ناصر خان عقاب برتر آسيا است


تورج عاطف

يك سال گذشت. گفته بودند تنديس او را در سر در ورودي كمپ استقلال خواهم گذاشت اما در سالگرد مرگ او باز جنگ زرگری بین مدیرعامل و هیئت مدیره به راه انداختند تا شايد بار ديگر قصه امير قلعه نویي روي بورس باشد و قلعه نویی همان است كه با ناصر خان...
بگذريم... تيتر روزنامه ها  خبر از پريدن عقاب مي داد  يك روز خردادي بود. چهارم خرداد 1390 كه آخرين دور افتخار ناصر حجازي در ورزشگاه زده شد، شايد كمتر كسي از آن سيل مشتاقاني كه در ورزشگاه  يك صد هزار نفري حضور داشتند خبر داشتند كه درست 37 سال پيش يعني در چهارم خرداد سال 1353 در  جام دوم تخت جمشيد پرسپوليس و تاج  به مصاف هم رفتند و در آن بازي تيم تاج با نتيجه يك به صفر تيم پرسپوليس را شكست داد. دیداری كه سيزدهم مصاف اين دو تيم در طول تاريخ بود و حالا درست در همان روز بار ديگر ناصر خان حجازي ستاره بي چون و چراي تاج در جلوي دروازه ايستاده بود اما اين بار...
و اين تنها مصاف اين دو تيم در خرداد ماه نبود. در جام اتحاديه در سال 1352 بار ديگر اين دو تيم به مصاف هم رفته بودند، همان طوري كه در خرداد 1350 هم اين دو تيم به مصاف هم رفتند و در هيچكدام از اين ديدارها ناصر خان بازي را نه تنها واگذار نكرده بود  بلكه ستاره تيم هم شد، همچون خرداد 1356 كه تيم در مسابقات جام جهاني 1978 بازي مي كرد.
اما به چهارم خرداد بر مي گرديم و چهارم خرداد 1353 را در كنار چهارم خرداد 1390 مي گذاريم. ناصر خان در ورزشگاه آخرين دور افتخار را مي زند، همه ناصر خان را مي شناسند... او عقاب است!
ناصر خان عقاب برتر آسيا است. شايد آمارها بگويند او دومين  دروازه بان برتر قرن آسياست و الدعايه  سعودي اولين آن، اما الدعايه تا دهه 40 سن خود هم بازي مي كرد و ناصر خان ما به همت بسياري از همين آقايان و يا شبيه آنها كه در مراسم به خاك سپاري ناصر خان شركت کردند در سن 29 سالگي از تيم ملي كنار گذاشته شد كه اگر اين گونه نبود اگر فوتبال ايران چون فوتبال عربستان از پول نفت كشورش ارتزاق صحيح  مي شد به طور حتم ناصر خان دروازه بان بر تر قرن آسيا لقب می گرفت كه از ديد نگارنده و بسياري از عاشقان و كارشناسان فوتبال ايران و آسيا و جهان چنين است.
ناصرخان از پيش ما رفت. ناصر خان كسي بود كه حرف حق را مي زد. او سالها با سياسي بازي و دغلكاري در فوتبال مخالف بود. او با طنزي مخصوص خود و رك گوئيهایش قصد داشت در انتخابات رياست جمهوري شركت كند زيرا مي گفت چگونه سياسيون در فوتبال بي هيچ زحمت و دانشي مي آيند پس  فوتبالي هم مي تواند در امور سياست باشند!
خانواده ناصر خان امروز  از سوي كساني  پيام تسليت مي گيرد كه به او تيم ندادند و حاضر نشدند كه او حرفهايش را بزند. مگر ناصر خان چه مي گفت؟ ناصرخان مي گفت رئيس فدراسيون فوتبال و افراد شاغل در آن بايد فوتبالي باشند. سخن از اين بود كه تنديس ناصر خان حجازي را بايد بسازند و وقتي شايعه اين حركت را شنيدم به ياد "سر بابي رابسون" افتادم. تنديس او امروز در انگلستان ساخته شده است. او هم چون ناصر خان سالها با بيماري سرطان دست و پنجه نرم كرد. او هم چون ناصر خان خوش نام و با دانش بود اما بابي رابسون در زمان حياتش سرمربي تيم ملي انگلستان و سرمربي بارسلونا و بنفيكا و نيوكاسل شد. او ملقب به بالاترين عنوان كشور انگلستان  يعني " سر " شد اما در فوتبال ما حاضر نشدند ناصر خان را سر مربي  تيم ملي كنند. در فوتبال عربستان آنقدر قحط الرجال است كه ناصر الجوهري سر مربي  عربستان در رقابتهاي جام جهاني مي شود اما ما حاضر نشديم كه براي ناصر خان خود كاري بكنيم.
ناصر خان رفت. او دلگيري هاي فراواني داشت او را كساني بايكوت كردند كه  نخستين پيامهاي تسليت را به خانواده اش داده اند. طنز تلخ او را يادمان است كه مي گفت لابد ناصر حجازي چيزي از فوتبال نمي داند كه تيم به او نمي دهند. او آنقدر از فوتبال ايران گله مند بود كه قصدش رفتن از  فوتبال ايران براي هميشه بود اما بيماري مجال به او نداد كه مدت طولاني در تيم اروپایي  كه مديريت فني آن را بر عهده گرفته بود مشغول به كار شود اما ناصر خان حرفهايش را زد و گردنش افراشته بود و هيچگاه بر سر زانوهايش نيافتاد.
سالها گذشت اسطوره هاي زيادي از فوتبال ما  با دلتنگي از اين ديار زيستن رفتند تا دلگيري از آدمهاي چسبيده و اضافي فوتبال همچنان ادامه داشته باشد. نمي دانم عمر من چقدر خواهد بود اما اميد كه سالهاي بعد، ديگر قلمي باز اين چنين در رثای بزرگان ننگارد كه  امروز من در فقدان حجازي نگاشتم. امروز ناصر خان در ميان ما نيست اما حرفهايش  باقي است او در آخرين حضورش در يك برنامه تلويزيوني در برنامه 90 گفت؛ "اگر فوتبال كثيف و فاسد است، بخاطر فسادي است كه از بيرون به آن سرايت كرده است"
حرفهاي ناصر خان زنده است... كاش گوش شنوایی باشد هنوز! يادش جاودان.