به عقيده من، اين ادعا كه اعضاي مجمع فدراسيون فوتبال در راي دادن به
رئيس جديد فدراسيون فوتبال توصيه پذير هستند اصولا دون شأن انسان و توهين
به اعضاي مجمع است. آنهايي كه در مجمع هستند، انسانند و راي خود را
نميفروشند. من نميگويم كه كسي به آنها زنگ نميزند و پيشنهادي نميدهد
اما اين مسئله جامعيت ندارد. اگر به اوايل انقلاب بازگرديم، ميبينيم كه در
هيچ جا جز ورزش، انتخاب وجود نداشت. ابتدا شوراي انقلاب، دولت موقت را
منصوب كرد و اين دولت هم تمام مديريتها را با حكم دولتي انتخاب كرد. در آن
زمان، تنها جايي كه در آن انتخابات وجود داشت، ورزش بود كه در طي يكي از
آن انتخابها، ناصر نوآموز به رياست فدراسيون فوتبال رسيد.
جالب
است كه در سال 58 يك سرهنگ نظامي شهرباني زمان شاه، كه اصولا در آن زمان
نبايد در مجامع عمومي حاضر ميشد چون ممکن بود بازداشت شود، به رياست
فدراسيون كشتي رسيد. يا خود سرهنگ نوآموز كه مسئول اتباع خارجي در دوره قبل
بود، در فدراسيون فوتبال به رياست رسيد. مثال ديگري كه ميتوانم بزنم
انتخاب شاهحسيني به رياست سازمان تربيت بدني وقت است. در سال 41 كه جبهه
ملي تشكيل شد، شاهحسيني رئيس كميته ورزش اين جبهه بود كه مرحوم تختي نيز
در آن عضويت داشت. به تدريج كه از سال 58 دور ميشويم، از اين تفكر هم دور
ميشويم. يعني به تدريج هر جايي كه صحبت از انتخاب بود، به انتصاب تبديل
شد. تجربه جهاني سالهاي متمادي نشان ميدهد كه چهار سال زمان خوبي است
براي اينكه برنامههاي يك گروه به اجرا برسد. ادامه دادن كار توسط همان
گروه در چهار سال بعد، منوط به اين است كه در چهار سال گذشته خوب كار كرده
باشند. رسيدن به اهداف عالي فدراسيون، ايجاد روابط دوستانه با فيفا و AFC و
از اين قبيل، برنامههايي است كه بايد همه نامزدها براي تصدي رياست
فدراسيون داشته باشند.
ما حتي ظرفيت حمايت از يك
فرد خاص براي رسيدن به کرسي رياست AFC را داريم؛ همان گونه كه ما بنهمام
را رئيس AFC كرديم. به نظر من عملكرد فدراسيون در چهار سال گذشته مردود است
چون ظرفيت فوتبال ما چيزي نيست كه الان وجود دارد. دوستاني كه اكنون
كانديداي رياست شدهاند، خودشان رئيس و نايب رئيس فدراسيون هستند و اين
يعني اعضاي هيات رئيسه نميتوانستند دور يك ميز بنشينند. ظرفيت فوتبال ما
بسيار بيشتر از اين است كه اين افراد كانديدا شوند. كانديدا شدن اين سه نفر
نشان ميدهد كه مديران اصلي فوتبال ما قهر هستند و يا زمينه را براي
فعاليت فراهم نميبينند يا فكر ميكنند كه نميتوانند كار كنند. بنابراين
بين اين سه نفري كه نامزد شدهاند نبايد به دنبال كانديداي اصلح بگرديم.
اكنون فيفا ميگويد كه ما يك ورزشگاه استاندارد نداريم و مطمئن باشيد كه
هيچ كدام از اين سه نفر نميتوانند اين كار را تكميل كنند. اگر قريب اين
كاره بود كه الان استقلال بايد براي خود ورزشگاه ميداشت. عزيز محمدي و
كفاشيان هم كه در چهار سال فعاليتشان نتوانستند مشكل ورزشگاهها را حل
كنند.