امیر قلعه ‏نوعی رسماً خبرنگاران منتقد خود را "حرام‏زاده" خوانده است

نوشتۀ آرش ادیب زاده
در سال‏های اخیر، گذشته از اُفت کیفی فوتبال ایران و کسب نتایج ضعیف و شکست‏های پیاپی، سطح فرهنگی شدیداً نزول کرده است. به ‏طوری که بیش از پیش، درگیری‏های فیزیکی و لفظی میان مربیان، بازیکنان و خبرنگاران مشاهده می‏شود.
ولی این‏ بار امیر قلعه ‏نوعی، سرمربی سابق استقلال و سکان‏دار کنونی تراکتورسازی، گامی فراتر نهاده و در یک مصاحبۀ مطبوعاتی، رسماً خبرنگاران منتقد خود را "حرام‏زاده" خوانده است. وی در پاسخ به سئوال خبرگزاری فارس، در ارتباط با مقالاتی که در روزنامه ها چاپ شده بود و امیر قلعه ‏نوعی را زیر سئوال برده بودند، اظهار داشت:
«وقتی کسی قلم دست‏ اش می‏گیرد و بد قلم می‏زند، باید روی نطفه و لقمه‏ اش شک کرد».
در واکنش به این اظهارات توهین‏ آمیز، ۶۰ خبرنگار در اعتراض به وی، بیانیه‏ ای منتشر کرده‏ اند.
توضیحات بیشتر با رامتین جباری، روزنامه‏ نگار ورزشی در سوئد:

اصل ماجرا برمی‏گردد به خبری که فردای بازی استقلال با نفت تهران در روزنامه ها منتشر شد.
ماجرا به این منوال بود که قبل از ترک محل اردوی استقلال برای رفتن به استادیوم، مدیرعامل باشگاه با یکی از کسانی که اطراف تیم بوده‏ و هیچ ربطی به تیم نداشته، درگیری لفظی پیدا می‏کند و این آقا از دوستان نزدیک به امیر قلعه ‏نوعی بوده است. می‏دانید که امیر قلعه‏‏ نوعی از جمله مربیانی است که همیشه در اطراف‏ اش، خیلی از دوستان‏ اش او را ساپورت می‏کنند و همراه او هستند و هیچ ربطی هم به تیم یا چارت باشگاهی ندارند.
فردای آن روز این ماجرا در روزنامه‏ ها با عنوان «درگیری فتح‏ الله ‏زاده با دوست امیر قلعه‏ نوعی» تیتر شد و امیر قلعه ‏نوعی درصدد پاسخ‏گویی و رد این شایعه، چنین جمله ‏ی توهین‏ آمیزی را خطاب به خبرنگارها گفت که بازتاب خیلی بدی در جمع خبرنگارها داشته است و گفتن آن به این شکل تا به امروز بی‏سابقه بوده است.
آقای جباری، ممکن است لطف کنید توضیح بدهید که دقیقاً الفاظ امیر قلعه ‏نوعی و هم‏چنین واکنش خبرنگارها چه بوده؟ و خصوصاً این ۶۰ خبرنگار، در بیانیه ‏شان چگونه به این مسئله اعتراض کرده ‏اند؟
در پرانتز بگویم که چند وقتی است که مجدداً شایعه ‏ی بازگشت امیر قلعه ‏نوعی به استقلال برای فصل آینده، در روزنامه‏ ها قوت گرفته است که آن هم دلایل خاص خود را دارد.
جمله ‏ای که امیر قلعه ‏نوعی گفته -با این‏که خارج از وقار و چارچوب اخلاقی هر رسانه ‏ای، به ویژه برنامه‏ ی شما است- این است که «باید به نطفه و یا لقمه‏ ای که خبرنگارها استفاده کرده ‏اند، شک کرد». این حرف به شدت بازتاب پیدا کرد و ۶۰ تن از خبرنگارها در بیانیه ‏ای نسبت به آن واکنش نشان دادند.
بند چهارم بیانیه ‏ی خبرنگارها کدهای خیلی خوبی خطاب به امیر قلعه ‏نوعی دارد. در آن‏جا به امیر قلعه ‏نوعی می‏گویند: «آیا تو شهامت و جرأت چنین صحبتی را در باره ‏ی برخی از دلال‏هایی که توی فوتبال هستند داری؟ یا این‏که فقط این دیوار خبرنگارها و جامعه‏ ی رسانه ‏ای کشور است که این‏قدر کوتاه است و می‏شود به راحتی به آن‏ها توهین کرد».
سوابق این نوع برخوردها را ما در گذشته هم داشتیم. اما همیشه این تقابل‏ها، یک تقابل فردی بوده بین یک خبرنگار یا در نهایت، یک رسانه با یک چهره ‏ی ورزشی. اما این‏جا می‏بینیم که به راحتی او یک صنف بزرگی از جامعه را با توهین‏ اش ناراحت می‏کند.
طبق خبری که من از دوستان‏ ام دارم، جالب است که او اتفاقاً اصرار داشته که حتماً این جمله در مصاحبه‏ اش منتشر بشود. چون خیلی‏ ها به بچه‏ های خبرنگار در این خبرگزاری ایراد گرفته بودند که چرا این جمله را منتشر کرده‏ اند -که البته این جمله بسیار تلطیف شده ‏ی حرف‏ه ایی است که امیر قلعه ‏نوعی به زبان آورده است- اما این جملات به اصرار آقای قلعه ‏نوعی و این‏که خواست او این بوده که حتماً این جملات منتشر بشود، منتشر شده است.
آقای جباری، در سال‏های اخیر، استفاده از الفاظ نادرست و توهین‏ آمیز علیه خبرنگاران و جامعه ‏ی رسانه ‏ای در ورزش ایران زیاد شده است. دلیل آن به نظر شما چیست؟ و اگر در خاطرتان هست، چه کسانی در سال‏های اخیر از چنین الفاظی استفاده کرد‏ه ‏اند؟
اصطکاک بین رسانه و چهره ‏هایی که مورد توجه مرد‏م ‏اند، حال بیشتر ورزشی یا حتی در دنیای سینما و یا موسیقی، در همه‏ جای دنیا وجود دارد. همین چند وقت پیش بود که آنتونیو کاسانو، بازیکن تیم ملی ایتالیا، با یک خبرنگار در محل تمرین ایتالیا درگیر شد و بسیار بازتاب داشت و البته در آن‏جا، دیدیم که رییس فدراسیون ایتالیا بلافاصله وارد ماجرا شد و عذرخواهی رسمی کرد. هم‏چنین خود کاسانو عذرخواهی رسمی کرد. یا قبل‏ تر مورینیو، زمانی که سرمربی اینترمیلان بود، بعد از یک مساوی با آتلانتا، با خبرنگارها درگیری لفظی پیدا کرد.
در خود ایران هم مشابه این درگیری‏ها از قدیم بوده است. البته آن موقع تعداد رسانه ‏ها به این مقدار نبود و این همه فوکوس روی هر اتفاقی نبود. اما به عنوان مثال، یک بار محمد مایلی‏ کهن با عکاس ورزشی درگیری فیزیکی پیدا کرد. یا همین سال گذشته، یاوری، زمانی که سرمربی شاهین بوشهر بود، با خبرنگارها درگیر شد. علی دایی، چند ماه پیش، وقتی در محل کمیته ‏ی پیش‏کسوتان پرسپولیس بود، با عکاس ورزشی درگیری فیزیکی پیدا کرد.
یا درگیری‏های لفظی بوده است. خود امیر قلعه ‏نوعی تا به حال نمونه‏ های بسیار مختلف‏ اش را داشته است. او در دربی ۶۵، در کنفرانس مطبوعاتی‏ اش که هنوز کلیپ ویدئویی آن در سایت‏ه ای اجتماعی دست به دست می‏شود، درگیری علنی لفظی پیدا کرد.
ولی همان‏طور که گفتم، همیشه این تقابل بین یک یا دو خبرنگار و یک تقابل رودرروی مستقیم بوده است. گاهی هم شاید مشکل از جانب خود اهالی رسانه است که آن آگاهی‏ را به حرفه‏ای که دارند در آن فعالیت می‏کنند، ندارند. اما به این شکل که شما بیایید حکمی صادر کنید… یعنی امیر قلعه ‏نوعی در جایگاه کسی قرار گرفت که حکمی صادر کرد و تمام منتقدان‏ اش را با زشت‏ترین الفاظ ممکن، به چیزی محکوم کرد که بسیار توهین‏ آمیز بود در قاموس هیچ ادبیاتی نمی‏ گنجد.

آقای جباری، درست است که درگیری و اصطکاک میان ورزشکاران، مربیان و روزنامه ‏نگاران در همه جای دنیا پیش می‏ آید، اما همان‏طور که خودتان هم اشاره کردید، در همه جای دنیا برخورد شدید می‏شود، اگر کسی توهین کند و یا درگیری فیزیکی پیدا کند. الان در ایران با افرادی مانند امیر قلعه ‏نوعی، کسانی که به خبرنگاران توهین می‏کنند یا درگیری فیزیکی پیدا می‏کنند، چه برخوردی می‏شود؟ آیا فدراسیون فوتبال که یک منشور اخلاقی دارد و به مسئله ‏ی مو و زیرابروی فوتبالیست‏ ها می‏پردازد، به این مسئله رسیدگی می‏کند یا خیر؟
متأسفانه ما در فدراسیون فوتبال انواع کمیته ‏ها را داریم؛ از منشور اخلاقی که اشاره کردید، تا کمیته‏ ی پیگیری تخلفات، تا کمیته‏ ی انضباطی، تا استیناف تا چه و چه… نه! قطعاً پیگیری نخواهند کرد. شاید شور رسانه‏ ای آن‏ها را بگیرد و در پاسخ به این مسئله، مثلاً رییس کمیته ‏ی انضباطی اظهارنظری بکند.
اما نمونه‏ اش را همین آقای قلعه ‏نوعی با کمیته‏ ی داوران داشت و آن‏جا هم با بدترین الفاظ، کمک ‏داوری را خطاب قرار داده بود. حتی یکی از اعضای کمیته ‏ی داوران آمد روی خط برنامه ‏های تلویزیونی و گفت: «من شرم دارم از آن‏چه که امیر قلعه ‏نوعی به زبان آورده» که توهین‏های قومیتی بوده و … اما دیدیم که نه… آن‏جا هم هیچ اتفاقی نیافتاد و تا امروز هم هیچ اتفاقی نیافتاده است.
خیلی جالب است که همین امروز ( یکشنبه چهارم دی‏ماه) کسی به استقبال مصطفی دنیزلی در فرودگاه رفته که ضارب علی دایی بوده است. یعنی فردی که قرار بود دیگر حتی در استادیوم‏های ورزشی امکان حضور نداشته باشد، امروز به استقبال مربی تازه می‏رود. این به این معناست که در فوتبال ما، وقتی دلال‏ها و لیدرها نقش اصلی را بازی می‏کنند و امروز آن‏ها هستند که همه چیز را چیدمان می‏کنند، دیگر نمی‏شود توقع داشت که کمیته ‏ی داوران بتواند حق‏ اش را از فردی مانند امیر قلعه‏ نوعی بگیرد یا کمیته ‏ی انضباطی بتواند شدت عمل داشته باشد.
شما امروز به حکم محرومیت نصرتی و شیث رضایی توجه کنید (البته من به عنوان کسی که علاقه ‏مند به فوتبال هستم، هیچ وقت دوست ندارم بازیکنی محو بشود و از فعالیت فوتبال محروم بشود) اما به شیوه ‏ی برخورد دقت کنید؛ نه به آن شدت برخورد و نه به برخوردی که حالا اتفاق می‏افتد.
قطعاً هیچ برخوردی این‏بار هم با امیر قلعه ‏نوعی و امثال امیر قلعه ‏نوعی نخواهد شد و این پدیده ‏ای بسیار شوم و متأثرکننده‏ای است که دیگر فوتبال ما را در بر گرفته است. اگر ما فرهنگ را مجموعه ‏ای از دانش، باور، اخلاقیات و عادات بدانیم، همه ‏ی این‏ها در فوتبال ما دارد روز به روز رنگ می‏بازد. یعنی شما نه نشانی از اخلاق در فوتبال می‏بینید و نه نشانی از رفتارهای خوب.
همین آقای قلعه ‏نوعی کسی هستند که اتفاقاً مدعی اخلاق هستند، مدعی روحیه‏ پهلوانی‏ و مدعی یک چهره‏ ی مذهبی بودن هستند. هروقت پای بُردهای ایشان وسط می‏آید، ایشان از باورها‏ی‏شان صحبت می‏کنند و این‏که این برد و این موفقیت را مدیون اعتقادات مذهبی‏شان هستند. ایشان در مورد برخورد با یکی از بازیکنان‏شان گفتند که «من هزینه‏ ی نتیجه‏ نگرفتن را می‏دهم، چون آدم اخلاق‏مداری هستم».
حالا شما این دو را در دو کفه ‏ی یک ترازو بگذارید: امیر قلعه ‏نوعی مدعی اخلاق و دایره ‏ی واژگان امیر قلعه‏ نوعی. من فکر می‏کنم آن ترازو اصلاً فلسفه ‏ی وجودی‏ اش را از یاد ببرد، وقتی چنین تقابلی را ببیند.
اما آقای جباری، فارغ از مسئله‏ ی توهین و الفاظ نادرست و زشت امیر قلعه ‏نوعی، چرا ایشان در هفته‏ های اخیر میزان مصاحبه‏ های‏اش را زیاد کرده است؛ خصوصاً مصاحبه‏ های جنجالی؟
عادتی که امیر قلعه ‏نوعی دارد، این است که هروقت تیم‏ اش نتیجه نمی‏گیرد یا تحت فشار قرار می‏گیرد، زمین بازی را عوض می‏کند. قبلاً بر فرض خودش را با بعضی از برنامه‏ های ورزشی تلویزیون، با کمیته‏ ی داوران، دست‏ های پشت پرده و… درگیر می‏کرد.
حالا هم خود را از طرف هواداران تراکتورسازی تحت فشار احساس می‏کند. الان اگر با سال‏های گذشته مقایسه کنید، دیگر استقبالی آن‏چنان از بازی‏های تراکتورسازی نمی‏شود. چرا؟! یک علت دارد و آن هم این‏که آن شور و هیجان گذشته را دیگر توی بازی‏های تراکتورسازی نداریم.
این یک دلیل اصلی است و دلیل دوم‏ اش، خارج از چارچوب ژورنالیستی بخواهیم صحبت کنیم، نتیجه گرفتن استقلال است. امیر قلعه ‏نوعی فکر نمی‏کرد که دوری او از استقلال به سه سال بکشد و الان در افق آینده ‏اش شاید بیشتر هم بشود. به ‏خصوص که او می‏داند که راز بردن دربی‏ ها چیست و حالا پرویز مظلومی و استقلال در یک روند رو به رشد، هرچه بیشتر امیر را دارند از خواسته ‏اش دور می‏کنند و من فکر می‏کنم این باعث شد که امیر آن تعادل رفتاری گذشته را که به هر شکلی می‏توانسته رعایت بکند، از دست داده است.
در آخر هم دوست دارم این را اضافه کنم که امیر قلعه ‏نوعی دوستان و مشاوران خوبی، به ‏ویژه در امر رسانه‏ ندارد. یعنی ما در رسانه، متأسفانه داریم کسانی را که دغدغه‏ ی ژورنالیست بودن ندارند و به وظیفه‏ ی اصلی و فطرت این کار آگاه نیستند و دست بر قضا، قضاوت امیر قلعه ‏نوعی روی مطبوعات و رسانه ‏ها هم از همین افراد است و همه ‏ی این‏ها دست به دست هم داده که ما شاهد این‏چنین مصاحبه‏ های سریالی و توهین ‏آمیز امیر قلعه ‏نوعی باشیم.