فارس ، محمد دادکان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال ایران که در برنامه شب گذشته ورزش از نگاه حضور یافته بود، گفت: قبل از اینکه بگویم وضعیت فوتبال امروز چگونه است باید این سوال را مطرح کنم که آیا فوتبال هدفی جز بالا بردن نشاط اجتماعی در جامعه دارد یا میتواند عرق و غرور ملی را بالا ببرد یا وابستگی و همبستگی بین کشورها به وجود آورد؟
وی ادامه داد: آیا این سه فاکتور که نام بردم در فوتبال ما وجود دارد؟ یعنی ما باعث شدهایم که نشاط اجتماعی بالا برود و به غرور ملی خدشهای وارد نشود یا ارتباطی بین دولتها و کشورها برقرار کردهایم؟ اگر این کار را کردهایم همه چیز درست شده است، اما اگر جامعه ما نشاطی را در فوتبال نمیبیند و استقبالی از آن نمیشود باید بازنگری در آن صورت بگیرد. فارغ از اینکه چه کسی خوب است باید مجموعهای بنشینند و برای ورزشی وارداتی تلاش کنند تا اصول فیفا در آن رعایت شود.
رئیس سابق فدراسیون فوتبال خاطرنشان کرد: وقتی قانون فیفا زیر سوال میرفت، برای اینکه صنعت نفت بخواهد از قوانین داخلی استفاده کند و کار را به محاکم و دیوان اداری بکشاند، اجازه ندادم این کار انجام شود و به تبع آن نفت به لیگ برتر صعود نکرد.
دادکان در مورد 18 تیمی شدن لیگ برتر، گفت: در این مورد اعمال سلیقه نکردم فقط اعمال قانون شد و اجازه ندادیم نفت به لیگ برتر بیاید. البته در آن زمان لیگمان 16 تیمی بود. شورای انتقالی هم این کار را انجام نداد. این در حالی بود که ما روی موضوع 16 تیمی بودن لیگ ایستادیم.
وی تصریح کرد: سرپرست و دبیر فدراسیونی که بعد از من روی کار آمدند با توصیه رئیس وقت سازمان تربیت بدنی که قصد داشت حتی لیگ 22 تیمی را 4 تیمی کند، لیگ را به 18 تیم افزایش دادند. برای لیگ ما 16 تیم هم زیاد است. کشوری مانند امارات امکانات زیادی برای ورزشش مهیا کرده و ما بدون اینکه درصدی از امکانات این کشور را داشته باشیم لیگمان را 18 تیمی میکنیم و از ایافسی ایراد میگیریم که چرا به ما اجازه ورود 4 تیم باشگاهی در لیگ قهرمانان آسیا ندادند. باید بپذیریم که هیچ امکاناتی نداریم.
دادکان در مورد اینکه چه زیرساختهایی را در زمان ریاستش برای فوتبال ایران ایجاد کرد، گفت: زیرساختها کار من نبود و آن را باید سازمان تربیت بدنی انجام میداد. ما اگر میخواهیم فوتبال را از بدنه دولت جدا کنیم از حرف تا عمل این کار متفاوت است. دولت اعلام میکند این همه ساخت و ساز در 60 سال گذشته بیسابقه بوده؛ برویم یکی از آنها ببینیم. یک عدد از همین ورزشگاههای 15 هزار نفری که به بهرهبرداری نرسید و استاندارد نیست.
رئیس سابق فدراسیون فوتبال افزود: مسابقات والیبال، فوتبال، بسکتبال، شنا، دوومیدانی، کشتی و بسیاری دیگر از رشتهها در ورزشگاه آزادی برگزار میشوند، اما ساختوسازهای امروز غیراصولی و بدون استاندارد انجام میشود. امروز کدام استخر شنا ساخته شده که بتوانیم یک مسابقه بینالمللی در آن برگزار کنیم. اینها واقعیتهای جامعه ما است و به معنای رد کردن هیچ فردی نیست.
دادکان تاکید کرد: در حالی که امکاناتی نساختیم این توقع را در جامعه ایجاد کردیم که امکانات را ساختهایم. شهرستانهای ما هیچگونه امکاناتی ندارند. 18 سال است که ورزشگاه تبریز و 20 سال است که استادیوم اصفهان دست نخورده باقی مانده و چرا تمام نمیشود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا نامزد انتخابات فدراسیون فوتبال خواهد شد یا خیر گفت: این سوال همواره از من پرسیده میشود. اگر بتوانم خدمتی به جامعهام انجام دهم با افتخار این کار را انجام میدهم، اما شرایط برای کاندیدا شدن مهیا نیست. در حال حاضر کار کردن برای امثال ما دشوار است؛ ضمن اینکه رأی آوردن هم امروز به یک مشکل اساسی بدل شده است.
دادکان خاطرنشان کرد: اساسنامه ایرادهایی دارد و حتی کمیته انتقالی هم که آن را نوشت، تلاشش این بود که فوتبال را از دولتی بودن خارج کند، اما به نوعی تمرکز دولتی را روی آن قرار داده است. وقتی میگویند که باید یک کاندیدا 10 رأی مجمع را جمع کند، میتوانند با یک تلفن بگویند این 10 رأی را ندهید. همانطور که در گذشته فردی که 10 رأی جمع کرده بود مجددا از انجام این کار باز ماند.
وی گفت: 4 سال رئیس فدراسیون فوتبال بودم و بهترین گواهم که توانستهام به ورزش و فوتبال کشورم خدمت کنم یا خیر، مردم هستند و آینده هم تلاش دوستانم در فدراسیون مشخص خواهد شد.
دادکان در مورد اینکه چرا موفقیتهای فدراسیون فوتبال استمرار پیدا نکرد گفت: وقتی ما رفتیم تفکرات جدیدی به فدراسیون فوتبال وارد شد. آنها روش ما را قبول نداشتند و ما را خودمحور میدانستند و البته خودشان را هم خرد جمعی تصور میکردند.
وی ادامه داد: آدمهای بزرگ خودشان را وقف مردم میکنند، اما آدمهای کوچک مردم را وقف خودشان میکنند. من و همکارانم برای فوتبال کشور تلاش کردیم و در این راه قدمهای موثری را برداشتیم. اگر کسی را که خطا کرد به راحتی کنار گذاشتیم و در حد توانمان به فوتبال سر و سامان دادیم.
دادکان در مورد اینکه بدون رقیب به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب شد، گفت: 6 نفر با من نامزد بودند؛ تیمسار نوآموز، پهلوان و سایرین در آن زمان کاندیدا شدند. قبول دارم که سازمان تربیت بدنی برای رأی آوردن شرط است، اما اینکه من در این دوره مانند کفاشیان تنها بودم، صحت ندارد.
وی در پاسخ به این سوال که تصور میکند کاندیدای وزارت ورزش برای فدراسیون فوتبال کیست گفت: هنوز نتوانستند کسی را پیدا کنند چرا که روی ورزش اشرافی ندارند و همین موضوع باعث میشود سلیقهای عمل کنند. دنبال این نیستند که تخصص باشد و یک مدیر کاربلد روی کار بیاید بلکه به دنبال این هستند که کدام رئیس میتواند تحت نظرشان باشد و از وی کار بکشند.
دادکان در مورد اینکه چرا برای اصلاح ورزش وارد گود نمیشود، گفت: مردم هم همین سوال را میپرسند، اما چرا کسی نمیگوید ما را چگونه کنار گذاشتهاند که بخواهم دوباره برگردم. زمانیکه به عنوان نماینده کشورم در آلمان بودم و 50 نفر هم تحت نظر من بودند ولی از طریق خبرگزاری آقای بلاتر به من گفت که شما برکنار شدید. این چه چیزی را ثابت میکرد؟ آیا ثابت میکرد شعور و منطقشان بالاتر از ما است؟ در این بین کشور ما زمین خورد و من زمین نخوردم.
رئیس سابق فدراسیون فوتبال گفت: آدمها را میتوان از اسب انداخت، اما از اصل نمیتوان انداخت. ما از اسبمان که فدراسیون فوتبال بود افتادیم، اما اصلمان تغییر نکرد و هر جا برویم حرفمان را میزنیم.
وی در مورد اینکه آیا قصد ندارد وارد مدیریت در ورزش شود، گفت: من را با خیلیها مقایسه نکنید. آیا اینهایی که به مدیریت ورزش ما آمدند (سعیدلو، علیآبادی و عباسی) برای ما تخم دو زرده کردهاند؟ اینها چه کسانی بودهاند، اما اگر یک روز من بخواهم وارد مدیریت ورزش شوم در حالی که تحصیلاتم مرتبط با این رشته است و ابرو، بینی و مینیسک پایم را برای آن دادهام، کار خلافی انجام شده است؟ امروز آدمها را روابط انتخاب میکنند نه لیاقتها.
دادکان در مورد درآمدزایی در فدراسیون فوتبال و اینکه در آن زمان چگونه آن را انجام میداد، گفت: کمکهای مردمی در همه جا وجود دارد. اگر در فدراسیون فوتبال 30 درصد توسط کمکهای مردمی بود امروز در بخش مدرسهسازی 90 درصد به این کار تعلق دارد. اگر کسی هنر این را داشته باشد که در مجموعه بازار خیرین و عاشقان فوتبال را جذب کند یک کار خوبی انجام شده است.
وی گفت: شرایط فوتبال ما امروز طوری نیست که بتوان از طریق تبلیغات یا پخش تلویزیونی برایش درآمدزایی ایجاد کرد و قطعا نیازهای دیگری پیدا میشود که باید از کانالهای دیگر، پول جذب فوتبال کرد، اما گواه میدهم که یک ریال در زمان من از بخش دولتی به فدراسیون فوتبال تزریق نشد.
دادکان در مورد تغییرات اساسنامه فدراسیون فوتبال گفت: تغییر اساسنامه به آن همه زمان احتیاج نداشت، در آن زمان با ما مکاتبه شده بود که رئیس سازمان تربیت بدنی نمیتواند رئیس فدراسیون فوتبال را عزل کند. این بند در اساسنامه تغییر کرده و فیفا متوجه آن شده بود.
وی تصریح کرد: بعد از برکناری من سرپرست و دبیرکل برای فدراسیون فوتبال معرفی شد که آنها با مکاتبه با فیفا پستهای ما را حذف کردند و کار را خودشان در دست گرفتند و سپس کمیته انتقالی روی کار آمد که این کمیته تغییراتی را در اساسنامه ایجاد کرد. ما هم در زمان خودمان تغییر اساسنامه را به مجمع بردیم، اما سازمان تربیت بدنی وقت، در مکاتبه با ما اعلام کرد شما جزیره خودمختار نیستید که بتوانید این کار را انجام دهید و سازمان هم باید دخالت کند. من هم زمانی که دیدم بین ما و سازمان اختلاف سلیقه وجود دارد، این کار را مسکوت نگه داشتم تا بعد از جام جهانی این کار انجام شود.
به گزارش فارس دادکان در ادامه در مورد اینکه در زمان وی تا چه اندازه به تیمهای پایه اهمیت داده میشد، گفت: ما درگیر جامجهانی بودیم و بخش اعظم کار روی تیم بزرگسالان بود، اما بروید تحقیق کنید که پایگاههای استعدادیابی چه زمانی در این کشور ایجاد شد؟ تمام آنها در زمان ما به وجود آمد و همین آقای دوستی که امروز سرمربی تیم ملی نوجوانان است در زمان فدراسیون من روی کار آمد، اما در فدراسیون جدید با تغییراتی که ایجاد شد موفقیت در رده نوجوانان را هم از دست دادیم و پس از آن بود که دوباره علی دوستی سرمربی تیم ملی نوجوانان شد.
وی اظهار داشت: یکی از رموز اصلی موفقیت در فوتبال این است که تیمهای پایهای چه در باشگاهها و چه در سطح ملی باید وجود داشته باشند تا فوتبال یک کشور رشد کند. وقتی هاشمی سرپرست فدراسیون فوتبال شد در نامهای به وی ضمن تبریک دو مورد را به او خاطرنشان کردم؛ اول اینکه پایگاههای استعدادیابی ما را رها نکند چرا که برایش زحمت زیادی کشیده بودیم و سپس از او خواستم که استقلال فدراسیون را حفظ کند.
دادکان در خصوص اینکه آیا در زمان وی کمیتههای فدراسیون استقلال فعلی را داشتند یا خیر؟ گفت: صددرصد اما اینطور هم نبود که هر روز در تلویزیون هر چه دلشان خواست بگویند. با روسای کمیتهها عهد اخوت کاری بسته بودیم اما امروز هر کدام از کمیتههای فدراسیون برای خودشان کار میکنند.
وی خاطرنشان کرد: در طول 4 سال ریاست دهمیانی در کمیته انضباطی، وی تنها یک بار در تلویزیون حضور یافته و در مورد بحث کمیته انضباطی صحبت کرد و هیچ زمان دیگر هیچ دعوت تلویزیونی را نپذیرفت، چراکه آن کسی که باید در فوتبال صحبت کند فقط دبیرکل است.
رئیس سابق فدراسیون فوتبال در ادامه با اشاره به اینکه میخواهم یک مطلب را برای اولین بار عنوان کنم، افزود: 5-6 روز مانده به جام جهانی با نوآموز در فدراسیون فوتبال نشسته بودم که 3 شخص فوتبالی به نامهای عزیز محمدی، علیپور و غمخوار که امروز هم هستند به دفترم آمده و اعلام کردند که اگر مدال جام جهانی را هم بیاورم از سمت خود برکنار خواهم شد. آنها این نقل قول را از علیآبادی و سعیدلو کردند و دیدید که در آلمان سرانجام من را برکنار کردند.
وی یاداور شد: مدتی پس از برکناری، دو نفر از سوی رئیس وقت سازمان تربیت بدنی به دفتر من آمدند و به قرآن قسم خوردند که علیآبادی اعلام کرده من، دادکان را برکنار نکردم و این برکناری از سوی دولت انجام شده است. در آن روز شهنازی و رضا رحیمی این نقل قول را از سوی علیآبادی به من منتقل کردند. حالا هم همان دولت و همان آدمها هستند، پس آمدن من چه سرانجام خوشی خواهد داشت؟ من باید شرایط برایم مهیا باشد تا با عشق جلو آمده و کار کنم.
دادکان در مورد دلالی در فوتبال گفت: امروز میخواهیم این بحث را به گردن آژانسها و افراد متفرقه بیاندازیم اما در اصل دلالی را یک مدیر میزاید. مدیریت در سطح فدراسیون و باشگاهها هستند که دلال را پرورش میدهند. وقتی یک مدیر به یک خبرنگار رسانه پیشنهاد پول میکند که با نوشتن در وصف وی تلاشهایش ارج نهاده خواهد شد در اصل دلالی را پرورش دادهایم.
وی عنوان کرد: چرا در زمان من در فدراسیون فوتبال یک بار این صحبتها با خبرنگاران مطرح نشد در حالی که در همان زمان بخشی از خبرنگاران منتقد همراه تیم ملی فوتبال به خارج از کشور اعزام شدند. در طول 4 سال ریاست من، 234 نفر همراه تیم ملی به خارج از کشور اعزام شدند و در بهترین هتلها شرایط برایشان مهیا بود چرا که اعتقاد داشتیم ورزش فوتبال در کنار این مخالفان رشد میکند.
رئیس سابق فدراسیون فوتبال گفت: این موضوع که چه چیزی در روزنامهها نوشته میشد برایم مهم نبود بلکه این برایم مهم بود که بدانم مردم کشورم چه چیز میخواهند و در آن جهت حرکت کنم.
وی تصریح کرد: در آن زمان روزنامهها فشار زیادی به ما وارد میکردند و بینش ضرغامی باعث شد رسانه ملی به عنوان یار دوازدهم تیم ملی ایران معرفی شود و ما هم با صعود به جام جهانی جواب محبت وی و رئیس جمهور وقت را دادیم.
دادکان در پاسخ به این سوال که آینده ملی فوتبال ایران را چگونه میبیند و آیا میتوان با کارلوس کیروش به جام جهانی صعود کرد یا خیر گفت: هر رئیس فدراسیونی دوست دارد با کیروش کار کند. او یک مربی توانمند است اما این مربی هم باید بداند که در چه سیستمی کار میکند. در حال حاضر کیروش چه سمتی دارد؟ وی سرپرست است یا مربی و یا رئیس فدراسیون فوتبال؟ فعلا که در همه سمتها مشغول کار است در حالی که این از اختیارات کیروش نیست که چه کسی سرپرست باشد.
وی اضافه کرد: اگر من رئیس فدراسیون بودم چارچوب کاری او را مشخص میکردم و اگر این چارچوب امروز مشخص بود وی پس از سفر نمیگفت که سرپرست تیم ملی را نمیخواهم چرا که این موضوع در اختیارات وی نیست. در هر حال آنهایی که کیروش را به فوتبال ما آوردند بدانند کار خوبی را انجام دادند و حضور این مربی به فوتبال ما کمک میکند.
دادکان در مورد اصلاح اساسنامه و نوع انتخاب نواب رئیس، گفت: نایب رئیس توسط رئیس فدراسیون انتخاب نمیشود بلکه توسط وی به مجمع معرفی میشود. به نظر من این موضوع کار درستی بود چون رئیس فدراسیون باید با نوابش هماهنگ باشد تا بتوانند کار را پیش ببرند. اگر کسی دلش برای فوتبال بسوزد، میپذیرد که این تغییر که در اساسنامه با نظر کفاشیان در رأس انجام شد به سود فوتبال کشور است.
وی تأکید کرد: درست است که کفاشیان 4 سال در فدراسیون کار کرده اما باید پذیرفت که وی تنها مهره ورزشی مجموعه بلندبالای فدراسیون فوتبال است. درست است که او دوومیدانی کار کرده و فوتبالی نیست اما اگر او را از مجمع خارج کنیم، کدامیک از اعضای آن از ورزش چیزی میدانند؟ این مجمع یک نفر مدیر ورزشی دارد که آن هم کفاشیان است با این حال مدیریت وی میتواند در بخشهای دیگر موثرتر واقع شود.
رئیس سابق فدراسیون فوتبال در مورد اخطار AFC به باشگاههای ایران، گفت: پاسخ دادن به این سوال برای من ثقیل است. ما باید اول ببنیم مدیران باشگاهها چه کسانی هستند؟ آنها منصوب دولت هستند. دولت اگر میخواهد هزینه کند باید این هزینه را برای یک قهرمان ملی انجام دهد.
وی تاکید کرد: شما در این مملکت جعفر کاشانی و خیلی دیگر امثال وی در تیمهای استقلال و پرسپولیس را دارید اما اگر همینها را امروز مدیرعامل کنید آیا پولهای میلیاردی و هزینه مربی مانند دنیزلی را به وی میدهید؟ نمیدهید تا زمین بخورد، اما ضمن احترامی که برای رویانیان قائل هستم و با آرزوی موفقیت برای وی، آیا اختیاراتی که به این مدیر میدهیم را به یک مدیر تحصیل کرده ورزشی که از دل پرسپولیس بیرون آمده باشد هم میدهیم؟!
دادکان خاطرنشان کرد: حرکت باشگاهها نشأت گرفته از تفکرات مدیران باشگاهها است. مدیر برای بهای خودش کار میکند نه باشگاه و میداند که اگر موفق هم باشد رفتنی است. پس نمیآید برای باشگاه و باشگاهداری سرمایهگذاری کند.
وی افزود: با این روندی که پیش میرود فکر میکنم شرایط فوتبال ما در سالهای آینده بدتر از امروز خواهد شد به این دلیل که امروز نقش سازندگی در فوتبال از بین رفته است. امروز کدامیک از بازیکنان استقلال، پرسپولیس و یا سپاهان از تیمهای پایهای بالا میآیند؟ همه نشستهاند که نیمفصل یا پایان فصل شود و به دنبال خرید بازیکن بروند.