حرفهای مایلی کهن و جدایی عجیب ‎

اینکه فرهاد مجیدی یکباره به دلیل مشکلات خانوادگی تصمیم به جدایی از استقلال می گیرد و به قول همکار خوب ما چرا از این مشکل در ابتدای فصل اسمی به میان نیامد کمی تا اندازه ایی سوال برانگیز و دارای شک و شبهه است که با این توجیهات افکار عمومی قانع نخواهد شد.
نمی شود که فرزند فرهاد مجیدی یکباره پای خود را توی یک کفش کند و بگوید که الا و بالله پدر من نباید توی ایران بماند و باید بیاید امارات پیش من تا من دلتنگش نباشم!
اما توجیه عجیب تر را مدیرعامل باشگاه استقلال در برنامه نود مطرح کرد که چون دختر خانوم آقا فرهاد انگلیسی حرف می زند و فارسی نمی داند بنابراین برایش دشوار است که بیاید ایران حال آنکه برخلاف ادعای آقای فتح الله زاده معمولا فرزندان خانواده های ایرانی حتی اگر ایران هم نیامده باشند ابتدا زبان ایرانی را در خانواده خود یاد می گیرند و سپس عاشق ایران می شوند و اغلب می بینیم که نوجوانان و جوانان ایرانی در گفت و گوهای مختلف آرزوی آمدن به ایران و زندگی کردن در ایران را دارند.
با این وجود و از آنجا که مساله فرهاد مجیدی گفته شده که یک بحث خانوادگی است ما زیاد وارد جزئیات آن نمی شویم اما باور کنید نمی توانیم خودمان را قانع کنیم که پسر خوب فوتبال ایران و استقلال که در سنین بازنشستگی بسیار بهتر از جوانان فوتبال بازی می کند و یکی از عوامل پیشرفت این فصل استقلال بدون شک خود فرهاد مجیدی بوده به همین راحتی از فوتبال ما جدا شود و برود با تیم های کشورهای عربی بازی اش را ادمه دهد.
 
مساله بعدی که بازهم این دل وامانده ما را نا آرام کرده به سیم آخر زدن آقای مایلی کهن است که اینبار عقربک گفت و گوی خود را برروی علی دایی تنظیم کرده و هر آنچه دوست داشته و نداشته را بر علیه دایی بیان کرده در حالی که مایلی کهن خودش را معلم دایی می داند و بکار بردن برخی واژه ها برای دایی را نمی توان از جانب آقای مایلی کهن هضم کرد.
در اینکه علی دایی هم مثل خیلی های دیگر دچار ایرادات و اشکالاتی است شکی نیست اما برخی مسایل به دایی نمی چسبید مثل اینکه او را عامل ناکامی ایران در راه صعود مستقیم به جام جهانی فرانسه دانسته و یا اعلام کرده که دایی اگر یک ریال از پولش کم باشد حاضر نیست مربیگری و یا بازی کند همچنین مایلی کهن گفته که علی دایی ابتدا می گفت بخاطر حاج حبیب کاشانی به پرسپولیس آمده ام و بعد چقدر ناسزا به کاشانی گفت و ...
از همین نکته آخر شروع می کنیم و اینکه علی دایی همواره چه در پرسپولیس بوده یا نبوده خودش را پرسپولیسی دانسته وهمیشه خود را مدیون پرسپولیسی ها می داند و در دعوا با مدیریت وقت پرسپولیس هیچگاه به پرسپولیسی ها چیزی نگفت و مشکل او با شخص کاشانی و اطرافیان او بود.
فراموش نمی کنیم زمانی که خود آقای مایلی کهن از سایپا در زمان مدیریت صالحی برکنار شد چه اتهاماتی را متوجه صالحی کرد در حالیکه قبل از آن صالحی را یکی از بهترین مدیران می دانست.
یا دادکان وقتی مایلی کهن را سرمربی تیم ملی امید کرد مدیر خوبی بود اما بعد از برکناری از تیم امید ، این آقای مایلی کهن بود که جبهه مخالفت در برابر دادکان را گشود.
در هر حال ما مدافع علی دایی نیستیم و با حاج محمدآقای مایلی کهن هم مشکلی نداریم اما اینگونه موضع گرفتن و یکطرفه رفتن یک مربی و یک بزرگ فوتبال بر علیه یکی دیگر از بزرگان فوتبال را زیبنده این دو عزیز و زیبنده فوتبال خودمان نمی دانیم.
این است که به این موضوع هم مشکوکیم که برخی مربیان وقتی بیکار می شوند چرا می خواهند از طریق جار و جنجال و بمب خبری ترکاندن خود را دوباره مطرح کتنند در حالیکه قدر و منزلت آنها بیش از این حرفاست
رضافیض آبادی