احمدپور – اميرشاهي – مرتضويان
90:
حوالي ساعت 12 بود كه آماده رفتن به دفترش شديم. در طول مسير از چيزهاي
مختلف فوتبال صحبت كرديم. از افراد فوتبالي، پلشتيها و زيباييهاي اين
رشته ورزشي. و از حرفهايي كه پشت سر اهالي فوتبال زده ميشوند. سردبير
روزنامه حسابي از «غيبت» و حسد گلايهمند بود و من (مرتضويان) مدام به اين
فكر ميكردم كه طرف مصاحبهمان فردي است خاص با اتهامات خاص!
اتهام به زد و بند، اتهام به بداخلاقي، اتهام به رشوه و...
نميدانستم ميتوانيم سئوالاتمان را به طور شفاف بپرسيم يا نه؛ اين ترديد تا لحظهاي كه از ما خواست هر چه دوست داريم بپرسيم ادامه پيدا كرد.
عزيزمحمدي
رئيس سازمان ليگ دعوت 90 را براي انجام مصاحبهاي مفصل پذيرفت. با اين
تفاوت كه ما به ديدارش رفتيم. سردار ليگ به دليل ترافيك كاري اين روزهايش
چنين درخواستي داشت. خواستيم مصاحبه را از موضوع دلالي شروع كنيم كه با
پاسخ مثبت عزيزمحمدي روبرو شديم:
امير شاهي: ميگويند دلالها خيلي راحت به اتاق شما رفت و آمد ميكنند.
همه
ميدانند كه محل كار من چگونه است. هر كسي كه بخواهد به راحتي ميتواند
بيايد و برود. من هيچ وقت درب اتاق خودم را نميبندم؛ چون كاسهاي زير نيم
كاسه نيست! اگر با كسي لابي داشتم كه در محل كارم قرار نميگذاشتم.
ميرفتيم رستوران و كافيشاپ يا لابي هتل.
اميرشاهي: حكم خشايار محسني را چرا اين قدر دير صادر كرديد؟
بايد
به يقين ميرسيديم. موضوع يونگ و استيلآذين را پيگيري كرديم. علي پروين
را هم خواستم و با چند نفر گفتوگو كردم. خشايار محسني را صدا زديم. او گفت
من مدير برنامه كسي نبودم و نيستم! الان هم كه اين حكم سنگين برايش آمده.
من جلوي هيچكس كوتاه نميآيم. اگر من با كسي همدست بودم كه وارد چنين مباحثي نميشدم؛ ميگذاشتم به حال خودش!
البته احساس ميكردم اتفاقات بدي در راه است.
همين
بحثها كه چند باري به گوش رسيده است. من ميخواستم و ميخواهم كه همه چيز
صريح و شفاف بيان شود تا شايعات به حداقل برسند. خيليها برايم پاپوش درست
كردند تا نابود كنند، اما نتوانستند. اگر سر سوزني از من آمار غلط داشتند
تا به حال رسوايم كرده بودند.
مثلا
بعد از صحبتهايي كه در برنامه نود كردم، حدود 70 نفر آمدند و گفتند فردي
به نام «ص» از آنها حدود 200 ميليون تومان اخاذي كرده است. طرف با كمك هم
دستش 2 دستگاه ويلا گرفته و بازيكنان را با وعده عضويت در دو تيم ليگ برتري
به اين ويلاها ميبرده و از آنان مبالغي را به عنوان اجرت كار ميگرفته
است. آقاي «ص» به اين بازيكنان گفته بود كه با عزيزمحمدي و عليپور و همچنين
پسر يكي از مقامات رفيق است. از اين بازيكنان خواستم در جلسهاي با حضور
اين آقا موضوع را رو در رو كنند. اين اتفاق افتاد و آن آقا به صراحت اعلام
كرد كه دروغ گفته است. (در همين لحظه فردي در اتاق عزيزمحمدي را زد و داخل
شد. گفتوگويي با عزيزمحمدي در خصوص مشكلات يك تيم ليگ برتري كرد و از رئيس
سازمان ليگ، جوابهايي شنيد و رفت)
احمدپور: اينجا خيلي راحت هر كسي وارد ميشود و حرف ميزند...
ديديد
گفتم! من نه دفتردار دارم و نه تلفنچي. در اتاقم هم هميشه باز است. جالب
اينجاست كه يك نوجوان به باشگاهها زنگ ميزد و خودش را دفتردار من معرفي
ميكرد. ميگفت شماره تلفن فلان بازيكن را بدهيد، سردار كارش دارد! بعد از
اين كه بسياري از باشگاهها و بازيكنان «سركار» رفتند موضوع به گوش من
رسيد. از طريق مخابرات شماره و نشاني اين فرد را پيدا كرديم. به خاطر شرايط
سنياش اجازه نداديم زندان برود، اما تعهد كتبي گرفتيم تا ديگر چنين كاري
نكند.
مرتضويان: تا به حال شده به خاطر رفاقت، از حكمي گذشت كنيد.
به
هيچوجه! متاسفانه يا خوشبختانه خيلي رفيق دارم اما هيچگاه نشده است كه
به خاطر آنها حق را ناحق كنم. با خيلي از يقه سفيدها رابطه دارم اما
سفارشهايشان را قبول نكردهام.
اميرشاهي: اينكه زيادي در دسترس هستيد برايتان مشكلساز نميشود؟
راستش را بگويم گاهي از اين رويه خسته ميشوم، چون بايد پاسخگوي همه چيز باشم اما انتخاب من اين است كه در دسترس باشم و پاسخگو.
مرتضويان: از شما به دليل قراردادي كه براي ليگ امسال بستهايد انتقاد ميشود.
اجازه دهيد با آمار حرف بزنم.
سال
86 كه آمدم، براي تبليغات محيطي ورزشگاهها قراردادي به مبلغ دو ميليارد و
هشتصد و پنجاه ميليون تومان منعقد شده بود كه حدود يك ميلياردش را هم
پرداخت نكردند.
سال
بعد كه خودمان پاي ميز قرارداد نشستيم، ابتدا قراردادي به ارزش شش ميليارد
تومان بستيم. بعد كه بحث حق پخش تلويزيوني توسط صدا و سيما به وجود آمد
ارزش قرارداد را به 10 ميليارد تومان افزايش داديم. براي سال بعد 11
ميليارد و سال سوم نيز 13 ميليارد و 200 ميليون تومان را به امضا رسانديم؛
علاوه بر اينكه يك ميليارد سال 86 را نيز دريافت كرديم. تراز مالي را نيز
در مجمع فدراسيون خيلي شفاف ارائه كرديم؛ يكي از واضحترين ترازنامهها
توسط سازمان ليگ ارائه شد.
احمدپور: چند درصد از اين تبليغات حق باشگاههاست؟
هشتاد
درصد را بين باشگاهها پخش كرديم. 15 درصد نيز حق هياتهاي فوتبال است و
پنج درصد هم سهم سازمان ليگ. با اين پنج درصد اين ساختمان را خريديم. اين
ساختمان را خودمان خريديم و هيچ كس و هيچ باشگاهي نميتواند ادعا كند كه
براي اين ساختمان (ساختمان سازمان ليگ) يك ريال پرداخت كرده است.
احمدپور: در زمينه بليتفروشي چه كارهايي انجام دادهايد؟
چند
لحظه اجازه دهيد(به سمت كشوي ميزش ميرود و پوشهاي را بيرون ميآورد) اين
ريزپرداختهايي است كه بابت بليت فروشي به باشگاهها ميتوانيد ملاحظه
كنيد (آنها را به ما نشان ميدهد) عزيزمحمدي ادامه ميدهد: بگذاريد چند تيم
را مثال بزنم. فصل پيش 611 ميليون به باشگاه پرسپوليس، 573 ميليون به
استقلال، 297 ميليون به باشگاه تراكتورسازي و 115 ميليون هم به شاهين بوشهر
بابت بليتفروشي پرداخت كرديم. به تمامي باشگاهها پرداختهايي داشتهايم.
اميرشاهي: شما در بعضي بازيها اعلام ميكنيد 70 هزار تماشاگر آمده است، اما پرداختيتان به باشگاهها بابت نصف اين جمعيت است.
بايد واقعيت را بگويم. آمارها را براي بالا بردن رتبه خود در AFC بيان ميكنيم. البته اعداد اعلام شده فاصله چنداني با واقعيت ندارند!
اميرشاهي: پس چرا واعظ ميگفت فقط 70 ميليون در زمان مديرعاملي او بابت بليتفروشي دريافت كرده؟
مگر
چنين چيزي امكان دارد؟ اصلا با عقل جور در نميآيد كه ما اينقدر به
استقلال بدهيم. آنها خودشان طي توافقنامهاي اعلام كردند كه پول كرايه زمين
آزادي را سازمان ليگ از طريق درآمدهاي اين باشگاه در زمينه بليتفروشي
پرداخت كند.
احمدپور: حق تبليغات چگونه بين باشگاهها پرداخت ميشود؟
(دوباره
سمت كشوي خود ميرود و پوشهاي ديگر را به ما نشان ميدهد) براي تقسيم اين
پول به دو روش عمل ميكنيم. نصف درآمد براساس رتبه تيمها در جدول ليگ و
نصف ديگر هم به صورت مساوي بين تيمها تقسيم ميشود.
احمدپور: پولها را چه زمان به حساب باشگاهها واريز ميكنيد؟
هر وقت به حساب سازمان ليگ پول بريزند ما هم به باشگاهها پول ميدهيم.
احمدپور: چرا بحث بليت الكترونيكي را از تبريز آغاز كرديد؟ ميخواستيد تماشاگران ريزش داشته باشند؟
به هر حال بايستي از جايي شروع ميكرديم و تبريزيها در اين زمينه داوطلب بودند.
احمدپور: گفته ميشود ارادهاي وجود دارد تا با بليت الكترونيكي تماشاگر كمتري به يادگار امام تبريز برود؟!
نه
اصلا اين طور نيست! من از خدايم است كه آنها بيايند. اين آمار هم اصلا
درست نيست كه با الكترونيكي شدن بليتهاي ورود به ورزشگاه، تعداد تماشاگران
كاهش يافته است. البته قطعا مشكلاتي در زمينه شارژ اين بليتها وجود دارد
كه پيگيري ميكنيم تا حل شود. من معتقدم بايستي بليت را خيلي راحت تهيه
كرد. اين موضوع را باز هم انعكاس خواهم داد تا اگر شركت مربوطه كمكاري
ميكند تغييرش دهند. به نظرم بايستي در ورزشگاه يادگار امام(ره) گيتها را
زياد كنند تا بخشي از مشكلات هواداران تراكتورسازي حل شود.
مرتضويان: اصلا چرا بليتفروشي را در اختيار باشگاهها نميگذاريد؟
در اصلاح اساسنامه اين بحث را گنجاندهايم. همه چيز را به خود باشگاهها واگذار ميكنيم تا منافع بيشتري به آنها برسد.
اميرشاهي: سازمان ليگ از اين بابت متضرر نخواهد شد؟
نه
اصلا. من معتقدم وقتي باشگاهها پول داشته باشند مشكلات به مراتب كمتر
ميشود. باور كنيد اگر همين مقدار پول را نيز به باشگاهها نميداديم الان
چندين باشگاه ليگ برتري ما با خطر انحلال مواجه ميشدند.
مرتضويان: مردم تصور ميكنند عزيزمحمدي فردي ديكتاتور است.
من
با اين مردم زندگي ميكنم. در كنارشان هستم. تمام استاديومهاي كشور را
مثل كف دست ميشناسم چون خيلي به آنجاها رفتهام. كنار مردم نشستهام.
درددل تماشاگر را شنيدهام. با تماشاگر، تخمه شكاندهام. كدام مسئول را قبل
و بعد از انقلاب در فوتبال ديدهايد كه خيلي راحت بين هوادار هر تيمي
برود؟
مرتضويان: پس ديكتاتور نيستيد!
بعضيها
فكر ميكنند عزيزمحمدي قانون را خودش وضع ميكند و خودش هم به تنهايي ناظر
اجراي آن است. در صورتي كه اين طور نيست و هيات رئيسه قانون وضع ميكند و
سازمان ليگ وظيفه اجراي آن را دارد.
اميرشاهي: ورود سياسيون به ورزش را صلاح ميدانيد يا نه؟
همين
ابتدا بگويم كه بهتر است در مورد فوتبال حرف بزنم نه كل ورزش! فوتبال ما
دولتي است و بالطبع دولت نميتواند هيچ نظارتي بر آن نداشته باشد. منظورم
از نظارت اما اعمال سليقه نيست بلكه پشتيباني است و ارائه راهبردهاي كلان.
مرتضويان: خودتان را سياسي ميدانيد يا ورزشي.
(دوباره
سمت كشوي معروف ميرود) بگذاريد سابقه ورزشيام را بگويم. همين آقاي
كامران احمدپور عضو تيم رقيب من بود! دوراني كه دانشآموز بودم فوتبال بازي
ميكردم. يكي از معلمان ورزش ما آقاي قريشي بود و من با همين احمدپورها
(با انگشت اشارهاش مدير مسئول روزنامه را نشان ميدهد) بازي ميكردم. من
در تيم نسيم چهاردانگه بودم. در تيم ما كساني مثل اكبر داستاني حضور
داشتند. يكي از بهترين بازيكنان تيم بودم. (عكسي را به ما نشان ميدهد) اين
هم عكس تيمي كه من در آن بازي ميكردم.
احمدپور: اصالتا اهل كجا هستيد؟
لر هستم.
اميرشاهي: چطور شد وارد فوتبال شديد؟ چون مردم دوست دارند بدانند يك سردار سپاه در فوتبال چه ميكند؟
فوقالعاده
به فوتبال علاقه داشتم، آنقدر به اين ورزش توجه داشتم كه در طول هشت سال
جنگ تحميلي، هر وقت فرصت ميشد در جبههها گل كوچك بازي ميكرديم.
سال
74-73 بود. آقا گفت سپاهيها بايستي وارد ورزش شوند. من هم عليرغم پنجاه
درصد جانبازيام وارد هيات فوتبال سپاه شدم. بعد تيمهاي فوتبال فجر را در
شهرهاي مختلف داير كرديم. فجر سپاه شيراز، كرمان،
گيلان، تهران و ... را تشكيل داديم. بعد فهميديم كه بايستي يك تيم حرفهاي
در سطح اول فوتبال كشور داشته باشيم. به من دستور دادند تا عضو هيات مديره
فجرسپاسي شيراز شوم.
در همه ردههاي تيمداري كردهام. در فوتبال تنها مسئولي هستم
كه در ردههاي مختلف تيم درست كردهام. سال 1380 زماني كه رياست فدراسيون
را آقاي صفايي فراهاني عهدهدار بودند عضو هيات رئيسه فدراسيون شدم؛ عضويتي
كه تا الان ادامه داشته است. سرپرست تيمهاي جوانان و اميد بودم. من با
خيلي از فوتباليستها رابطه داشتم و دارم.
مرتضويان: شايد پيشوند سردار باعث شده شما را غيرفوتبالي بدانند.
نميدانم شايد ... (در همين لحظه عليپور وارد اتاق ميشود تا ادامه جواب به بعد موكول شود)
عليپور: ميبينم كه با رفقاي مطبوعاتيات، گرم گرفتهاي سردار؟
عزيزمحمدي: نه بابا آمدهاند بازجويي!
مرتضويان: جوابتان را ادامه ميدهيد؟
داشتم چي ميگفتم؟! ... يادم آمد! من سردار نظامي هستم و سرباز وطن و فوتبال.
اميرشاهي: انتخاب مديران توسط دولتي ها را صلاح ميدانيد.
به هر حال فوتبال ايران، دولتي است و طبيعي است كه در آن چنين اتفاقاتي رخ دهد.
امير
شاهي: و همين قضيه موجب شده است تا مديران ما نتيجهگرا باشند. چون كساني
آن ها را ميآورند و بركنار ميكنند كه با ورزش آشنا نيستند.
عزيزمحمدي: اين موضوع، ايرادي اساسي است.
عليپور: تا به حال كسي در اين جمع مديرعامل بوده است؟!
نه
عليپور:
من مديرعامل بودهام و مي دانم يعني چه؟ نه مربي ما و نه مدير ما، هيچكدام
با اين سيستمي كه وجود دارد نمي توانند باعث رشد و ارتقاي فوتبال شوند.
مديرعاملي كه شب قبل از بازي، بازيكنش را از كلانتري آزاد ميكند تا تيم
نتيجه بگيرد، تكليفش مشخص است. (چند مورد ديگر نيز بيان كردند كه خواستند
نزد ما به امانت بماند)
يك
مربي هم داريم مثل غلام پيرواني كه شب قبل از فينال جام حذفي، 3 بازيكن
اصلياش را كنار ميگذارد؛ تنها به اين دليل كه آنها به تداركات تيم، توهين
كرده بودند.
اميرشاهي:
روزنامه 90 در مورد منع ورود دروازهبان خارجي و سقف قرارداد از مديران
عامل باشگاهها و مربيان نظرسنجي كرده. بد نيست بدانيد اكثرا نيز مخالف اين
امر بودهاند. اين آمار تاثيري در تصميمگيريهاي آتي شما ندارد؟
ما
يك ماه پيش از شروع فصل نقل و انتقالات به باشگاهها نامه ميزنيم و از
آنها ميخواهيم تا نظرات خود را ارايه كنند. سپس هيات رئيسه تشكيل جلسه
ميدهد تا تصميمگيريهاي لازم صورت گيرد.
باور
كنيد من به تنهايي تصميم نميگيرم. خيلي چيزهايي كه عمل ميكنيم نظر من
نيست و حتي من با آنها مخالفم اما چون هيات رئيسه، تصميمگيري كرده بايد
آنها را اعمال كنيم.
در
مورد سقف قرارداد بايد بگويم كه من كاملا به صورت دقيق انواع آييننامهها
را ميخوانم. 8 الي 10 صبح كه بيكار هستم آييننامههاي فيفا را مطالعه
ميكنم. در فوتبال حرفهاي بايد بين پرداختيها با ارزش و درآمد يك باشگاه
تناسب منطقي وجود داشته باشد. در ايران عملاً چنين اصلي رعايت نميشود و به
همين خاطر است كه اغلب باشگاهها نمي توانند قرارداد بازيكنانشان را به
طور كامل بپردازند. قانون سقف قرارداد را هم مبتني بر همين واقعيتها
نوشتيم.
مرتضويان: قبول داريد بعضي ها اين قانون را رعايت نميكنند؟
مثلا چه كسي؟! اسم ببريد تا بگويم.
مرتضويان: قلعهنوعي، رحمتي و ...
در
مورد قلعهنوعي حاضر نشديم كارت بازي او را صادر كنيم. امير آمد اينجا
نوشته داد كه سقف قرارداد را رعايت كرده است. رحمتي هم همينطور. من جلوي
كسي كم نميآورم و كوتاه نميآيم.
مرتضويان:اما ميدانيد كه سقف را رعايت نكردهاند.
مهم
اين است كه قرارداد آنها 420 ميليون تومان ثبت شده است. اگر باشگاهها
نتوانند پول را پرداخت كنند و اين افراد، شكايت كنند، با استناد به همين
420 ميليون اعلام راي خواهيم كرد. از سويي چون بودجه باشگاه ها را دولت
ميدهد، اگر پرداختيها متناسب با قراردادهاي رسمي نباشد تيمها در
ترازنامهشان به مشكل برميخورند و بايد جوابگو باشند.
مرتضويان: در مورد دروازهبان خارجي چه نظري داريد؟
زماني
رسيده بود كه از بين 16 تيمي كه در ليگ برتر حضور داشتند، فقط 6 تيم از
دروازهبان ايراني استفاده ميكردند. به نظرم متاثر از قانون منع استفاده
از دروازهبانان خارجي دروازهبانان ايراني توانستهاند پيشرفت كنند. وقتي
عليرضا حقيقي لژيونر ميشود نشانه پيشرفت است. بازهم اگر هيات رئيسه
تغييرنظر دهد، ما نيز از آن حمايت خواهيم كرد.
مرتضويان: دروازهبان خارجي باعث پيشرفت دروازهبانهاي ايراني نميشود؟
مگر
در كنار آرمناك كه سالها در فوتبال اصفهان ميدرخشيد كسي رشد كرد كه گمان
كنيم حضور بازيكن خارجي قطعاً ميتواند به رشد بازيكنان ايراني بيانجامد؟
احمدپور: يك پوشه پر از مدرك به برنامه نود برده بوديد، اما مثل اينكه فرصت نشد مداركتان را نشان دهيد.
درست است. ميخواستم يكسري پرونده را بيان كنم كه فرصت نشد.
احمدپور: خودتان منصرف شديد يا عادل اجازه نداد؟
من
كه به هيچوجه منصرف نميشوم. برنامه عادل اما به موضوعاتي پرداخت كه
بايستي در مورد آنها صحبت ميكرديم. در نتيجه فرصتي نشد به مدارك آن پوشه
بپردازيم.
بيشتر سوژههايي كه عادل دارد را ما به او ميدهيم. خوراك برنامههاي عادل را ما در اختيار او ميگذاريم.
مرتضويان: در مورد منشور اخلاقي هم نظر ميدهيد؟
بعضيها
براي منشور اخلاقي برنامههاي حاشيهاي درست كردند. گفتند ما به ريشگير
ميدهيم، به موتور سواري بازيكنان، به موضوعات ظاهري اما اينطور نبوده و
نيست. ما نخواستيم كسي ريش مدلدار خود را بزند. فقط ميخواستيم به
ورزشكاران بگوييم كه شما، پرطرفدار هستيد و عرف را رعايت كنيد. فقط ارشاد
بود و بس.
يكي دو مورد را هم به صورت محرمانه به باشگاهها اعلام كرديم كه مديران آن تيم ها نامه ما را با قرائت خودشان رسانهاي ساختند.
اميرشاهي:
چرا تنها براي ورود دروازهبان خارجي، محدوديت قايل شدهايد؟ بهتر نيست
قوانيني وضع شود تا در همه پستها بازيكن با كيفيت وارد كشور شود؟
از
سال آينده از اروپا و آمريكاي لاتين تنها بازيكناني ميتوانند وارد فوتبال
ايران شوند كه سابقه بازي در ليگ برتر كشورها را داشته باشند. نبايد
بازيكن درجه چندم بيايد و حق جوانان اين مرز و بوم را بخورد. بازيكن
آفريقايي و آسيايي نيز بايد سابقه ملي داشته باشد.
اميرشاهي: چطور شد تصميم به حضور در انتخابات رياست فدراسيون گرفتيد. ترس از كنارهگيري كفاشيان و تنها ماندن گزينه دولت دليلش بود؟
قصد
ورود به انتخابات را نداشتم، اما اتفاقاتي رخ دادتا مجبور به حضور در
انتخابات شوم. اصلا هم دوست نداشتم براي رياست فدراسيون اقدام كنم. چهار
سال در سازمان ليگ حضور داشتم و اين سازمان را صاحب نظم كردم. باعث شدم
ليگ، برنامه مدون و اجرايي ساليانه داشته باشد. دوست داشتم بمانم. بحث
مبارزه با دلالي را پيگير شدم. استانداردسازي باشگاهها را دنبال كردم و همه
اينها را به نتيجه رساندم. قضاوت 9 بازي داربي را به داور ايراني داديم
بدون آن كه مشكلي پيش بيايد. قبلا براي قضاوت داربي به داوران درجه چندم
آسيايي، 20 تا 40 ميليون تومان پرداخت ميكرديم. اين دستاوردها مختص من
نيست و همه كمك كردند تا به اين جا برسيم.
درباره
سئوالتان اين طور بگويم كه مدتي است احساس ميكنم كارهايي صورت ميگيرد
تا عزيزمحمدي در سازمان ليگ نباشد. در اصلاح اساسنامه، اختيارات سازمان ليگ
كاهش يافت تا رئيس فدراسيون، رئيس اين سازمان را منصوب كند. آقاي كفاشيان
پيش از آنكه به سوئيس بروند با من تماس گرفت و گفت من در انتخابات حضور
دارم و نيازي نيست شما حضور داشته باشيد. آقاي تاج هم كه گفته بودند اگر
كفاشيان شركت كند بنده شركت نخواهم كرد. من هم احساس كردم كه شايد كفاشيان
كنار بكشد و مشكلاتي در آينده به وجود آيد، به همين خاطر ورود پيدا كردم.
با آمدن من در صحنه انتخابات رياست فدراسيون فوتبال، تمام معادلات به هم
خورد؛ چون وزارت ورزش از آقاي قريب حمايت ميكرد و اين ذهنيت وجود داشت كه
شايد كفاشيان كنار بكشد. هنوز هم مطمئن نيستم كه آقاي كفاشيان تا آخرين
لحظه بماند. در واقع من در گلوي وزارت ورزش، گير كردهام.
احمدپور: چه چيزي را در رياست دنبال ميكنيد؟
وقتي
در برنامه نود ديدم حدود 75 درصد مردم به استقلال فدراسيون راي دادهاند،
خودم را براي اين مهم مناسب ديدم. نبايد مستقل بودن فدراسيون فوتبال زير
سئوال برود.
احمدپور: از فوتباليها استفاده خواهيد كرد؟
صد در صد. دست تك تك آنها را ميبوسم و از آنها خواهم خواست تا به فوتبال اين مرز و بوم و شخص بنده، كمك كنند.
اميرشاهي: از دادكان و دايي هم استفاده ميكنيد؟
شك نكنيد. بايد كاري كنيم كه علي دايي به AFC
برود. او اسطوره فوتبال آسيا است و ميتواند رئيس كنفدراسيون فوتبال اين
قاره شود. دادكان هم تجارب فوقالعادهاي در زمينه مديريت دارد و حضورش در
هر مجموعهاي نعمت است.
مرتضويان: مربي داخلي را براي تيمملي ميپسنديد يا خارجي.
هدفمان ادامه كار با كيروش است. او مربي فوقالعادهاي است.
احمدپور: تا به حال لابي كردهايد؟
عملكرد هر فرد نشان دهنده لياقت اوست. احتياجي به لابي كردن نيست.
مرتضويان: حرف از نقد پذيري زديد، اما خود شما نقد پذير نيستيد؟
آنهايي كه عزيزمحمدي را ميشناسند مي دانند كه هستم.
مرتضويان: پس اين همه لجاجت براي برگزاري فينال جام حذفي در حافظيه شيراز چه دليلي دارد؟
من
هيچگونه نقشي در انتخاب محل برگزاري فينال نداشتم. مسئولان هر دو باشگاه
آمدند اينجا و به برگزاري فينال در حافظيه شيراز راضي شدند.
اميرشاهي: آقاي فتحالهزاده هم راضي بود؟!
از
باشگاه شاهين بوشهر فيروز كريمي و افراشته آمدند. از استقلال نيز
فتحالهزاده، مظلومي و پورحيدري بودند. خيلي بحث كردند. نزديك بود دعوا هم
شود. استقلال ميگفت مشهد يا اصفهان يا اهواز. شاهين ميگفت فقط شيراز.
كار به جاهاي باريك كشيد اما فتحالهزاده گفت ما با شيراز موافقت ميكنيم. ما هم آن را صورت جلسه كرديم.
اميرشاهي: اما بعد از آن نظر استقلاليها؛ با توجه به كيفيت بد زمين حافظيه، تغيير كرد.
ديگر دير شده. نميتوان صورتجلسه را نديد گرفت.
مرتضويان: تماشاگران تراكتور ميگويند كه عزيزمحمدي دشمن اين تيم است.
اصلا قبول ندارم. چند بازي به ورزشگاه يادگار امام رفتهام و رفتار خوب آنها را در قبال خودم به چشم ديدهام.
90: پس مشكلي با قهرماني تراكتور نداريد؟
از
خدايم است تراكتور قهرمان شود! چون اگر آنها به آسيا بروند، آمار 60 هزار
نفري ما به 100 هزار نفر تبديل ميشود. اين موضوع به نفع جمهوري اسلامي
ايران است.