گفتگوی تفصیلی با محمد نصرتی : داستان من و شیث، ماجرای اختلاس را به حاشیه برد

محمد نصرتی شیث رضایی
OK
سایت گل-خیلی حرف‌ها ‌داشت برای گفتن؛ اما نگفت تابه قول خودش زمان فریاد زدنش فرا‌ برسد. از خیلی‌ها شاکی است و ممنون‌ خیلی‌های دیگر. محمد نصرتی که از 15اسفند پا به توپ می‌شود بغض چند‌ماهه‌اش را شکست و در مصاحبه با تماشاگر گوشه‌ای از رفتاری که با او شد را بیان کرد.نصرتی همان کسی بود که گل صعود ایران به جام جهانی 2006 آلمان را زد اما حالا آن طور که خودش می‌گوید برای  پرت شدن حواس ها به قربانی ملی تبدیل شده تا اخباردیگر به حاشیه رانده شود. او چند ساعتی میهمان ما بود تا از خودش و جفایی که در حقش شد صحبت کند. ‌ از همه گفت تا اینکه به اینجا رسید: «دلم برای بازی تنگ شده و می‌خواهم همه آن روزهای لعنتی را فراموش کنم‌.» اوضاع و احوال محمد نصرتی بعد از جریانات و محرومیت الان چطور است؟
کاری است که شده اما الان بهترم. دیگر به آن روزها فکر نمی‌کنم؛ آن دوران همه‌اش در فکر بودم و خود‌خوری می‌کردم اما بعد از یک‌ماه که در خانه خودم را حبس کرده بودم با راهنمایی بعضی دوستان‌ از خانه بیرون آمدم و خوشبختانه عکس‌العمل مردم را خوب دیدم.
‌رفتار مردم در مواجهه با تو باعث شد از حبس خانگی بیرون بیایی؟ بله رفتار آن‌ها خیلی تاثیر داشت. البته دوستان هم خیلی کمک کردند تا دیگر به آن روزها فکر نکنم.
یعنی ‌در این یک ماه اصلا بیرون نیامدی؟ خیلی سخت بود و علاقه‌ای هم نداشتم ‌ از خانه بیرون بیایم  البته اگر خیلی کار مهمی بود از خانه بیرون می‌آمدم.
‌از چه چیز این محرومیت بیشتر ناراحت شدی؟ ‌ خیلی چیزها باعث ناراحتی‌ام بود ولی اصلا نمی‌خواهم به آن روزها فکر کنم.
‌چرا نمی‌خواهی بعد از چند ماه سکوت حرف‌های دلت را بزنی؟ ‌اگر بخواهم راجع به آن روزها حرف بزنم خیلی حرف‌هاست که باید بزنم. ولی صحبت نکنم بهتر است. اجازه بدهید چند بازی انجام بدهم شاید در آینده حرف‌های زیادی که برای گفتن دارم را بگویم.
 ‌فقط می‌خواهیم بدانیم به نصرتی در این سه ماه و دوازده روز چه گذشته است؟
بله دقیقا همین تعداد روز است که محروم هستم. برای بازی کردن روز شمار دارم. هر روز برایم به سختی می‌گذرد.
‌از آن روزها برایمان بگو؟ خیلی بد بود‌. خیلی تحت فشار بودم هم خودم و هم خانواده‌ام‌‌. روزهای سختی بود که در آن‌ دوست و دشمن را شناختم خصوصا آن‌هایی که ادعای رفاقت می‌کردند. حالا هم توکل به خدا کرده‌ام خدا خودش همه مشکلات را درست می‌کند.
‌روزنامه‌ها و سایر رسانه‌ها را پیگیر بودی که در موردت چه می‌گویند؟ برخورد روزنامه‌ها و سایر رسانه‌ها خیلی تاثیر داشت.  سعی می‌کردم تمام سایت‌ها و روزنامه‌ها را بخوانم. یک هفته که فقط روزنامه و سایت‌ها را نگاه می‌کردم. نه خواب داشتم و نه حرف می‌زدم.‌ غذا هم نمی‌خوردم چون  میل به‌ چیزی نداشتم.
چرا اینقدر گوشه‌گیر شدی؟ در دو،سه هفته اول سه،چهار کیلو لاغر شدم چون من و خانواده‌ام به شدت تحت فشار افکار عمومی و رسانه‌ها بودیم.  هر روز یک چیزی می‌گفتند و ‌می‌نوشتند.
 مرحوم ناصر‌خان در یکی از مصاحبه‌هایش همین موضوع را گفته بود که حاشیه‌های فوتبال ایران نشات گرفته از جامعه ایرانی است و من هم با ناصر حجازی موافق هستم. چیزی که وجود دارد این است که روی فوتبال همه زوم کرده‌اند و این کار را سخت کرده. آن‌هایی که در فوتبال دستی دارند بیشتر از بقیه دیده می‌شوند.
به نظرت احترام به حریف در فوتبال ما رعایت می‌شود؟ فکر کنم آن طور که باید به یکدیگر در این فوتبال احترام نمی‌گذاریم که باید دلایلش را ریشه‌یابی کنیم. من چیزی که در فوتبال‌مان دیدم این است که قبل از بازی علیه یکدیگر مصاحبه می‌کنیم و بعد از بازی هم ادامه‌اش می‌دهیم و این خوب نیست خصوصا برای ما ایرانی‌ها که ادعای تمدن و فرهنگ‌ داریم. شما نگاه کنید بارسلونا چند بازی است که رئال مادرید را می‌برد اما گواردیولا همیشه با احترام از حریف و مربی‌شان صحبت می‌کند.
دلیل این بی‌احترامی‌ها چیست؟ ‌ احترام به حریف نشان می‌دهد تیم شما خوب است و نیازی به کارها دیگر ندارد. در کل باید بگویم  دلیل  اصلی‌ این مسایل برمی‌گردد به مشکلات فرهنگی و ضعف اخلاقی تیم‌ها هم یکی از زیر مجموعه‌های این بی‌احترامی‌هاست.
با این رویه فوتبال ایران به کجا می‌رود؟ ما ضعف‌های زیادی داریم. ‌ روزنامه‌ها ‌به‌خاطر تیراژ و صدا وسیما هم به‌خاطر بالا بردن بیننده تمام مسائل فوتبال را نشان می‌دهند اما دنبال فرهنگ سازی نیستند.
‌خودت چقدر به حریف احترام می‌گذاری؟ ببینید؛ من نمی‌گویم هیچ بازیکنی اشتباه ندارد. بزرگ‌ترین و با اخلاق‌ترین بازیکنان دنیا هم مثل زیدان اشتباه می‌کنند ولی همیشه باید سعی کنیم به دیگران احترام بگذاریم. خود من ‌تا جایی که بتوانم این کار را می‌کنم.
پس از خودت راضی هستی؟ آن‌هایی که‌ چند سال است مرا می‌شناسند بهتر می‌توانند نظر دهند؛ خبرنگارانی که چندین سال در مطبوعات هستند می‌توانند بگویند محمد نصرتی چطور آدمی است نه آن‌هایی که تازه وارد مطبوعات شده‌اند.
قبول داری‌ فرهنگ‌ فوتبال ما بخشی از فرهنگ جامعه ایرانی است؟ اتفاقا مرحوم ناصر‌خان در یکی از مصاحبه‌هایش همین موضوع را گفته بود که حاشیه‌های فوتبال ایران نشات گرفته از فرهنگ عمومی است و من هم با ناصر حجازی موافق هستم. چیزی که وجود دارد این است که روی فوتبال همه زوم کرده‌اند و این کار را سخت کرده. آن‌هایی که در فوتبال دستی دارند بیشتر از بقیه دیده می‌شوند.
‌برای حل این معضل راه حلی هم وجود دارد؟ چون قبلا به سوالات شما فکر نکرده بودم نمی‌توانم جواب درستی بدهم اما برای حل هر مشکلی راه حلی وجود دارد. ‌ یک مثال یادم آمد. من تا حالا بیش از صد بار در اتوبان یا خیابان دیدم که تصادف شده و عده‌ زیادی برای تماشا ایستاده‌اند و در نتیجه ترافیک سنگین درست شده است.
اگر این ناهنجاری‌ها را در جامعه درست کنیم فوتبال هم درست می‌شود. متاسفانه در جامعه و به‌خصوص فوتبال طوری شده که همه منتظرند برای یک نفر مشکلی به‌وجود بیاید تا آن مشکل را بزرگ جلوه دهند و کار را خراب‌تر کنند.  یعنی خلاصه به‌نظرت خانه از پایه  ویران است؟
البته همه نمی‌خواهند مشکلات ادامه پیدا کند و برخی‌‌ از روی عدم آگاهی کاری را می‌کنند ولی یک‌سری هم این کارها را به عمد ادامه می‌دهند تا سر و صدا ‌ادامه پیدا کند.
واقعا چرا این کار از سوی نصرتی سر زد؟ ‌ پرسپولیس شرایط بدی داشت. در روز بازی با داماش به وحید هاشمیان گفتم امروز تو گل می‌زنی و وقتی وحید گل زد‌ چون من گفته بودم به خدا نفهمیدم اصلا چی شد. باور کنید تا قبل از آن بازی 17 ، 18 گل زده بودیم که من شاید در 5تا شادی گل شرکت کرده بودم. آن دفعه هم چون به وحید گفته بودم در شادی گل شرکت کردم.
و بعد گفتند که از قبل می‌دانستی قرار است چه کار کنی؟ نه به خدا اینطور نبوده؛ اصلا این حرف‌ها را نداشتیم. واقعا بعد از آنکه وحید گل زده نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. تنها خواستم خوشحالی کنم.‌
با این شرایط از این به بعد در شادی پس از گل شرکت می‌کنی؟ صد در صد شرکت می‌کنم‌. ‌ ‌
‌بعد از آن روزها خیلی پیامک سر ماجرای شما درست شد؛ خودت آن پیامک‌ها را می‌دیدی؟ بله. برای مخابرات که بد نشد. از سر آن ماجرا کلی کاسب شد. چندتا از آن پیامک‌ها را خودم هم دیدم(خنده)
‌به نظر می‌رسد سر این ماجرا کمی افسرده شده بودی؟ افسردگی نبود بیشتر دلزده شده بودم. برای بازیکنی مثل من که چند سال در سطح اول فوتبال بازی کردم و ‌ سابقه‌ کاپیتانی تیم ملی را داشتم آن بازتاب وحشتناک، سخت بود.
 ‌فکر می‌کنی نباید بازتاب می‌داشت؟
متاسفانه از کاه کوه ساختند و این برای من که بی‌حاشیه، بودم و سرم به کار خودم بود خیلی سنگین تمام شد.
‌چه کسانی از کاه، کوه ساختند؟ بهتر بود اینگونه رفتار نمی‌کردند. نمی‌خواهم اسم ببرم.
در جایی گفته بودی دیگر با تلویزیون مصاحبه نمی‌کنی؟ نه چنین چیزی نگفته بودم. ولی شما جای من بودی چه کاری می‌کردی؟
چرا راحت حرف‌  را نمی‌زنی؟ به قرآن مانده‌ام چه بگویم. اگر حرف بزنم می‌گویند‌ برای خودش حرف زده.. من که اظهار پشیمانی کردم. ‌ اتفاقی است که افتاده و من هم معذرت خواستم. اما آن‌ها هم می‌توانستند خیلی به آن نپردازند و پرونده‌اش را ببندند. ‌ ‌
 حالا ‌ با کسانی که می‌گویی«آن‌ها»برخورد داشته‌ای؟
الان که دارم با شما صحبت می‌کنم خیلی از آن‌ها تماس می‌گیرند. مثلا رسانه‌ها و بعضی افراد به نوعی می‌خواهند دلجویی کنند؛ فکر کنم عذاب وجدان دارند و می‌خواهند به من آرامش بدهند. اما عذرخواهی کردنشان‌ چه فایده  دارد وقتی کار از کار گذشته.
برخورد تو با این افراد چطور بود؟ ‌ خیلی کارها علیه من کردند و بعدا 180درجه تغییر موضع دادند ولی چه فایده که نتوانستند کار را جمع کنند.
 ‌آن زمانی که ماجرای شما به‌وجود آمد اخبار دیگری هم مطرح بود‌.
بله‌ فکر کنم همان روز می‌خواستند سر اختلاس 3هزار میلیاردی وزیر را استیضاح کنند که نشد. البته خیلی‌ها مثل پروین و طالبی هم گفتند بعضی‌جریان‌ها سر ماجرای اختلاس می‌خواهند شما را قربانی کنند تا مردم حواسشان به آن قضیه نباشد ولی من از این مسائل سر‌رشته ندارم.
‌حالا که گذشته، فکر می‌کنی آن قضیه در بازتاب رسانه‌ای ماجرای شما تاثیر داشت؟
چند وقت بعد از آن ماجرا یکی از مجریان ‌‌ 20:30 مرا ‌ دید و گفت: «در قضیه شما موازی‌سازی رسانه‌ای صورت گرفت تا ذهن مردم معطوف به شما شودکسانی که این ماجرا را ‌ادامه دادند تمام فوتبال را زیر سوال بردند و تنها محمد نصرتی و شیث رضایی‌ نبودند. اهالی فوتبال  و بازیکنان تیم ملی نامه دادند و از ما دفاع کردند.
‌به نظر می‌ر‌سد خیلی علامت سوال در ذهن محمد نصرتی نقش بسته که جوابش را نمی‌داند؟ ‌ حرفی ندارم. خیلی چراها در ذهن من هست که امیدوارم برخی افراد دلیل آن چراها را بگویند. من پارسال 33بازی کامل انجام دادم بدون هیچ حاشیه‌ای.
‌اگر بخواهی از بیرون به قضیه‌ نگاه کن چه نظری داری؟ کسانی که این ماجرا را ‌ادامه دادند تمام فوتبال را زیر سوال بردند. قربانی‌های این سناریو  تنها محمد نصرتی و شیث رضایی‌ نبودند. اهالی فوتبال  و بازیکنان تیم ملی نامه دادند و از ما دفاع کردندحتی آن‌هایی که در سایر رشته‌های ورزشی ‌ بودند مثل آقای علیرضا دبیر، غلامرضا محمدی و هادی ساعی هم از من حمایت کردند چون خصوصیات اخلاقی مرا می‌شناختند. حالا که به ماجرا نگاه می‌کنم به نظرم اشاعه گناه از گناه بدتر است و می‌شد بهتر از این با ما برخورد کند ولی یک جورهایی قربانی آن اختلاس سه هزار میلیاردی ‌شدیم.
‌رسانه‌های ورزشی هم در ادامه‌دار شدن ماجرای شما نقش داشتند؟ صد در صد‌ متاسفانه سر‌دمدار این جریان هم روزنامه (...) بود. خبرنگاران این روزنامه ‌دم از رفاقت می‌زدند. این روزنامه تنها روزنا‌مه‌ای بود که دوبار‌ به دفتر‌شان رفتم ولی بعد آن ماجرا هر روز یک تیتر علیه ما زدند آن هم تنها برای بالا بردن تیراژ روزنامه‌شان. اما عیب ندارد خدا جای حق نشسته.
به نظر می‌رسد دل پردردی داری نمی‌خواهم به این موضوع زیاد بپردازم. سر فرصت صحبت‌هایم را می‌زنم. اجازه دهید بازی کنم بعد.‌
برویم سراغ پرسپولیس؛ فکر می‌کردی پرسپولیس به این روزگار دچار شود؟ متاسفانه پرسپولیس از روز اول شاهد‌ اتفاقات زیادی بود. از نحوه روی کارآمدن سرمربی تیم تا شعار تماشاگران که از بازی اول شروع شد تا ‌ مشکلات دیگر.
ولی بعد از تغییر سرمربی و مدیریت هم شرایط مناسب نبود؟ بستر و شرایط مناسب برای انجام یک فوتبال عادی از روز اول مهیا نبود و من از همان هفته‌های نخست متوجه شدم شانسی برای قهرمانی نداریم. این مسائل باعث شده بود پرسپولیس صد در صد بحران‌زده باشد.
 یعنی مشکل پرسپولیس تنها مسائل روحی و روانی بود و مشکل فنی نداشتید؟
علی‌رغم اینکه بعضی از بازی‌ها خوب بودیم اما آنقدر تحت فشار روانی بودیم که بازیکنان اعتماد به نفس‌شان را از دست داده بودند. در این بین استیلی بیشتر از همه ما تحت فشار ‌ بود.
 می‌گویند ‌اگر استیلی کمی اقتدار داشت شاید به این روزگار دچار نمی‌شد؟
قبول دارم اما ‌ نگذاشتند اقتدارش را نشان دهد.
 قبول داری‌ مربیگری در پرسپولیس و استقلال نیاز به کمی شجاعت و بی‌پروایی دارد؟
صد در صد باید مربی در این دو تیم اینگونه باشد ولی اگر استیلی ‌می‌خواست کمی بی‌پروا باشد باز هم نمی‌توانست. ‌ تیم ما روال عادی نداشت.
 به نظرت استیلی در مسائل فنی ضعیف نبود؟
به نظر من از لحاظ فنی استیلی توانمند بود. ولی مشکلی که خیلی‌ها هم در مورد استیلی اشاره کردند ضعف مدیریتی او بود . او نمی‌توانست شرایط را مدیریت کند.
 اما اگر اقتدارگرا بود باید همان ابتدای کار استعفاء می‌داد؟
بله وقتی دید اقتدارش زیر سوال رفته باید استعفاء می‌داد و می‌رفت.
دایی در ماجراهای پرسپولیس چقدر نقش داشت؟ ‌ سایه دایی خیلی روی سر پرسپولیس سنگینی می‌کرد. اگر دایی‌ حمایتی که الان از دنیزلی می‌کند را از استیلی صورت می‌داد شاید شرایط  بهتر می‌شد. ‌ ‌
‌این ادعا  که دایی دوست داشت پرسپولیس نتیجه نگیرد و ردپایش در عدم موفقیت پرسپولیس دیده می‌شود درست است؟ اصلا اینطوری نبود که دایی نگذارد پرسپولیس نتیجه بگیرد. ولی خب حمایت هم نمی‌کرد.
 ‌اگر دایی در پرسپولیس می‌ماند باز هم به پرسپولیس می‌آمدی؟
‌ ایشان مرا نپسندید. هرچند قبول دارم یک‌سری مشکلات بین ما وجود دارد که اجازه نمی‌دهد با هم کار کنیم.
 ‌چرا اکثر هم بازی‌های سابق دایی با او مشکل دارند؟
من دلیلش را نمی‌دانم.‌
با آمدن دنیزلی همه فکر می‌کردند پرسپولیس متحول شود اما اینطور نشد؟
‌ چون امسال از ابتدا تیم در شرایط عادی نبود‌ البته الان‌ که دنیزلی آمده ‌کمی بهتر شده‌ایم. بازی با استقلال را بردیم و روند تیم بهتر شده . تنها مشکل ما دروازه‌بانی است.
 چرا امسال دروازه‌بان‌های پرسپولیس انقدر ضعیف شده‌اند؟
متاسفانه خود میثاق و هوشیار هم می‌دانند تا الان خوب کار نکرده‌اند ‌ و گل‌های بدی خورده‌اند. در اکثر گل‌هایی که خوردیم دفاع مقصر نبود و دروازه‌بان‌های پرسپولیس ضعیف ظاهر شدند. حتی ‌حقیقی هم برای پرسپولیس خوب کار نکرد.
یعنی تنها دروازه‌بان‌ها مقصر این شکست‌ها هستند؟ نه من نگفتم تنها آن‌ها مقصر هستند. وقتی می بازیم کل تیم مقصر است ولی گلری پست حساسی است و گلر خوب می‌تواند بازی‌ها سخت را در بیاورد اما  واقعیت این است که گلرهای ما شرایط خوبی نداشتند.
قرار بود ابتدای فصل آبی‌پوش شوی اما سر از پرسپولیس درآوردی؟ من با اینکه سال خوبی‌ در تراکتور‌سازی داشتم اما به دلیل مشکلات خانوادگی و اینکه سه سال از تهران خارج بودم و پدرم عمل کرده بود قصد داشتم در تهران بازی کنم. آن زمان آقای دایی هنوز سرمربی پرسپولیس بود و علیرغم اینکه مسئولین این تیم مرا می‌خواستند دایی نگذاشت به پرسپولیس بیایم.
من ‌اولین بازیکنی بودم که با استقلال قرار‌داد داخلی بستم. اما چون فتح‌ا...زاده دو روز تمام جواب تلفن مرا نداد و به تعهدات‌‌‌اش  که مالی هم نبود عمل نکرد‌ می‌خواستم دوباره برگردم تراکتور. ضمنا  از امیر قلعه‌نویی هم تشکر می‌کنم که مردانگی کرد و با اینکه من نرفتم تراکتور‌سازی‌ سر آن ماجرا  از من حمایت کرد.  پس مثل خیلی‌ها پرسپولیسی نبودی و حرفه‌ای نگاه می‌کنی؟
من در فوتبال اگر تعصب شدید داشته باشم به پاس است که فوتبالم را از آن شروع کردم . بعد هم پرسپولیس که با آن قهرمان شدم اما در هر باشگاهی ‌‌باشم با تمام وجود بازی می‌کنم.
حمایت چه کسانی در این مدت تو را خوشحال کرد؟ در حال حاضر حضور ذهن ندارم ولی خیلی‌ها‌ به من لطف داشتند مانند آقایان دبیر یا کفاشیان که از روز اول پدرانه از من حمایت کرد و خیلی‌های دیگر مثل درودگر و پروین. ‌
‌از چه کسی توقع نداشتی ولی و حمایتت کرد؟ خیلی‌ها بودند مثل پیروانی که استارت حمایت از ما را زد و با شعری که گفت شرایط را تا حدودی تغییر داد. واقعا ممنونش هستم. علی‌آقا هم خیلی پیگیر بود و مایلی‌کهن هم حمایت کرد.
فصل بعد هم در پرسپولیس می‌مانی؟ باید دید ما را می‌خواهند یا نه. در حال حاضر بازیکنان بزرگی چون مهدوی‌کیا و کریمی در پرسپولیس هستند که می‌توانند الگو خوبی برای جوان‌ترها باشند.
 چقدر در این مدت تغییر کردی باید منتظر نصرتی جدیدی باشیم؟
محمد نصرتی همان محمد نصرتی سابق است اما با تلاش و تمرینات بیشتر خودم را به مرز آمادگی رسانده‌ام‌. ‌ ‌
الان چه چیزی در ذهن‌ات می‌گذرد؟ دلم برای بازی کردن تنگ شده و لحظه‌شماری می‌کنم تا برای پرسپولیس بازی کنم.
‌حالا که از همه جا با تو صحبت کردیم به نظرت چرا این جاسم کرار این  طوری رفتار می‌کند؟ جاسم کرار زمانی که من در تراکتور بودم هم عصبانی بود. او نه تنها در زمین بلکه در زندگی شخصی‌اش هم عصبی است.البته پسر خوش‌قلبی است ولی این ‌کلا اعصابش خراب است.
حرفی مانده که دوست داشته باشی بزنی؟ از کسانی که‌ از من حمایت کردند تشکر می‌کنم و پیش خدای خودم همیشه بهترین‌ها را برایشان آرزو می‌کنم و امیدوارم در زندگی هیچ‌وقت لای منگنه نباشند.
 مثل ‌محمد نصرتی که سه‌ما در منگنه بود؟
‌ سه ماه و 12 روز است که لای منگنه زندگی‌ می‌کنم. امیدوارم به زودی بازی کنم و آن‌هایی  هم که ناجوانمردانه علیه من تاختند را به خدا واگذار می‌کنم.
از شیث رضایی خبر داری؟ تا روز آخری که ایران بود با هم صحبت می‌کردیم و اخبار را پیگیر بودیم. روز آخر گفت خبری نیست اما فردایش دیدم رفته هلند و آلمان. دیگر خبری ندارم.