داشتم درگیری لفظی کی‌روش و ژوزه در کشور خودشان حل شود تیم ملی و پرسپولیس ضربه می‌خورند!! 
 حمید صدر در ایران می نویسد:وقتی کارلوس آمد تصور می کردیم با حرفه ای تمام عیاری روبرو هستیم! زمان سپری شد و سپری.... از اندیشه های خوش در تیم ملی نشانی نیامد و کارلوس حوصله کشف استعدادهای این مرز و بوم را هم به خود نداد!!!!

کی روش در طول سالهای دستیار مربیگری در منچستر یوناتید هرگز اجازه و امکان این را نمی یابد تا نظرات و سلیقه های شخصی خود در تیم انگلیسی وارد کند اما همین کی روش با حضور در فوتبال ایران به قول هموطن او یعنی مانوئل ژوزه، مربی سابق پرتغالی پرسپولیس،چهره واقعی خود را بروز میدهد و باز هم به قول مانوئل سعی میکند تا با بعضی از بازیکنان رابطه خصوصی و بدور از حرفه ای گری برقرار کند تا بتواند تیم را کاملا در دست داشته باشد.
کی روش در گفتگوی بی ارزش و نمایشی در بی بی سی فارسی می گوید که به تماشای دو تیم انگلیسی تاتنهام و ردینیگ رفته است تا بازیکنان و حریفانی را ببینید که شاید روزی تیم ملی ایران با آنان روبرو شود!!!
 براستی حرفی از این ابلهانه تر و مسخره تر می توان از دهان یک مربی دورغگو و نیرنگ باز شنید!؟ کی روش تا آنجا در فوتبال فاسد ایران غرق شده که روی دست همه کلاه بردار های فوتبال امروز ایران بلند شده و حرفهایی میزند که حتی چهره معلوم الحالی چون سردار محمد رویانیان ، رئیس انتصابی پرسپولیس نیز از گفته های کی روش شکایت دارد !! 
کی روش در این گفتگوی تاریخی و برنامه ریزی شده از سوی داخل و خارج همچنین شکر خورد میکند و یاد آور می شود که به مسئو لان فدارسیون فوتبال جمهوری اسلامی گفته که نباید با تقویم فدارسیون جهانی فوتبال (فیفا ) هماهنگ باشند و این تقویم به درد کشورهای در جه یک فوتبال می خورد !!!
 به واقع آیا این شالارتان بزرگ  نمی داند که تمام کشور های عضو فیفا  باید بر اساس تقویم فیفا برای مسابقات بین الملی  برنامه ریزی کنند و حتی کشورهای درجه سه و چهار نیز طبق تقویم فیفا عمل می کنند ! پیش از این بارها گفته بودیم که کی روش گمان می کند به فوتبالی آمده که هیچ سابقه و اعتباری نداشته و اوست که براین فوتبال منت گذاشته و به جمع یک مشت آدم نا دان و بدور از حداقل فهم فوتبال وارد شده است  و نسخه هایی عجیب و غریب بدست این و آن میدهد البته شاید مشاوران پشت پرده به کی روش نگفته اند که فوتبال ایران همیشه دارای مردان بزرگ و با دانش بوده و اینان که دور و بر او هستند ، همگی افراد آویزان به فوتبال هستند و حقیر ترین افراد !!
آیا کی روش می داند که برای مثال شادروان منصور امیر آصفی 19 سال پیش در مورد حل مشکلات فوتبال در جمهوری اسلامی چنین گفته است :     مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد !!!‎
Foto: ‎شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!
امیر حسین برادران –همین چند هفته پیش بود که مقاله ای نوشتم تحت عنوان << در خارج خبری نیست،وجدان های داخلی نخوابیده است!!
نوشتم که برای آنکه بدانیم که هنوز درمیان قلم زن های داخلی فوتبال ایران همه وجدانها نخوابیده و تلنگر صداقت بر قلم خورده است،اشاره ای کردم به مقاله ای در روز نامه اعتماد و به بخشی از نوشته ورزشی نویسی بنام علی عالی با عنوان <<مگر چه اتفاقي براي فوتبال افتاده؟>>که می نویسد: اين شكست‌ها و پيروزي‌ها و اين امتيازات به دست آمده و از دست رفته، «حق» ما نيست. صعود كردن يا نكردن به جام‌جهاني هم دردي از فوتبال ايران درمان نمي‌كند چراكه پايه‌هاي ساختاري فوتبال ايران روي پوشال است !!
و همینطور اشاره ای کردم به نوشته هیوا یوسفی در سر مقاله سایت جهان ورزش که خطاب به کسانی که می گویند: بگذارید با همین پیروزی خوش باشیم!!
می نویسد: اگر گوش شنوایی بود، حال و روز ما این نبود که هست. اینکه به لبنان ببازیم، که قطر تهدیدمان کند و در تهران نتوانیم به اندازه انگشتان یک دست به دروازه کره جنوبی نزدیک شویم و برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان به ازبکستا ن ببازیم!!
این همان وجدان نخوابیده است و مهم این است که از داخل ایران به صدا در می آید نه در خارج و رسانه هایی  چون بی بی سی فارسی که کارشناس آن(محمد تقوی ) مشاور فتح الله زاده و امیر قلعه نوعی است!! که می گوید: تیم ملی فوتبال ایران از زمانی که کی‌روش را بعنوان سرمربی انتخاب کرده به سیستم کاملاً تهاجمی پیشرفته 3-3-4 روی آورده!!!!
(پنج بازی و فقط دو گل)!!
بسیار شرم آور است که دردنیای به اصطلاح آزاد و رسانه های مدعی دمکراسی وبیان واقعیت و حقیقت می بینیم که حتی یک خط از آنچه که دربعضی از رسانه های داخل به چاپ میرسد ،در این رسانه های امریکایی و اروپایی بیان نمی شود و جمعه شب بار دیگر بی بی سی فارسی با شارلاتانی تمام با کی روش مصاحبه میکند و در این مصاحبه سفارشی و فرمایشی ،مصاحبه کننده یک آدم عقب افتاده بنام پوریا ژافره است که خود او هم با سفارش و پارتی بازی بهرام افشار زاده دبیرکل مادام العمر کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی به بی بی سی فارسی آمده است!!
 در شرایطی که جوانان آن سرزمین درافسردگی و ناامیدی کامل بسر می برند، این عقب افتاده با کی روش از شرایط خوب ایران و کباب های خوشمزه و شیرینی های تر و تازه  صحبت میکند!!
 
کارلوس کی‌روش با با تزویر و ریا تمام دلیل افت و ناکامی تیم ملی را عملکرد ضعیف پرسپولیس در چندان ماه گذشته می داند و می گوید: "متاسفانه وضعیت پرسپولیس تیم ملی را هم تحت تاثیر قرار داده است!!
کی روش هیچوقت به لیگ و تیم های آن نه کاری داشت و نه اعتمادی و برای همین هم لیگ را تعطیل می کرد تا در اردو های بلند مدت تیم را آماده کند اما امروز از آنجا که با مانول اختلاف داشت و حاشیه زیادی برای تیم ملی ایجاد کرد! این را بهانه قرار میدهد ! در داخل ایران ورزشی نویس بنام علي مغاني  می نویسند : كي روش و ژوزه از سال هاي دور با هم اختلاف دارند و چشم ندارند همديگر را ببينند. آيا هزينه هاي اين اختلاف كهنه بايد از كيسه فوتبال ايران پرداخت شود؟
. فوتبال توسعه نيافته ايران، با همه دردها و كمبودهايش، با همه مشكلات هولناك اقتصادي اش، دست نياز به سوي «خارجي»ها دراز مي كند تا اتمسفر تازه اي را تجربه كند. اما اگر قرار باشد مربيان خارجي هم در اين فوتبال، «بازتوليد مربيان ايراني» باشند، احساس نمي كنيد چه كلاه گشادي سر ما رفته است؟
مهدی مهدوی کیا یکی از با اخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران می گوید: 
خیلی دوست داشتم درگیری لفظی کی‌روش و ژوزه در کشور خودشان حل شود تیم ملی و پرسپولیس ضربه می‌خورند!! 
 حمید صدر در ایران می نویسد:وقتی کارلوس آمد تصور می کردیم با حرفه ای تمام عیاری روبرو هستیم! زمان سپری شد و سپری.... از اندیشه های خوش در تیم ملی نشانی نیامد و کارلوس حوصله کشف استعدادهای این مرز و بوم را هم به خود نداد!!!!

کی روش در طول سالهای دستیار مربیگری در منچستر یوناتید هرگز اجازه و امکان این را نمی یابد تا نظرات و سلیقه های شخصی خود در تیم انگلیسی وارد کند اما همین کی روش با حضور در فوتبال ایران به قول هموطن او یعنی مانوئل ژوزه، مربی سابق پرتغالی پرسپولیس،چهره واقعی خود را بروز میدهد و باز هم به قول مانوئل سعی میکند تا با بعضی از بازیکنان رابطه خصوصی و بدور از حرفه ای گری برقرار کند تا بتواند تیم را کاملا در دست داشته باشد.
کی روش در گفتگوی بی ارزش و نمایشی در بی بی سی فارسی می گوید که به تماشای دو تیم انگلیسی تاتنهام و ردینیگ رفته است تا بازیکنان و حریفانی را ببینید که شاید روزی تیم ملی ایران با آنان روبرو شود!!!
 براستی حرفی از این ابلهانه تر و مسخره تر می توان از دهان یک مربی دورغگو و نیرنگ باز شنید!؟ کی روش تا آنجا در فوتبال فاسد ایران غرق شده که روی دست همه کلاه بردار های فوتبال امروز ایران بلند شده و حرفهایی میزند که حتی چهره معلوم الحالی چون سردار محمد رویانیان ، رئیس انتصابی پرسپولیس نیز از گفته های کی روش شکایت دارد !! 
کی روش در این گفتگوی تاریخی و برنامه ریزی شده از سوی داخل و خارج همچنین شکر خورد میکند و یاد آور می شود که به مسئو لان فدارسیون فوتبال جمهوری اسلامی گفته که نباید با تقویم فدارسیون جهانی فوتبال (فیفا ) هماهنگ باشند و این تقویم به درد کشورهای در جه یک فوتبال می خورد !!!
 به واقع آیا این شالارتان بزرگ  نمی داند که تمام کشور های عضو فیفا  باید بر اساس تقویم فیفا برای مسابقات بین الملی  برنامه ریزی کنند و حتی کشورهای درجه سه و چهار نیز طبق تقویم فیفا عمل می کنند ! پیش از این بارها گفته بودیم که کی روش گمان می کند به فوتبالی آمده که هیچ سابقه و اعتباری نداشته و اوست که براین فوتبال منت گذاشته و به جمع یک مشت آدم نا دان و بدور از حداقل فهم فوتبال وارد شده است  و نسخه هایی عجیب و غریب بدست این و آن میدهد البته شاید مشاوران پشت پرده به کی روش نگفته اند که فوتبال ایران همیشه دارای مردان بزرگ و با دانش بوده و اینان که دور و بر او هستند ، همگی افراد آویزان به فوتبال هستند و حقیر ترین افراد !!
آیا کی روش می داند که برای مثال شادروان منصور امیر آصفی 19 سال پیش در مورد حل مشکلات فوتبال در جمهوری اسلامی چنین گفته است :     مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد !!!‎Foto: ‎شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!
امیر حسین برادران –همین چند هفته پیش بود که مقاله ای نوشتم تحت عنوان << در خارج خبری نیست،وجدان های داخلی نخوابیده است!!
نوشتم که برای آنکه بدانیم که هنوز درمیان قلم زن های داخلی فوتبال ایران همه وجدانها نخوابیده و تلنگر صداقت بر قلم خورده است،اشاره ای کردم به مقاله ای در روز نامه اعتماد و به بخشی از نوشته ورزشی نویسی بنام علی عالی با عنوان <<مگر چه اتفاقي براي فوتبال افتاده؟>>که می نویسد: اين شكست‌ها و پيروزي‌ها و اين امتيازات به دست آمده و از دست رفته، «حق» ما نيست. صعود كردن يا نكردن به جام‌جهاني هم دردي از فوتبال ايران درمان نمي‌كند چراكه پايه‌هاي ساختاري فوتبال ايران روي پوشال است !!
و همینطور اشاره ای کردم به نوشته هیوا یوسفی در سر مقاله سایت جهان ورزش که خطاب به کسانی که می گویند: بگذارید با همین پیروزی خوش باشیم!!
می نویسد: اگر گوش شنوایی بود، حال و روز ما این نبود که هست. اینکه به لبنان ببازیم، که قطر تهدیدمان کند و در تهران نتوانیم به اندازه انگشتان یک دست به دروازه کره جنوبی نزدیک شویم و برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان به ازبکستا ن ببازیم!!
این همان وجدان نخوابیده است و مهم این است که از داخل ایران به صدا در می آید نه در خارج و رسانه هایی  چون بی بی سی فارسی که کارشناس آن(محمد تقوی ) مشاور فتح الله زاده و امیر قلعه نوعی است!! که می گوید: تیم ملی فوتبال ایران از زمانی که کی‌روش را بعنوان سرمربی انتخاب کرده به سیستم کاملاً تهاجمی پیشرفته 3-3-4 روی آورده!!!!
(پنج بازی و فقط دو گل)!!
بسیار شرم آور است که دردنیای به اصطلاح آزاد و رسانه های مدعی دمکراسی وبیان واقعیت و حقیقت می بینیم که حتی یک خط از آنچه که دربعضی از رسانه های داخل به چاپ میرسد ،در این رسانه های امریکایی و اروپایی بیان نمی شود و جمعه شب بار دیگر بی بی سی فارسی با شارلاتانی تمام با کی روش مصاحبه میکند و در این مصاحبه سفارشی و فرمایشی ،مصاحبه کننده یک آدم عقب افتاده بنام پوریا ژافره است که خود او هم با سفارش و پارتی بازی بهرام افشار زاده دبیرکل مادام العمر کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی به بی بی سی فارسی آمده است!!
 در شرایطی که جوانان آن سرزمین درافسردگی و ناامیدی کامل بسر می برند، این عقب افتاده با کی روش از شرایط خوب ایران و کباب های خوشمزه و شیرینی های تر و تازه  صحبت میکند!!
 
کارلوس کی‌روش با با تزویر و ریا تمام دلیل افت و ناکامی تیم ملی را عملکرد ضعیف پرسپولیس در چندان ماه گذشته می داند و می گوید: "متاسفانه وضعیت پرسپولیس تیم ملی را هم تحت تاثیر قرار داده است!!
کی روش هیچوقت به لیگ و تیم های آن نه کاری داشت و نه اعتمادی و برای همین هم لیگ را تعطیل می کرد تا در اردو های بلند مدت تیم را آماده کند اما امروز از آنجا که با مانول اختلاف داشت و حاشیه زیادی برای تیم ملی ایجاد کرد! این را بهانه قرار میدهد ! در داخل ایران ورزشی نویس بنام علي مغاني  می نویسند : كي روش و ژوزه از سال هاي دور با هم اختلاف دارند و چشم ندارند همديگر را ببينند. آيا هزينه هاي اين اختلاف كهنه بايد از كيسه فوتبال ايران پرداخت شود؟
. فوتبال توسعه نيافته ايران، با همه دردها و كمبودهايش، با همه مشكلات هولناك اقتصادي اش، دست نياز به سوي «خارجي»ها دراز مي كند تا اتمسفر تازه اي را تجربه كند. اما اگر قرار باشد مربيان خارجي هم در اين فوتبال، «بازتوليد مربيان ايراني» باشند، احساس نمي كنيد چه كلاه گشادي سر ما رفته است؟
مهدی مهدوی کیا یکی از با اخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران می گوید: 
خیلی دوست داشتم درگیری لفظی کی‌روش و ژوزه در کشور خودشان حل شود تیم ملی و پرسپولیس ضربه می‌خورند!! 
 حمید صدر در ایران می نویسد:وقتی کارلوس آمد تصور می کردیم با حرفه ای تمام عیاری روبرو هستیم! زمان سپری شد و سپری.... از اندیشه های خوش در تیم ملی نشانی نیامد و کارلوس حوصله کشف استعدادهای این مرز و بوم را هم به خود نداد!!!!

کی روش در طول سالهای دستیار مربیگری در منچستر یوناتید هرگز اجازه و امکان این را نمی یابد تا نظرات و سلیقه های شخصی خود در تیم انگلیسی وارد کند اما همین کی روش با حضور در فوتبال ایران به قول هموطن او یعنی مانوئل ژوزه، مربی سابق پرتغالی پرسپولیس،چهره واقعی خود را بروز میدهد و باز هم به قول مانوئل سعی میکند تا با بعضی از بازیکنان رابطه خصوصی و بدور از حرفه ای گری برقرار کند تا بتواند تیم را کاملا در دست داشته باشد.
کی روش در گفتگوی بی ارزش و نمایشی در بی بی سی فارسی می گوید که به تماشای دو تیم انگلیسی تاتنهام و ردینیگ رفته است تا بازیکنان و حریفانی را ببینید که شاید روزی تیم ملی ایران با آنان روبرو شود!!!
 براستی حرفی از این ابلهانه تر و مسخره تر می توان از دهان یک مربی دورغگو و نیرنگ باز شنید!؟ کی روش تا آنجا در فوتبال فاسد ایران غرق شده که روی دست همه کلاه بردار های فوتبال امروز ایران بلند شده و حرفهایی میزند که حتی چهره معلوم الحالی چون سردار محمد رویانیان ، رئیس انتصابی پرسپولیس نیز از گفته های کی روش شکایت دارد !! 
کی روش در این گفتگوی تاریخی و برنامه ریزی شده از سوی داخل و خارج همچنین شکر خورد میکند و یاد آور می شود که به مسئو لان فدارسیون فوتبال جمهوری اسلامی گفته که نباید با تقویم فدارسیون جهانی فوتبال (فیفا ) هماهنگ باشند و این تقویم به درد کشورهای در جه یک فوتبال می خورد !!!
 به واقع آیا این شالارتان بزرگ  نمی داند که تمام کشور های عضو فیفا  باید بر اساس تقویم فیفا برای مسابقات بین الملی  برنامه ریزی کنند و حتی کشورهای درجه سه و چهار نیز طبق تقویم فیفا عمل می کنند ! پیش از این بارها گفته بودیم که کی روش گمان می کند به فوتبالی آمده که هیچ سابقه و اعتباری نداشته و اوست که براین فوتبال منت گذاشته و به جمع یک مشت آدم نا دان و بدور از حداقل فهم فوتبال وارد شده است  و نسخه هایی عجیب و غریب بدست این و آن میدهد البته شاید مشاوران پشت پرده به کی روش نگفته اند که فوتبال ایران همیشه دارای مردان بزرگ و با دانش بوده و اینان که دور و بر او هستند ، همگی افراد آویزان به فوتبال هستند و حقیر ترین افراد !!
آیا کی روش می داند که برای مثال شادروان منصور امیر آصفی 19 سال پیش در مورد حل مشکلات فوتبال در جمهوری اسلامی چنین گفته است :     مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد !!!‎شیرینی خوران کی روش در بی بی سی فارسی!!
امیر حسین برادران –همین چند هفته پیش بود که مقاله ای نوشتم تحت عنوان << در خارج خبری نیست،وجدان های داخلی نخوابیده است!!
نوشتم که برای آنکه بدانیم که هنوز درمیان قلم زن های داخلی فوتبال ایران همه وجدانها نخوابیده و تلنگر صداقت بر قلم خورده است،اشاره ای کردم به مقاله ای در روز نامه اعتماد و به بخشی از نوشته ورزشی نویسی بنام علی عالی با عنوان <<مگر چه اتفاقي براي فوتبال افتاده؟>>که می نویسد: اين شكست‌ها و پيروزي‌ها و اين امتيازات به دست آمده و از دست رفته، «حق» ما نيست. صعود كردن يا نكردن به جام‌جهاني هم دردي از فوتبال ايران درمان نمي‌كند چراكه پايه‌هاي ساختاري فوتبال ايران روي پوشال است !!
و همینطور اشاره ای کردم به نوشته هیوا یوسفی در سر مقاله سایت جهان ورزش که خطاب به کسانی که می گویند: بگذارید با همین پیروزی خوش باشیم!!
می نویسد: اگر گوش شنوایی بود، حال و روز ما این نبود که هست. اینکه به لبنان ببازیم، که قطر تهدیدمان کند و در تهران نتوانیم به اندازه انگشتان یک دست به دروازه کره جنوبی نزدیک شویم و برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان به ازبکستا ن ببازیم!!
این همان وجدان نخوابیده است و مهم این است که از داخل ایران به صدا در می آید نه در خارج و رسانه هایی چون بی بی سی فارسی که کارشناس آن(محمد تقوی ) مشاور فتح الله زاده و امیر قلعه نوعی است!! که می گوید: تیم ملی فوتبال ایران از زمانی که کی‌روش را بعنوان سرمربی انتخاب کرده به سیستم کاملاً تهاجمی پیشرفته 3-3-4 روی آورده!!!!
(پنج بازی و فقط دو گل)!!
بسیار شرم آور است که دردنیای به اصطلاح آزاد و رسانه های مدعی دمکراسی وبیان واقعیت و حقیقت می بینیم که حتی یک خط از آنچه که دربعضی از رسانه های داخل به چاپ میرسد ،در این رسانه های امریکایی و اروپایی بیان نمی شود و جمعه شب بار دیگر بی بی سی فارسی با شارلاتانی تمام با کی روش مصاحبه میکند و در این مصاحبه سفارشی و فرمایشی ،مصاحبه کننده یک آدم عقب افتاده بنام پوریا ژافره است که خود او هم با سفارش و پارتی بازی بهرام افشار زاده دبیرکل مادام العمر کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی به بی بی سی فارسی آمده است!!
در شرایطی که جوانان آن سرزمین درافسردگی و ناامیدی کامل بسر می برند، این عقب افتاده با کی روش از شرایط خوب ایران و کباب های خوشمزه و شیرینی های تر و تازه صحبت میکند!!

کارلوس کی‌روش با با تزویر و ریا تمام دلیل افت و ناکامی تیم ملی را عملکرد ضعیف پرسپولیس در چندان ماه گذشته می داند و می گوید: "متاسفانه وضعیت پرسپولیس تیم ملی را هم تحت تاثیر قرار داده است!!
کی روش هیچوقت به لیگ و تیم های آن نه کاری داشت و نه اعتمادی و برای همین هم لیگ را تعطیل می کرد تا در اردو های بلند مدت تیم را آماده کند اما امروز از آنجا که با مانول اختلاف داشت و حاشیه زیادی برای تیم ملی ایجاد کرد! این را بهانه قرار میدهد ! در داخل ایران ورزشی نویس بنام علي مغاني می نویسند : كي روش و ژوزه از سال هاي دور با هم اختلاف دارند و چشم ندارند همديگر را ببينند. آيا هزينه هاي اين اختلاف كهنه بايد از كيسه فوتبال ايران پرداخت شود؟
. فوتبال توسعه نيافته ايران، با همه دردها و كمبودهايش، با همه مشكلات هولناك اقتصادي اش، دست نياز به سوي «خارجي»ها دراز مي كند تا اتمسفر تازه اي را تجربه كند. اما اگر قرار باشد مربيان خارجي هم در اين فوتبال، «بازتوليد مربيان ايراني» باشند، احساس نمي كنيد چه كلاه گشادي سر ما رفته است؟
مهدی مهدوی کیا یکی از با اخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران می گوید:
خیلی دوست داشتم درگیری لفظی کی‌روش و ژوزه در کشور خودشان حل شود تیم ملی و پرسپولیس ضربه می‌خورند!!
حمید صدر در ایران می نویسد:وقتی کارلوس آمد تصور می کردیم با حرفه ای تمام عیاری روبرو هستیم! زمان سپری شد و سپری.... از اندیشه های خوش در تیم ملی نشانی نیامد و کارلوس حوصله کشف استعدادهای این مرز و بوم را هم به خود نداد!!!!

کی روش در طول سالهای دستیار مربیگری در منچستر یوناتید هرگز اجازه و امکان این را نمی یابد تا نظرات و سلیقه های شخصی خود در تیم انگلیسی وارد کند اما همین کی روش با حضور در فوتبال ایران به قول هموطن او یعنی مانوئل ژوزه، مربی سابق پرتغالی پرسپولیس،چهره واقعی خود را بروز میدهد و باز هم به قول مانوئل سعی میکند تا با بعضی از بازیکنان رابطه خصوصی و بدور از حرفه ای گری برقرار کند تا بتواند تیم را کاملا در دست داشته باشد.
کی روش در گفتگوی بی ارزش و نمایشی در بی بی سی فارسی می گوید که به تماشای دو تیم انگلیسی تاتنهام و ردینیگ رفته است تا بازیکنان و حریفانی را ببینید که شاید روزی تیم ملی ایران با آنان روبرو شود!!!
براستی حرفی از این ابلهانه تر و مسخره تر می توان از دهان یک مربی دورغگو و نیرنگ باز شنید!؟ کی روش تا آنجا در فوتبال فاسد ایران غرق شده که روی دست همه کلاه بردار های فوتبال امروز ایران بلند شده و حرفهایی میزند که حتی چهره معلوم الحالی چون سردار محمد رویانیان ، رئیس انتصابی پرسپولیس نیز از گفته های کی روش شکایت دارد !!
کی روش در این گفتگوی تاریخی و برنامه ریزی شده از سوی داخل و خارج همچنین شکر خورد میکند و یاد آور می شود که به مسئو لان فدارسیون فوتبال جمهوری اسلامی گفته که نباید با تقویم فدارسیون جهانی فوتبال (فیفا ) هماهنگ باشند و این تقویم به درد کشورهای در جه یک فوتبال می خورد !!!
به واقع آیا این شالارتان بزرگ نمی داند که تمام کشور های عضو فیفا باید بر اساس تقویم فیفا برای مسابقات بین الملی برنامه ریزی کنند و حتی کشورهای درجه سه و چهار نیز طبق تقویم فیفا عمل می کنند ! پیش از این بارها گفته بودیم که کی روش گمان می کند به فوتبالی آمده که هیچ سابقه و اعتباری نداشته و اوست که براین فوتبال منت گذاشته و به جمع یک مشت آدم نا دان و بدور از حداقل فهم فوتبال وارد شده است و نسخه هایی عجیب و غریب بدست این و آن میدهد البته شاید مشاوران پشت پرده به کی روش نگفته اند که فوتبال ایران همیشه دارای مردان بزرگ و با دانش بوده و اینان که دور و بر او هستند ، همگی افراد آویزان به فوتبال هستند و حقیر ترین افراد !!
آیا کی روش می داند که برای مثال شادروان منصور امیر آصفی 19 سال پیش در مورد حل مشکلات فوتبال در جمهوری اسلامی چنین گفته است : مشكلات فوتبال ملي ما آنقدر ابتدايي است كه نيازي به مطالعه تطبيقي و استفاده از كارشناسان متخصص ندارد !!!
(4 Fotos)

حاکمیت خانوادگی در فدراسیون ها!


حاکمیت بر برخی از فدراسیون های ورزشی موروثی شده و می توان به عینه حضور خانوادگی برخی بزرگواران را در فدراسیون های ورزشی مشاهده کرد.

به گزارش «تابناک»، جالب اینکه وقتی در زمان مهندس هاشمی طبا موضوع انتخابی بودن روسا و دبیران فدراسیون ها مطرح شد جامعه استقبال خوبی از این موضوع به عمل آورد و رسانه ها این طرح را تحولی نوین در ورزش دانستند اما حاکمیت روابط بر ضوابط در ورزش نه تنها از بین نرفت بلکه حالا روسای فدراسیون ها با محمل قانونی انتخابات چنان پایه های صندلی خود را مستحکم می کنند که کسی به غیر از حضرات اجازه ورود به حیطه ریاست و اداره آن فدراسیون ها را ندارد.

تازه یک لولو خورخوره به نام  تعلیق و فدراسیون های جهانی را هم مثل چوب بالای سر وزارت ورزش نگه می دارند و روسایی که خوب بلدند چگونه با هدایای ناب ایرانی .....جهانی رشته های خود را نمک گیر کنند آنچنان دایره حاکمیت خود را مستحکم می کنند که وزیر هم جرات طرف شدن با جنابشان را ندارد.

یک طرف دیگر قضیه بحث فامیلی و خانوادگی حاکمیت بر فدراسیون هایی است که دم بر نمی آورند و دوست دارند در سایه حرکت کنند یا به قول معروف آسه برند و آسه بیاند و کسی هم  کاری به آنها نداشته باشد.

اصلا نیازی نیست فشار به خودتان بیاورید و کافی است وارد اینگونه فدراسیون ها بشوید تا بدون نگاه کردن به شناسنامه های اهالی فدراسیون، ازلهجه و گویش هایی که دارند روابط فامیلی و همشهری و هم ولایتی بودن رییس با سایر اعضا را تشخیص بدهید.
شاید اینکار از جهاتی خوب باشد که همه همدل و همزبان و هم خانواده هستند و کارها سریع انجام می گیرد اما این همه آدم های با تجربه و قهرمان و اینکاره  و دانشجویان با سوادی که در مراکز علمی درس می خوانند و زحمت می کشند تا در رشته های تربیت بدنی علوم ورزشی و مدیریت مدرک بگیرند چرا نباید به این مراکز و فدراسیون ها ورود کنند؟

هرکسی هم بخواهد خارج از دایره ایشان حرکت کند چه مدیر باشد و چه مربی و ورزشکار و داور و رییس هیات و کارمند او را محاصره می کنند و خیلی راحت کاری می کنند که طرف عطای کار را به لقایش ببخشند.

بازهم اگر وقت کردید به فدراسیون پینگ پنگ سری بزنید. رییس فدراسیون فقط مدیر روابط عمومی را مورد اعتماد خود می داند که از دوستان و اقوام هستند و نایب رییس بانوان این فدراسیون هم خانم یک مدیر خودرو ساز است که از دوستان و همکاران سابق رییس پینگ پنگ بوده و هست.

کمپ اشلاگر و حضور مربیان بزرگ دنیا در راس تیم ملی پینگ پنگ هم سرابی بود که نشان بدهند داریم کارهای بزرگ انجام می دهیم. این را دیگر نمی توان کتمان کرد چرا که بسیاری از بزرگان تیم ملی پینگ پنگ بارها اذعان داشته اند.

فدراسیون کشتی را دیگر نمی گوییم که آنقدر اوضاعش به هم ریخته و آشفته است که روزی دو سه بار افراد شرخر پشت دررییس فدراسیون کمین می کنند و با داد و فریاد و تهدید و دعوا و خودزنی و هزار و یک ترفند به دنبال طلب خود هستند و در این نبرد بقا و در این نزاع هرکه زورش بیشتر باشد زودتر به هدف می رسد ولی عجیب اینکه در این فدراسیون حرف رییس یا سرپرست را تا جایی می خوانند که به نفع شان باشد در همین حال اسنادی را برخی مطرح می کنند که حکایت از خرید دلار با نرخ های متفاوت در یک روز توسط عوامل مالی فدراسیون خبر می دهد!

هزینه هایی که صدای رییس را هم در آورده اما اینها و کسانی که چنین منافعی دارند بیدی نیستند که از بادی خفیف بترسند و زیاد  توجهی به حرفها و اعتراضات هم ندارند! 

البته اینها نمونه هایی بود که خیلی عینی و ملموس است و گرنه در بسیاری از فدراسیون ها از این موارد زیاد هست و تاسف بار تر اینکه فرزندان و آقازاده های برخی روسا و مسئولین تحت عنوان قهرمان و ملی پوش و ورزشکار تیم ملی از مزایایی مثل معافیت سربازی، حضور بدون کنکور در دانشگاه، دریافت انواع جوایز و سایر حقوق و مزایا بخوبی بهره مند می شوند و این فامیل بازی و این رابطه ها باعث افت ورزش ما شده و باعث شده تا شایسته ها و تحصیلکرده های ورزش کنار گود باشند و در مقابل افرادی که وابستگی هایی به منابع قدرت و ریاست دارند بدون اینکه شایستگی و سواد و درک آنها مد نظر باشد در راس امور قرار می گیرند.

موارد و مدارک بسیار متقن و مستندی داریم که اگرقرار باشد منتشر کنیم حتما با دلیل و مدرک خواهیم گفت اما از آنجا که برخی موارد را نمی توان بیان کرد فعلا یک تلنگری زدیم تا دوستان فکر نکنند مشکل وررش ما فقط تیم ملی فوتبال و کی روش و علی آبادی و عباسی و افشارزاده ها هستند!